در نجات دریاچه ارومیه ۳ دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ عده ای معتقدند که این دریاچه امکان احیا دیگر ندارد ، دسته دوم معتقدند این دریاچه حتما احیا خواهد شد و عده ای معتقدند دریاچه ارومیه تحت یک شرایط ویژه ای تا حدی و نه بطور کامل احیا خواهد شد.
چرا ارائه چنین دیدگاهی در شرایطی که ما نیاز داریم حتما دریاچه ارومیه احیا بشود را ضروری می دانم؟
افرادی که اعتقاد به احیا نشدن مطلق این دریاچه دارند مدعی هستند با توجه به نابودی دهشتناکی که در حوضه آبریز ارومیه با گستره حدود ۵۲ هزار کیلومترمربعی ایجاد شده وتار و پود تمامی ویژگی های طبیعی این حوضه توسط مدیریت آکنده از خطای آب و خاک کشور بوجود آمده احیا ناممکن است. دهها هزار حلقه چاه صاحب پروانه قانونی!! هزاران حلقه چاه غیر مجاز!!! تغییرات وحشتناک کاربری در کالبد اراضی این حوضه،تغییرات جانکاهی چون جانشین کردن کشت انگور کم آب طلب که در دنیا مانند کشورهای سواحل مدیترانه معروف بود با درختان سیب پر آب طلب، نبود حکمرانی معقول و در جهت توسعه پایدار از عوامل نا امیدی عده ای برای احیا هستند.
همچنین ساخت سدهای کوچک و بزرگ فراوان که روند ورود آبهای سطحی را به دریاچه زیبای ۵۲۰۰ کیلومتر مربعی ارومیه مسدود نمود، نبود الگوی کشت علمی و منطبق با شرایط حوضه، نبود تضمین خرید محصولات کشاورزی،تفکر انتقال آب بین حوضه ای مانند زاب بجای ایجاد گلخانه های مدرن، هیدروپونیک و آکواپونیک وبالا بردن بهره وری، افزایش میزان محصول در واحد سطح بجای افزایش سطح کشاورزی و تلف نمودن آب بیشتر،ناآگاهی از آمار دقیق ورودی و خروجی آب به درون این حوضه،ایجاد صنایع نابود کننده مانند کارخانجات قند آن هم مانند انتقال از فریمان به مهاباد در این حوضه!! اشراف نداشتن مدیریت آب و خاک از ویژگیهای طبیعی این حوضه در تهران و حتی آنهایی که در تبریز و ارومیه ساکن بودند، محلی ازاعراب نداشتن مدیریت آب کشور در مورد خشک شدن و یا نشدن این دریاچه،اهمیت ندادن به ۲۶ مورد اشاره شده به عنوان راهکار در ستاد احیای دریاچه ارومیه،مشخص نبودن هزینه های صورت گرفته بنام احیای دریاچه، متناسب نبودن الگوی اقتصاد سیاسی مصرف محور با شرایط طبیعی حوضه و دهها مورد دیگر را از دلایل اصلی ناامیدی برای عدم احیا می دانند.
عده ای دیگر نیز مطلقا معتقدند که با برطرف گردیدن مواردی که اشاره شد این دریاچه حتما احیا می شود ودلیلی برای منفی بافی نیست.
دسته سوم اما چه می گویند؟ آنها معتقدند پهنه های مهم محیط زیستی وسیع چون دریاچه ارومیه به سادگی و بطور کامل به حالت اول خود به دلیل تخریب های زیاد بر نخواهند گشت ولی از احیای تقریبی آن نیز ناامید نیستند. بگذارید مثالی را ارائه بدهم.
حتما شنیده اید که مدیریت منابع آب کشور مدعی است که می تواند آبخوانها و منابع آب زیرزمینی کشور را که بیش از ۵۵ درصد مصارف شرب،کشاورزی و صنعت را تامین می کننداحیا کند. آیا این جمله یک ادعای علمی است!؟ هزار البته خیر!!
بنا به دهها دلیل هیدروژئولوژیکی و ژئوهیدرولوژیکی وطبیعی آبخوانهای ایران قابلیت احیا خود را ازدست دادهاند. ما چه می توانیم بکنیم؟ آیا دست بر روی دست بگذاریم و نظاره گر نابودی بیشتر باشیم؟ مسلما خیر. اما جلوگیری از تخریب بیشتر حفظ باقیمانده آب تجدید ناپذیر در زیرزمین است که بزودی فراخور هر دشتی نابود خواهند شد.پس دیگر اینجا از نظر علمی احیا منتفی است. آیا دریاچه ارومیه نیز اینچنین است؟
مسلما شرایط، بسیار بهتری از آکیفرها که تا چند ده هزار سال Recover شدن آنها آن هم اگر کاری به انها نداشته باشیم و به درازا می کشد بهتر است.در حال حاضربرای دریاچه Salt lake city آمریکا که درایالت یوتا قرار داشت مدل های پیش بینی فراوانی ارائه شد و طی سالها متخصصین، مدیران و مردم (نقش همکاری مردم مهم است. درحوضه آبریز ارومیه مردم به دلیل عملکرد مدیریت بسیار بد آب و خاک کشور با وزارت نیرو و یا ارگان دیگری همکاری نمی کنند) موفق شدند تا حدی این دریاچه مهم را احیا نمایند ولی هرگز به حالت اولیه خود بر نگشت.
حال چه باید کرد؟ اگر حکمرانی آب کشور تمایل قطعی برای همکاری و رفع مشکل دارد لطفا شعار ندهد که ما صد در صد دریاچه ارومیه را احیا خواهیم کرد که من به عنوان یک عضو کوچک از بدنه تخصصی کشور این را نمی توانم بپذیرم .خواسته مردم ایران به ویژه آذربایجان غربی و شرقی از مسئولین این است که باید حرکتی عملی دال بر احیای این دریاچه ولو ناقص بدهند. ما چه علامت مثبتی از شما تا کنون مشاهده کرده ایم.؟
نظر شما