به گزارش خبرنگار کردپرس، سید محمد امین شیخ الاسلامی، متخلص به «هیمن» در اردیبهشت ماه سال 1300 در روستای شیلانآباد از توابع مهاباد به دنیا آمد. او با دیوان شعر «ناله جودایی» عشق و آزادگی را با هم پیوند داد به نحوی که با بعد از 34 سال از در گذشتش هنوز هم اشعار این شاعر کرد، ورد زبانها است و هنوز هم لطافت و تازگی خود را حفظ کرده است.
شاعری که به نقد محتوای شعر وفایی، دیگر شاعر مهابادی می پردازد و می گوید: «من ته شی ریسیکی وه ک شیرینی وه فاییم بو چییه؟/ کیژی وریای چاوکراوه ی فیره زانینم ده وی».
هیمن سردبیر مجله محبوب کردها مجله سروه بود که اولین شماره آن از انتشارات صلاح الدین ایوبی در سال 1364 چاپ و نشر شد و زمانی که استاد هێمن در قید حیات بودند 4 شماره از آن منتشر شد ادیبان و اغلب نامداران ادب کردی معاصر از مجله سروه آغاز به کار کردند در واقع این مجله الهام بخش آن ها بوده است. این مجله و دست اندرکاران آن نقش پررنگی در روزنامه نگاری کردی و پیشرفت ادب کردی ایفا کرد به نوعی می توان این مجله را دریچه ی امیدی در توسعه ی زبان کردی در ایران دانست.
ماموستا هیمن علاوه بر کتب «تاریک و روون»، «پاشه روک»، «نالهٔ جودایی»، در ترجمه نیز دستی توانا داشت و در آثار ترجمه نیز هم مانند اشعارشان لهجه ی شیرین مکریانی را به کار برده اند و موفقیت استاد شایان ذکر است. ترجمه ی کتاب «شاهزاده و گدا»، ترجمه و بازنویسی کتاب «تحفه مظفریه» نوشته ی پروفسور «اسکارمان»، ترجمه ی کتاب «قه لای دم دم» نوشته ی «عرب شمو» نویسنده ی کرد، استاد هیمن مقدمه ی بر ترجمه «شکور مصطفی» نوشته است و می توان قدرت قلم ایشان را در متن این مقدمه مشاهده کرد.
28 فروردین ماه سال 1365 ماموستا هیمن موکریانی، بر اثر سکته قلبی دارفانی را وداع گفت و برای همیشه در مقبره الشعرای شهرستان مهاباد آرام گرفت.
در ادامه گفت و گویی خواندنی از صلاح الدین آشتی، نویسنده و مترجم مهابادی و مرحوم اسماعیل پاکزاد هنرمند و شاگرد ماموستا هیمن با خبرنگار کردپرس را می خوانید؛
شاعر اگر هیمن موکریانی باشد
شاعری که به گفته صلاح الدین آشتی نویسنده مهابادی؛ محور اصلی اشعارش مبتنی است بر اصالت انسان ، خردورزی، آزادیخواهی، تعالی اندیشه، شناخت زیبایی، مقاومت در برابر استبداد، طبیعتگرایی، گذر از مرحلهی ناامیدی به وادی امید و سرانجام واقعگرایی بر اساس خطمشی روشنفکری بود.
او ادامه می دهد: برترین موضوعاتی که در اشعار ایشان دیده می شود، احقاق حقوق انسان، احقاق حقوق زنان، احقاق حقوق پایمال شدهی کردها، همزیستی مسالمتآمیز، ترسیم طبیعت، خیالپردازی، امید به فردایی روشن و گسترش اندیشهی روشنگری و روشنفکری در حیطهی درخشان آزادی است.
در این باره مرحوم اسماعیل پاکزاد هنرمند مهابادی که در نوجوانی شاگرد ماموستا هیمن بوده و بارها در کلاس درس ایشان حاضر شده، نیز معتقد بود؛ سادگی زبان شعری هیمن به گونه ایی است که تمامی اقشار جامعه می توانند با آن ارتباط برقرار کنند. شعر استاد هیمن را می توان به دو بخش تقسیم کرد زمانی که در آوارگی بوده اند و بخش دوم به سال 58 تا زمان فوت ایشان مربوط می شود که از نظر سبک و نوع محتوا متفاوت اند.
در آثار ماموستا هیمن بیان مشکلات مردم و ارائه ی راه حل های مربوطه به آن برجسته شده است به گونه ایی که مردم زمانه ی خویش را به کسب اگاهی و دانش ترغیب می کند و از مردم می خواهد تا مانند سایر ملل دنیا به ترقی و پیشرفت در راه علم اقدام کنند.
ماموستا هیمن و تاثیر دو محور شعر کلاسیک و نو
آشتی می گوید: استاد در این زمینه با توجه به آشنایی نسبتا عالی با اوزان عروضی و هجایی، توانسته به صورت طبیعی قالب و فرم را به منظور بیان اندیشهی خود استخدام کرده و با توجه به آشنایی کامل با ادبیات فولکلور کردی به نوعی نوگرایی در چهارچوب شعر اقدام ورزد. وی با این بینش وزن هجایی را دستاوردی اصیل از گذشتههای دور پنداشته و در تشویق و ترغیب نسل خود و آینده نقش بسزایی ایفا کرده است.
