به گزارش کردپرس، طبق آخرین گزارش مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف با عنوان «آنالیز تراز، سطح و حجم دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهوارهای» که آبان امسال منتشر شده نشان می دهد تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه از سال ۱۳۹۴ تا سال ١٤٠٢ با استفاده از ماهواره LANDSAT مورد بررسی قرار گرفته است.
به استناد دادههای این گزارش، «آبان سال ۱۳۹۴ دریاچه ارومیه به بدترین وضعیت رسیده بود و سطح آب آن به ۶۹۳ کیلومتر مربع کاهش یافته بود اما به فاصله یکسال و به دنبال آغاز فعالیت کارگروه نجات دریاچه ارومیه از سال ۱۳۹۲، سطح آب دریاچه به ۲۰۸۹ کیلومتر مربع افزایش یافت اگرچه در آبان ۱۳۹۶ هم باز کاهش ٥٠٠ کیلومتر مربعی سطح آب دریاچه نسبت به سال پیش از آن ثبت شده اما دو سال بعد و در آبان ۱۳۹۸ سطح آب دریاچه به ۳۱۰۲ کیلومتر مربع رسیده که نشان از تاثیر اقدامات احیا داردو اما تصاویر سالهای بعد، دیگر امیدوارکننده نبوده و در آبان ۱۴۰۰ حدود ۹۰۰ کیلومتر مربع از سطح آب دریاچه کاسته شده که این کاهش در سالهای بعد هم ادامه داشته تا در آبان ۱۴۰۱، سطح آب دریاچه به کمتر از ۸۸۰ کیلومتر مربع رسیده است. با استناد به آخرین نتایج رصد وضعیت دریاچه ارومیه میتوان گفت که ظرف ۲۵ سال اخیر و از سال ۱۳۷۷ تاکنون، به میزان ۹۷ درصد از سطح آب دریاچه ارومیه کاسته شده است».
از دیگر تصاویر این گزارش، روند تغییرات تراز دریاچه ارومیه در فاصله سال ۱۳۷۴ تا ۱۴۰۲ است که شیب نگرانکنندهای دارد و محققان در تحلیل نتایج این تصویر اشاره می کنند که در طول یکسال اخیر، دادههای زمینی ثبت تراز دریاچه ارومیه منتشر نشده و به همین سبب، محققان با معادلسازی اطلاعات موجود از سنوات قبل، نوشتهاند: «با توجه به عدم انتشار دادههای زمینی ثبت تراز دریاچه ارومیه در یکسال اخیر با بهرهگیری از ترازهای برداشت شده زمینی در سنوات قبل و داشتن مساحت معادل آنها و یافتن مساحت دریاچه ارومیه در تاریخ مدنظر در بازه سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ که با استفاده از سنجش از دور گردآوری شدند، ترسیم نمودار حال حاضر ممکن شد. بنا بر گفتوگوی خبری دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با برنامه تلویزیونی تهران۲۰ در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۲ تراز دریاچه ارومیه در این روز برابر با ۱۲۶۹,۸۰ متر از سطح دریاهای آزاد عنوان شده که کمترینتر از ثبت شده در این روز برای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۴۵ تاکنون بوده است».
با این اوصاف این سوال مطرح می شود؛ آیا احیای وسعت بسیار زیاد دریاچه ارومیه که گفته می شود تقریبا برابر با وسعت استان البرز است، با انتقال آب پشت سدها(سدهای آبی آذربایجان غربی) میسر است؟
این در حالی است که دوباره مسئولان به همان تنها راهکار همیشگی؛ یعنی انتقال آب روی آورده اند و اخیرا استاندار آذربایجانغربی گفته است: «در اواخر دی ماه شاهد انتقال آب به سمت دریاچه ارومیه خواهیم بود و تا اردیبهشت ماه ادامه خواهد داشت، از این رو منتظر اخبار خوب در خصوص احیای دریاچه ارومیه باشید» .
