به گزارش خبرنگار کردپرس، چندی پیش معاون وزیر جهاد کشاورزی از توانایی تأمین آب برای دو میلیارد نفر توسط منابع آب ایران گفت. سخنی غیرکارشناسی که نه تنها نگرانی ها را افزایش داد بلکه باتوجه به آمارها و هشدارهای ملی و بین المللی، منابع آب ایران چنین ظرفیتی را نداشته و ندارد. همین حالا هم بنا بر اعلام مرکز ملی اقلیم و بحران خشکسالی ۹۷ درصد مساحت ایران درگیر خشکسالی است و مردم بسیاری از مناطق کشور از دسترسی به آب سالم و پایدار محروم اند! همچنین با وجود خشک شدن روز به روز آبخوان های کشور چطور می شود سخن از تأمین آب برای دو میلیارد نفر گفت!؟
سراب توانمندی!
روزنامه اینترنتی فراز در همین زمینه بیان کرده هراس از این است که ایده ای چون تأمین آب دو میلیارد نفر توسط منابع آب ایران فقط در حد سخنرانی نباشد. حتی اگر دولت بخواهد ده درصد ایده معاون وزیر جهاد کشاورزی را هم عملیاتی کند بدون شک فاجعه ای بس بزرگتر از آنچه که امروز تجربه می کنیم در انتظار کشور خواهد بود، چیزی شبیه خودشکی جمعی. «عباسعلی نوبخت» هر چند از مدیریت درست آب سخن گفته اما گزاره مطرح شده توسط او نشان می دهد که خود دچار یکی از بزرگترین خطاهای محاسباتی است که می تواند مدیریتی فاجعه بار را رقم بزند.
در روزهایی که بسیاری از تحلیلگران مسئله آب را یکی از ابربحران های اصلی پنج گانه کشور می دانند، معاون وزیر جهادکشاورزی گفته که برای دو میلیارد نفر هم میتوانیم آب تأمین کنیم!
این روزنامه در ادامه نوشته اصل سخن «عباسعلی نوبخت» به عنوان معاون وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور این است که با حکمرانی درست آب و در نظر گرفتن بارندگی سالانه و تکیه بر آن و احصا نیازها می توان آب مورد نیاز دو میلیارد نفر را تأمین کرد. اگر دور تا دور کشور را دیوار هم بکشند و با جای دیگری ارتباط نداشته باشیم باز هم می توانیم امور کشور را پیش ببریم.
اینکه مسئله آب ایران با تغییر و درست کردن حکمرانی قابل کنترل است، جای هیچ شکی ندارد. اما سخنی که «عباسعلی نوبخت» گفته خود یکی از نمودهای شدید و افراطی حکمرانی نامطلوب در حوزه منابع آب کشور هست که می تواند اوضاع را ختم به فاجعه ای بدتر از آنچه که امروز در آن هستیم، بکند.
سوال اینجاست؛ حتی به فرض مطلوبیت حکمرانی و اصلاح مدیریت منابع آب در کشور، آیا ایران ظرفیت تأمین آب دو میلیارد انسان را دارد یا خیر؟ به جز شواهد عیان میدانی، آمارهای متعدد حکایت از این دارند که حتی در صورت بهترین کیفیت مدیریت آب در ایران، کشور ما به هیچ عنوان ظرفیت چنین چیزی را نخواهد داشت.
فراز به مرور آمارهایی که سخنان «نوبخت» را زیر سؤال می برد پرداخته است:
* در سال ۱۴۰۰ وزارت نیرو گزارش داد که بیش از ۸۸ درصد منابع تجدیدپذیر آب ایران تا قبل از این سال مصرف شده و از بین رفته اند. به عبارتی ما در بهترین حالت باید برای ۱۲ درصد باقی مانده منابع تجدیدپذیر آب اقلیم ایران برنامه ریزی کنیم؛ آیا چنین چشم اندازی با رویای تأمین آب دو میلیارد نفر همخوانی دارد؟ این را هم بگوییم که از نظر استانداردها کشورهایی که بین ۶۰ تا ۸۰ درصد منابع تجدیدپذیر خود را مصرف کرده اند در وضعیت «فوق بحرانی» آب قرار دارند که ایران در صدر این لیست است.
* سرانه آب های تجدیدپذیر در ایران حدود یک هزار و ۲۹۴ مترمکعب به ازای هر فرد بوده در حالی که این رقم در برخی از کشورها حتی بالای ۵ هزار مترمکعب گزارش شده و بدتر اینکه طبق پیش بینی مرکز پژوهش های مجلس تا سال ۱۴۲۰ سرانه آب های تجدید پذیر به ازای هر نفر تنها هزار مترمکعب خواهد بود. وضعیت ایران تنها از ۳۲ کشور بهتر بوده و سرانه آب های زیرزمینی اش از ۱۴۷ کشور دنیا کمتر است. به عبارتی ما جزو یک پنجم پایانی جدول کشورهای جهان از لحاظ سرانه منابع آب هستیم. توجه کنید که داریم درباره «منابع آب» حرف می زنیم نه سرانه «مصرف آب».
