کمدی سیاه عدالت در ترکیه

سرویس ترکیه – ندیم تورفنت روزنامه نگار و سردبیر بخش انگلیسی خبرگزاری دجله که در سال 2016 دستگیر و به اتهام «تروریسم» به هشت سال و نه ماه حبس محکوم شده است، در یادداشتی به درخواست Index on Censorship به انتقاد از برخوردهای خودسرانۀ نیروهای امنیتی و بی عدالتی در نظام قصایی ترکیه پرداخته است.

می گویند وقتی عدالت اجرا می شود، لبخند بر چهرۀ مردم می نشیند. عدالت در ترکیه نیز خنده بر لب مردم می نشاند – گاهی حتی بدون آن که اجرا شود. چه رازی در کار است؟ اگر بتوان فراموش کرد که محکومیت های صادر شده محصول عدالت هستند، می توان کسی را که حکم ها را صادر می کند به عنوان استاد کمدی سیاه برای جایزۀ نوبل نامزد کرد. فکر می کنم حتی یک کشور در سراسر جهان وجود ندارد که نظام قضایی آن بتواند همه را راضی نگاه دارد. چنین چیزی تنها در حیات پس از مرگ ممکن است. دربارۀ نظامی قضایی که اکثریت را راضی کند می توان گفت «بد نیست»، اگر نتوان آن را «خوب» خواند. اگر این گونه است، پس باید منتظر عدالت در عالم دیگر باشیم؟ فکر نمی کنید آن وقت یک مقدار دیر است؟ عدالتی که به تأخیر بیفتد، نفی عدالت است. مردم کشور من می گویند «دیر از هرگز بهتر است». اما چرا عدالت با تأخیر وقتی می توان آن را زود به دست آورد؟

عدالت در ترکیه مدت های مدید ناقص بوده چرا که خود را تخریب کرده است. اگر چه قوانین خوب هستند، اما کسانی که آنها را اجرا می کنند یا به دلخواه خود بدند، یا به خاطر منافعشان ناچارند بد باشند.

در اغلب موارد شق دوم صادق است. دلیل اصلی صدور احکامی که باعث غبطۀ اساتید کمدی سیاه می شود این است که مجریان عدالت تحت کنترل حکومت هستند؛ یعنی مجبورند بر اساس دستوراتی که از بالا می آید عمل کنند. روح زمانۀ فعلی آن نیست که عدالت اجرا شود، بلکه این است که اگر نتوانی خود را با روح زمان وفق دهی چماق عدالت بر سرت خواهد کوفت. این قانون نیست که اجرا می شود، بلکه قواعد دیکته شده از سوی حکومت است. این امر را با نگاهی به چگونگی تبرئه شدن «بچه های خوب» این دوران می توان مشاهده کرد. این همان چیزی است که روح زمانه اقتضا می کند.

این کشور وطن قاضی وظیفه شناسی است که درخواست دادستان را مبنی بر شنود چند تلفن می پذیرد، که یکی از آنها تلفن خود او است. وقتی ماجرا فاش شد گفت هنگام پذیرش درخواست نتوانسته آن را بخواند چون عینکش را همراه نداشته و بدون فهم کامل دستور آن را امضا کرده است. در این یادداشت تعدادی داستان منحصر به فرد از عدالت در ترکیه برایتان نقل می کنم که بیشتر برازندۀ یک متن کمدی داستانی هستند، تا آنچه در دادگاه ها می گذرد. اما این رویدادها واقعیت دارند و در جهان خارج روی داده اند و احکامی هستند که همۀ آنها روی زندگی مردم تأثیر گذاشته و حق آزادی آنها را نقض کرده اند.

یک مظنون که به سر دادن شعار در یک جمع متهم شده بود، به خاطر تبلیغ تروریسم محکوم شد. تا اینجا مشکلی نیست. اما اگر آن فرد ناشنوا باشد و توانایی تکلم نداشته باشد چه؟ اگر در ترکیه زندگی کنید مجبورید به خاطر صلاح خودتان تا می توانید از جمع ها دوری کنید. در غیر این صورت به خاطر دلایلی مانند عدم دور شدن از جمعیت، تماشای مردمی که در حال یک رقص سیاسی بوده اند، سوت زدن یا ریتم گرفتن با موزیک که از سوی مقامات مطرح می شوند دچار دردسر می شوید. از من گفتن...