او معتقد است؛ معاصر بودن هیمن و گوران و پیشگام بودن گوران در عرصهی نوگرایی یا به زبانی سادهتر نوعی بازگشت به خویشتن، واکنش مثبت هیمن را نیز به دنبال داشته است اما اما هیمن بهواسطهی نوعی بینش محطاتانه نتوانست از چنین مرزی تجاوز کند، گرچه نسل جدید را با تمام وجود به نهادن چنین گامی تشویق میکرد. او معتقد بود تکرار شیوهی کلاسیک ادبیات را در منجلات تشبیهات و استعارات فرسوده فرو خواهد برد. پرداختن به شعر نو و نیز نوگرایی از تئوریهای شفاهی استاد بود و همواره اظهار میکرد که دیگر از من گذشته.
مرحوم سمکو نیز می گوید: سبک خاص شعری ماموستا هیمن مابین سبک کلاسیک و نو قرار دارد، هر چند در حوزه ی کلاسیک کار کرده اند اما شعر وی زبان حال مردمش است و توانسته است با بیان مسائل و مشکلات زمانه ی خود به شاعری مردمی تبدیل شود. می توان گفت شعرهای وی حالت شعاری ندارند.
هیمن، شاعر رئالیست کرد
آشتی، مترجم مهابادی بر این باور است؛ هر چند هیمن در وادی تفکر ناتورالیستی نیز قدم برداشته، اما با توجه به ضرورت نگرش عمیق به درد مشترک انسانها و گام نهادن در راه مبارزات سیاسی، واقعگرایی را سرلوحهی هنر خویش قرار داده است. هیمن خیالپردازی افراطی را نوعی پوچگرایی بیهوده قلمداد کرده، هر چند که خیال شاعرانهی او برای بیان مفاهیم والای واقعی در حد کمال است.
او ادامه می دهد: رگههای ناتورالیستی در شعر استاد هیمن چون در خدمت بیان واقعیات ملموس روزگار خود او بوده هرگز نتوانست بر رئالیسم بچربد و چنانکه گفته شد افتادن در وادی سیاست او را به میدان روشنگری رهنمون شد و در این عرصه ناتورالیسم حدی دارد و بیش از آن نامطلوب جلوهگر خواهد شد.
آثار ماموستا هیمن، فرهنگ جامع زبان و ادب کردی
آشتی یکی از شاخصترین پدیدهها در نظم و نثر هیمن را زبان ساده و بیآلایش و بیپیرایش استاد می داند و می گوید: هیمن معتقد بود که پالودگی و اصالت زبان در میان مردمان روستایی نمود کامل دارد و آنان گنجینهی فرهنگ زبان کردی هستند. بر همین اساس و با توجه به آوردههای فرهنگ کردی از داستانها، افسانهها و ترانهها به تلطیف زبان پرداخته و بیگمان در این زمینه موفقیت چشمگیری بهدست آورده و بر پایهی همین معیار آثار استاد میتوانند بهعنوان آفرینندهی بخش قابل توجهی از فرهنگ زبان کردی برشمرده شوند.
سمکو اضافه می کند: زبان شعری ماموستا مختص منطقه مکریان است و استاد هیمن علاوه بر سرودن اشعار در خور توجه به جمع آوری لغات و اصطلاحات مخصوص منطقه مکریان و به کارگیری آنها در شعر و نثر خویش پرداخته اند. می توان گفت کتب ایشان علاوه بر متون نظم و نثر، "فرهنگ مکریان" نیز محسوب می شود.
هیمن در جایگاه والایی از ادبیات کردی قرار دارد و شاعری ملی محسوب می شود و با توانایی خاصی که در سرودن اشعار داشتند تا کنون در نوع خود بی رقیب بوده اند لطافت خاص اشعار استاد هیمن با توجه به دوره ایی که ایشان در آن زیسته اند تا کنون نیز احساس می شود.
زن در شعر هیمن موکریانی
سمکو می گوید: استاد هیمن در بیشتر اشعارش مشوق زنان بوده و خواسته آنها از جلد کهنه رسومات خارج شوند و راه رشد و ترقی را در پیش بگیرند. ایشان سواد آموزی را به عنوان راه نجاتی به زنان معرفی می کند و خواهان آن است که زن کرد هم مانند زنان سایر بخش های جهان در عرصه های مختلف پیشرفت کنند و دوشادوش مردان در جامعه به فعالیت بپردازند. حتی ایشان در شعری به نقد محتوای شعریی وفایی شاعر می پردازد و می گوید من خواهان زنانی دانا و اگاه هستم و اظهار وجود زنان را در عرصه های علمی طلب می کند تا دوک ریسی شیرین در شعر وفایی را.
نظر شما