* معاون وزیر جهاد کشاورزی «در نظر گرفتن بارندگی سالانه» را یکی از ظرفیت های کشور برای تأمین آب دو میلیارد نفر عنوان کرده، این در حالی است که متوسط بارندگی در دنیا حدود ۹۶۲ میلی متر بوده که این شاخص در ایران حدود ۲۴۰ میلی متر گزارش شده، به عبارتی متوسط بارندگی ایران یک چهارم متوسط بارندگی جهان است. یعنی اگر میزان بارش های سالانه در ایران ۴ برابر وضعیت فعلی شود، تازه ایران به متوسط جهانی می رسد. دقت کنید اینجا بحث ناظر به متوسط بارندگی جهانی است نه قیاس با کشورهای پر بارش. چطور می شود بارش ایران که هم اکنون یک چهارم متوسط جهانی است به عنوان ظرفیتی برای تأمین آب ۲ میلیارد نفر در نظر گرفته شود؟
* بانک جهانی در گزارش سال ۹۵ خود با عنوان «آب برای رشد پایدار» به بررسی تغییرات سطح منابع آب شیرین داخلی تجدیدپذیر کشورها به ازای هر فرد پرداخته بود. طبق این گزارش در آینده ۳۱ کشور جهان از جمله ایران با کمبود آب مواجه می شوند و تا سال ۲۰۲۵ میلادی بیش از دو سوم جمعیت جهان در شرایط کمبود جدی و کم آبی قرار می گیرند.
* در تقسیمات اقلیمی ایران ۳۶ درصد پهنه ایران فراخشک، ۲۹ درصد خشک بیابانی، ۲۰ درصد نیمه خشک، ۵ درصد مدیترانه ای و ۳ درصد نیمه مرطوب است و تنها ۷ درصد کشور جزو مناطق مرطوب محسوب می شود. یعنی اگر شرایط ایران به وضع استاندارد خود هم بر می گشت، باز هم این اقلیم به دلیل ماهیت خشک خود دارای ظرفیت آنچنان بالا و خارق العاده ای از نظر منابع آب نبود. اساساً یک اصل مهم در حکمرانی مطلوب و درست آب در ایران این است که به دلیل ذات این اقلیم بارگزاری بیش از اندازه ای روی منابع آب آن صورت نگیرد.
* باتوجه به اینکه مساحت ایران تقریباً یک درصد مساحت خشکیهای زمین است و جمعیت ایران هم یک درصد جمعیت کره زمین، اما سهم ایران از آب های شیرین جهان ۳۳ ده هزارم درصد جهان است. یعنی از هر یک میلیون واحد آب در جهان تنها ۳۳ واحد آن در ایران است. حال اگر فرض بگیریم مدیریت آب کشور درست شده و سرانه سه برابری مصرف آب ایرانیان اصلاح گردد، این حجم کم از آب چه ظرفیتی برای تأمین آب ۲ میلیارد نفر خواهد داشت؟
* به گفته سازمان ملل متحد، در حال حاضر نزدیک به ۲ میلیارد نفر در سراسر جهان به آب سالم دسترسی ندارند، اما در آینده وضعیت بدتر هم خواهد شد. طبق پیش بینی «مؤسسه منابع جهان»، تا سال ۲۰۴۰ کشورهای بیشتری درگیر بحران آب می شوند که یکی از آن ها ایران است. به گفته این مؤسسه، ۴۴ کشور تا سال ۲۰۴۰ شرایط فوق بحرانی یا بحرانی را تجربه خواهند کرد که ایران یکی از کشورها با شرایط فوق بحرانی خواهد بود و همین طور مرکز ملی اقلیم و مدیریت خشکسالی هم در گزارش اخیر خود عنوان کرده که ۹۷ درصد مساحت ایران درگیر خشکسالی است و رو به تشدید هم می رود.
از این دست آمارها که نشان می دهند ما اساساً دارای منابع ۀب چندانی نیستیم، تا فکرش بکنید وجود دارد. بنابراین کاش معاون وزیر جهاد کشاورزی هم اعداد و ارقامی که بر پایه آن ها این گونه محاسبه کرده بود که می شود آب دو میلیارد نفر را در ایران تأمین نمود، منتشر می کرد.
هراس از این است که ایده ای چون تأمین آب دو میلیارد نفر توسط منابع آب ایران فقط در حد سخنرانی نباشد. حتی اگر دولت بخواهد ده درصد ایده معاون وزیر جهادکشاورزی را هم عملیاتی کند بدون شک فاجعه ای بس بزرگتر از آنچه امروز تجربه میکنیم در انتظار کشور خواهد بود، چیزی شبیه خودشکی جمعی. «عباسعلی نوبخت» هر چند از مدیریت درست آب سخن گفته اما گزاره مطرح شده توسط او نشان می دهد که خود دچار یکی از بزرگترین خطاهای محاسباتی است که میتواند مدیریتی فاجعه بار را رقم بزند. /
نظر شما