در رابطه با مسائل بهداشتی، شما باید به دست هایتان اهمیت بدهید و آنها را به طور مرتب بشویید. این کار طبعاً برای بهداشت فردی مهم است، اما برای پرهیز از بیماری های مختلف و دستگیر شدن به عنوان متهم نیز اهمیت زیادی دارد. می پرسید چگونه؟ یک کارمند معمولی که از یک سفر کاری در مزارع کشاورزی باز می گشت دستگیر شد و بعداً به اتهام پرتاب سنگ به سوی نیروهای پلیس تحت پیگرد قرار گرفت چون دست هایش کثیف بود. ما به طور قطع نمی دانیم که آیا نشستن دست های آن کارمند عواقب پاتولوژیک داشته است یا نه، اما مطمئناً به آسیب روانی منجر شده است.

هیجان زده نشوید و هیچ وقت ندوید. مانند یک کوالا باشید؛ هیچ گاه شتاب نکنید. با تأنی و به آرامی حرکت کنید. در غیر این صورت ممکن است پلیس که برای برخورد با یک تجمع سر می رسد با دست خود امتحان کند و بداند که قلب شما تند می زند و به این ترتیب شما را به جرم شرکت در تجمع و فرار از دست پلیس دستگیر و تعقیب کند. تا حدی به همین خاطر است که ترکیه در دو و میدانی موفقیتی به دست نیاورده است.

اگر از یک کشور آسیایی به ترکیه می آیید باید یک مترجم با خود داشته باشید. در غیر این صورت ممکن است دادگاه پس از دو سال که پشت میله های زندان ماندید نتواند دفاعیۀ شما را قرائت کند، چون نمی تواند یک مترجم پیدا کند. شما می توانید در این مدت یادگیری زبان ترکی را آغاز کنید. سخن گفتن به تنها یک زبان در ترکیه بسیار مهم است. اما فکر می کنید این تنها زبان چیست؟ اگر فکر می کنید زبانی غیر از ترکی است، اشتباه می کنید. کردی به عنوان یک زبان هنوز به صورت «X» یا «زبان ناشناخته» در صورت جلسات پارلمان مورد اشاره قرار می گیرد.

مطمئن شوید که هیچ گونه نقشه ای روی کاغذ، در موبایل، تبلت یا هر گونه وسیلۀ دیگری که با خود دارید، نداشته باشید. اگر نقشه ای داشته باشید و در آن رنگ ها یا خط هایی در بخش ترکیه وجود داشته باشد به دردسر می افتید، زیرا ممکن است به اتهام برنامه ریزی برای تجزیۀ کشور دستگیر و محاکمه شوید. چنین نقشه ای که پراکنش سکونت گاه های جمعیت های زنبور عسل را نشان می داد در یک پرونده مورد استناد قرار گرفت و دادستان برای حامل آن به اتهام «نقض وحدت و تمامیت ارضی کشور» تقاضای حبس ابد مشدد کرد. علاوه بر این، اگر نقشه ای از جهان داشته باشید و در آن ترکیه کوچکتر از آنچه هست نشان داده شده باشد، احتمال می رود برایتان پرونده ای ساخته شود. تنها کسانی که این چیزها را تجربه کرده اند می دانند من چه می گویم.

اگر در پرچم کشورتان رنگ های زرد، قرمز و سبز وجود دارد – که بسیاری از کشورهای آفریقایی از این جمله اند – و اگر لباس هایی با این رنگ ها پوشیده اید، به ترکیه نیایید. ممکن است به محض ورود به فرودگاه به عنوان متهم به تروریسم شناخته شوید. لطفاً فکر بد نکنید! آنها این رنگ ها را، یا آنها را با هم، دوست ندارند. به همین خاطر است که نخستین چراغ راهنمای ترافیک در یوکسکووا در جنوب شرقی ترکیه به جای رنگ سبز، رنگ آبی داشت. شاید هم به همین دلیل است که محبوب ترین رنگ در ترکیه سیاه است.