به گفته محمد صادق معتمدیان دبیر کارگروه ملی احیای دریاچه ارومیه؛ «اقدامات برای تکمیل نواقص سد چپرآباد که در دولت قبل افتتاح شده بود، انجام شده و پروژه انتقال آب سد سیلوه به کانی سیب و سپس به دریاچه ارومیه روزهای پایانی خود را سپری می کند و تا پایان سال جاری انتقال آب بادین آباد و فاز دوم پروژه کانی سیب و انتقال آب به دریاچه ارومیه، به بهره برداری خواهد رسید».
سوال اما اینجاست علیرغم انتقال میلیاردها متر مکعب آب به دریاچه ارومیه از سدهای آذربایجان غربی طی سال های اخیر، چرا اکنون وضعیت دریاچه چنین است و تنها ٤ درصد از آب سطح دریاچه باقی مانده است؟
از سویی بنا بر آمارهای موجود، تراز دریاچه ارومیه در ۱۷ مهر ۱۴۰۲، برابر با ١٢٦٩.٨٠ متر از سطح دریاهای آزاد عنوان شده که کمترینتر از ثبت شده در این روز برای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۴۵ تاکنون بوده است.
همین آمار آیا دلالت بر ناموفق بودن پروژه های انتقال آب به مساحت عظیم نمکی دریاچه خشک شده نیست؟!
در سال های اخیر کاهش ۶۰ درصدی بارش برف، شرایط اقلیمی و افزایش مداخلات انسانی، رشد حوزه کشاورزی و محصولات پر آب بر، جاده سازی وسط دریاچه، سد سازی و مسدود کردن سرشاخه های اصلی آب، حفر چاه های غیر مجاز و ویلاسازهای بی رویه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و .... همگی در خشک شدن دریاچه موثر بوده اند.
۱۴۰ هزار هکتار توسعه کشاورزی در استان طی سالهای گذشته صورت گرفته و مصرف آب در این بخش به ویژه مصرف ۵۷ درصد آب صرفا برای ٣ محصول کشاورزی صورت گرفته است. پروژه آبیاری قطره ای و تحت فشار هم در سطح استان ناقص بوده و پیشرفتی نداشته است.
گفته می شود؛ ۳۷ درصد از آب کشاورزی استان صرف یونجه میشود. تولید سالانه سیب درختی در این استان هر سال بدون توجه به حساسیت های منابع مصارف آب استان، افزایش می یابد و چغندر قند هم که به میزان ۱۴ هزار و ۵۰۰ هکتار درون حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار داد.
طی چهار سال اخیر بیش از ٣١ هزار حلقه چاه بر تعداد حلقه چاه های غیر مجاز حوزه آبریز دریاچه ارومیه اضافه شده تا ۲۱ درصد کل چاههای غیرمجاز ایران در حاشیه دریاچه ارومیه باشند و همین آمار آذربایجان غربی را به صدر استان های دارای بیشترین چاههای غیرمجاز کشور رسانده است. آماری که حاکی از غفلت و نبود برنامه ریزی مسئولان است و شاهد آن هم شوره زار شدن دریاچه ارومیه و افزایش دشت های ممنوعه است.
از سویی دیگر در حالیکه در طول یک دهه اخیر بارها مسئولان مختلف، تاثیر پل میانگذر دریاچه ارومیه بر خشک شدن آن را تایید و تکذیب کرده اند، اما امسال سازمان فضایی ایران با بررسی تصاویر ماهوارهای اعلام کرد: پل کلانتری یکی از عوامل تخریب اکوسیستم بوده و نقش بسزایی در خشک شدن دریاچه ارومیه داشته است.
پلی برای کسب درآمد؛ یک نمونه کوچک از پشت پرده های نامشخص در روزگار تلخ دریاچه ارومیه است. پلی که بلای جان دریاچه شد، خودش هم معیوب و ناقص است، اما کسی زیر بار مسئولیتش نمی رود حالا که دریاچه خشک شده است وجود و کارایی این پل بسیار مضحک به نظر می رسد! اما دریغ از هزینه هایی که صرف شد و بیت المالی که هدر رفت... .
از همه مهمتر؛ در راستای برنامه های ستاد احیا؛ سالانه ۸ درصد حق آبه بخش کشاورزی آذربایجان غربی را کم کردند، در حالی که مقرر بود میزان آب بخش کشاورزی متناسب با اجرای طرح های آبیاری تحت فشار کاهش یابد ولی این تناسب همخوانی ندارد! ولی در عین حال به بهانه های واهی همین حق آبه دریاچه را برای شرب و صنعت! راهی آذربایجان شرقی کردند.
در حال حاضر ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب دو رودخانه (زرینه رود و ارس) در استان آذربایجان غربی برای مصارف کشاورزی و صنعت به بهانه ی آب شرب به آذربایجان شرقی انتقال داده می شود.
در همین راستا صلاح الدین خدیو فعال مدنی هم نوشته است: «گرچه مرگ دریاچه عملا از سال ۱۳۵۸ آغاز شد، اما «تیر خلاص» به آن در سال ۱۳۷۴ شلیک شد. زمانی که پس از میلیون ها سال، بنا شد آب زرینه رود که بزرگترین منبع آب دریاچه است، از آن دریغ و با لوله به تبریز منتقل شود!».
حق آبه ارس و زرینه رود به کلی از دریاچه ارومیه سلب شد و همگی بر این معادله نابرابر چشم پوشیدند و طلبکار شدند.
بماند که تا کنون بنا بر اعلام رسمی دفتربرنامه ریزی وتلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه؛ بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان برای اجرای پروژه های احیای دریاچه ارومیه هزینه شده و این هزینه کرد همچنان ادامه دارد. اما دیگر چیزی از دریاچه باقی نمانده و به جرات می توان گفت ثبات های مقطعی دریاچه هم تا کنون «به کمک نزولات جوی بوده، نه برنامه های ستاد احیا».
این موارد و ده ها مورد مستند دیگر نشان می دهد تازمانی که زیر ساخت ها تامین نشده و کم کاری ها، نواقص و خلاهای موجود حذف نشده اند، انتقال آب به دریاچه ارومیه نیز تنها هدر رفت آب پشت سدهای آذربایجان غربی در سال های کم آب پیش رو است.
درحالی که دریاچه ارومیه نزدیک ۱۶ میلیارد متر مکعب حقآبه طلبکار است، اما سدهای استان جمعا تا ٢میلیارد متر مکعب حقآبه را می توانند تامین کنند!
دقت کنید؛ در راستای احیای دریاچه ارومیه از سال آبی ٩٤-٩٣ تا پاییز سال ٩٩ بیش از ٦میلیارد و ١٥میلیون مترمکعب از سدهای اقماری به سمت این دریاچه رها سازی شده است، اما نتیجه چه شد؟؟
اکنون در آذر ماه ١٤٠٢ آخرین تصاویر ماهوارهای از دریاچه ارومیه نشان می دهد که در فاصله یکسال اخیر و از آبان ۱۴۰۱ تا آبان ۱۴۰۲، از سطح ٨٧٨ کیلومتر مربعی آب دریاچه ارومیه، حدود ۸۰ درصد خشک شده و حالا فقط ۱۷۰ کیلومتر مربع و معادل ۴درصد از سطح آب دریاچه به جا مانده که مساوی با مرگ قطعی ششمین دریاچه آب شور جهان و بزرگترین دریاچه داخلی ایران است.
با این حال باز هم استاندار آذربایجان غربی و دبیر کارگروه ملی احیای دریاچه می گوید: «منتظر اخبار خوب در خصوص احیای دریاچه ارومیه باشید» .
دریاچه ارومیه بنا بر اعلام مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه؛ سالانه نیازمند ٣ هزار و ۴۲۶ میلیون مترمکعب آب برای رسیدن به تراز اکولوژیک است!! بنابرین انتقال آب تنها نوشداری بعد از مرگ و سرپوشی بر ٨ سال ندانم کاری و تعلل و هدررفت بیت المال است.
آبی که باید صرف شرب، کشاورزی و یا صنعت می شد در سایه نامدیریتی به شوره زاری می ریزد که دیگر امیدی به زنده ماندنش نیست/.
گزارش/ تانیا شعفی
نظر شما