به گزارش خبرگزاری کُردپرس، زمزمه ثبت سنندج در سازمان یونسکو به عنوان شهر خلاق موسیقی از مدت ها پیش بر سر زبان ها افتاد تا این که هفته گذشته این رویا محقق شد و سنندج به لیست شهرهای جهانی گردشگری اضافه شد. این در حالی است که این شهر از فقر امکانات رنج می برد و از کمترین نیاز اولیه یک شهر جهانی که داشتن پرواز مستقیم از پایتخت به شهر مربوطه است، محروم است؛ حتی مسئولان برای سفر به این شهر باید به فرودگاه کرمانشاه بروند و از آنجا به سنندج بیایند! فضای شهری هم که وضعیت مناسبی ندارد و هر گردشگری به مرکز شهر سنندج وارد شود با دیدن آن حجم از بی نظمی که پیاده روها و خیابان ها به طور کامل به اشغال دستفروشان و مغازه داران درآمده است قطعا از گردش در شهر پشیمان می شود.
سنندج همان که حالا به عنوان شهر خلاق موسیقی در یونسکو ثبت شده هنوز یک سالن مناسب برگزاری کنسرت ندارد و کنسرت های آن در سالن ورزشی برگزار می شود!
شهر خلاق موسیقی آب برای خوردن ندارد و مردم برای تامین آب شرب سالم مانند قرن ها پیش به چشمه های طبیعی در دل کوه آبیدر پناه برده اند.
در این شهر تنها یک پله برقی وجود دارد که آن هم در طول سال تنها چند روز کار می کند و سایر ایام سال مردم باید از وسط خیابان و از میان ازدحام خودروها عبور کنند.
اینجا هوا برای نفس کشیدن هم ندارد میزان آلاینده های آن به یُمن وجود تعداد بسیار بالای خودروهای فرسوده از جمله پیکان به حد کلانشهری مانند تهران رسیده است که خطرات فراوانی برای سلامتی مردم به دنبال دارد.
ترافیک شهر هم که چند وقتی است به حدی رسیده است که دیگر کسی علاقه ای به بیرون رفتن ندارد.
آقایان استاندار و شهردار این شهر زیرساخت می خواهد، نظم شهری می خواهد اول زیرساخت ها را آماده کنید بعد درخواست جهانی شدن دهید. این وضعیت از هم اکنون برای هورامان هم قابل پیش بینی است که درخواست ثبت جهانی آن به یونسکو داده شده است اما هنوز هیچگونه زیرساختی برای آن فراهم نشده نه هواپیما دارد، نه جاده مناسب، نه اقامتگاه به میزان کافی و ......
سنندج فاقد تمامی این پیش شرط ها است و باید فکری به حال آن کرد تا گردشگران بتوانند جذب این شهر شوند در غیر این صورت صرف ثبت آن در یونسکو عملی شعاری می شود.
باید این جهانی شدن تاثیر خود را بر زندگی مردم این دیار بگذارد مردم را از بیکاری نجات دهد و به یک شهر گردشگر پذیر تبدیل کند. مردم بتوانند از این طریق کسب درآمد کنند و دیگر به فکر مهاجرت نباشند که به کوره های آجرپزی شهرهای کوچکی مانند شبستر و یا به کوه ها برای کولبری پناه ببرند.
نظر شما