دیگر به حرفۀ پر از دردسر من نمی پردازیم. چیزی که آنها می گویند این است: «یا برای من تبلیغ کن یا خفه شو.» عدالت؟ مگر عدالت گم شده است که شما بخواهید پیدایش کنید؟ یک روزنامه نگار که نامش را نمی برم یک مقاله نوشت و برای آن جایزه دریافت کرد. بعد چه اتفاقی افتاد؟ نویسندۀ مقالۀ تشویق شده محکوم شد.

در یک شب بسیار سرد نیمۀ زمستان وقتی برای اندکی پول تو جیبی گازوئیل روی قاطر خود حمل می کنید، ترس نباید دست و پایتان را بی حس کند و از حرکت باز دارد. زیرا اگر یکی از آن پرنده های آهنین که آنها را جت جنگنده می نامند به روی گروهی که با آنها راه می روید آتش بگشاید، ممکن است بدنتان به هزاران تکه بدل شود. پس از آن چیزی که قاطرها حمل می کنند تکه های بدن شما و دوستانی است که با آنها در راه بودید. آنها اهمیت نمی دهند که شما چرا در یک شب یخبندان روی ستیغ کوهستان راه می روید، و اصلاً مهم نیست که شما مسلح هستید یا نه. چه کسی اهمیت می دهد که بسیاری از افراد گروه کودک هستند. اصلاً هیچ چیزی مهم نیست. اینجا «وقتی پای وطن در میان باشد، همه چیز جزئیات پیش پا افتاده است.» این چیزی است که شما تجربه می کنید؛ چیزی که آنها وادارتان می کنند از سر بگذرانید؛ این واقعیت است. بخواهی نخواهی همین است که هست. چون در پایان تحقیق و تفحص دربارۀ حادثۀ مذکور حکمی که صارد شد مقرر کرد کسانی که جان خود را از دست دادند مقصر بودند.

اگر در این کشور «دیگری» باشید باید بدانید که مرگ همواره در کمین شما است. کفن شما همیشه باید به آسانی در دسترس باشد زیرا این خالق نیست که می داند چه وقت به آن نیاز خواهید داشت، بلکه کسانی می دانند که خود را نواب خالق روی زمین تصور می کنند. در چنین شرایطی من چگونه می توانم داستانی دربارۀ عدالت بنویسم؟ اینک من به عنوان «دیگری» درخواست «عدالت برای دیگران» دارم. آیا چنین چیزی میسر است یا باید تا زمان پس از مرگ منتظر بمانم؟ صادقانه بگویم من قصد ندارم زنگ را برای ملک الموت به صدا در آورم. در حقیقت این یادداشت داستان سرایی محض است و کوچک ترین ارتباطی با واقعیت ندارد. به نظر شما دارد؟

نویسنده: ندیم تورفنت

منبع: Index on Censorship

ترجمه: خبرگزاری کردپرس – سرویس ترکیه

بیشتر بخوانید:

سیاست و تجارت خانوادگی درترکیه

یادداشت جمیل بایک در واشنگتن پست؛ امید به صلح یا نا امیدی

به بهانۀ نسل کشی آشوری های ترکیه؛ تراژدی یک مشت شاه توت

‌آک پارتی برای رفع اتهام دخالت در نامۀ اوجالان تلاش می کند

روز بعد کردهای ترکیه / چنگیز آکتار

برندگان و بازندگان انتخابات مجدد شهرداری استانبول

شکست دوم استانبول؛ تلخ ترین شکست اردوغان

ورود اوجالان به منازعه انتخابات شهرداری استانبول

مسألۀ کردها پس از انتخابات شهرداری استانبول

روزی روزگاری کردهایی بودند

کد خبر 123695

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha