کرد پرس- بلبل کردستان که هر چند زود از این دنیا پر کشید اما از آنهایی نبود که با دیدن رنج و بی میلی با «گل» قهر کند. او عاشق به دنیا آمد، عاشقانه خواند و عاشق از دنیا رفت تا نامش معنای دیگری باشد برای عشق. عشق به سرزمین، به مردم و صد البته به ساز و آواز و موسیقی.
کارشناسان بسیاری گفته اند اگر حسن زیرک سواد داشت و در آن عصر تاریک از درس و تحصیل محروم نشده بود و می توانست ساخته هایش را روی کاغذ بیاورد؛ قطعا یک باخ دیگر در موسیقی جهان ظهور می یافت. زیرک البته تسلیم نشد و هر چند ننوشت آنچه از دلش بر می آید را خواند تا اکنون یک مکتب موسیقی باشد. مکتب زیرک؛ مکتب ناب هنر و موسیقی است. مکتبی برای جاودان شدن و جاودان ماندن.
«هه رمیله» محل تولد یک استوره
استاد حسن زیرک، در سال ١٣٠٠ هجری شمسی در روستای «هه رمیله» از توابع شهرستان بوکان به دنیا آمد. او در طول زندگی کوتاهش از هه میله به بسیاری جاها از عراق و ایران رفت اما روی خوش زندگی و آزادی که دنبالش بود مدام خود را از صدای زیرک پنهان کردند.
حسن زیرک در کودکی پدر و در نوجوانی مادرش را از دست داده است و زندگی را در رنج و محنت و بی امکاناتی آغاز کرد و همچنین بخش زیادی از حیات این مرحوم در رنج و در به دری بوده است. چندی در شهرهای ایران و چندی را در عراق سپری کرد. یکی از شهرهایی که در آن مدت زیادی اقامت داشت، کرمانشاه بود. همکاری او در رادیو کُردی این شهر همراه با هنرمندان برجستهٔ کُرد همچون مجتبی میرزاده (ویولن)، محمد عبدالصمدی (قرهنی)، اکبر ایزدی (سنتور)، و بهمن پولکی (تیمپو) سبب خلق آثار زیبایی شد که برجستهترین کارهای وی میباشد. همچنین وی با فاطمه زرگری یکی از خوانندگان آذری نیز همکاری داشته و ترانه کُردی-ترکی «گولدور منی گولدور» یکی از ترانه های ترکی حسن زیرک و فاطمه زرگری است.
وقتی در عراق بوده، در مسافرخانه ای به شاگردی پرداخته است. که در آن ایام مرحوم مام جلال طالبانی (رهبر اتحادیهٔ میهنی کردستان عراق و رئیسجمهور مرحوم دولت عراق)، او را به رادیو بغداد برده و سفارش کرده است و مرحوم حسن زیرک در آنجا مشغول به کار میشود. مدتی در بخش کُردی رادیو بغداد همکاری کرد. از سال های اواسط دهه 30 هجری شمسی، که بخش کُردی رادیو ایران در تهران به شیوه مطلوب و جدی گشایش یافت، همکاری خود را با این مرکز آغاز کرد و در اوایل دهه 40 هجری شمسی که برنامهی کُردی تهران تعطیل شد حسن زیرک به همراه همسر و دیگر همکاران به کرمانشاه منتقل شد و در این مرکز به فعالیتهای هنری خود ادامه داد.
سال های تلخکامی
استاد زیرک در سال های قبل از مرگ د تلخی و ناکامی چشید و زیاد به خواندن نمیپرداخت، در منطقهٔ بوکان و در میان مردمی که دوستش داشتند آخرین نفسهایش را در رنج و بیماری کشید و نهایتاً در پنجم تیرماه سال ١٣٥١ هجری شمسی (51 سالگی، که به حقیقت سنی از او نگذشته بود و به نوعی جوانمرگ شد) در بیمارستان بوکان به علت سرطان (ناراحتی های کبد و معده) دارفانی را وداع گفت و در تپه «ناڵە شکێنه» بنا به وصیت خودش به خاک سپرده شد.
او جوانمرگ شد اما توانست خدمت بزرگی به هنر و موسیقی کُردها کرده و نام و آثارش را در تاریخ برای همیشه ثبت و جاودان کند و صد البته صدای رسای او هرگز نمی میرد.
این هنرمند نامدار و توانمند بیش از ١٣٠٠ ترانه اجرا کرده که بیش از صدها آواز آن در مراکزی که ثبت و ضبط شده وجود دارد که می شود به رادیو و تلویزیون وقت تهران، بغداد، کرمانشاه و... اشاره کرد.
روحش شاد
نظر شما