امیرعلی هدایتی خبرنگار گروه مطالبه گران احیای دریاچەی ارومیه گفت و گویی چالشی با شهریاری استاندار سابق آذربایجان غربی در رابطه با بحران خشک شدن دریاچه انجام داده است. شهریاری در این مصاحبه نکات جالبی از نقش غیر سازندەی عیسی کلانتری در این رابطه برملا می کند.
به گفتەی او در حالی کە مطابق مصوبەی قانونی قرار است هر سال ۱۵۰ میلیون متر مکعب آب زرینه رود صرف تهیەی آب شرب تبریز شود، بر خلاف نص قانون این آب در آذربایجان شرقی صرف مصارف کشاورزی و از جمله یک واحد کشت و صنعت خصوصی می شود!
شهریاری در ادامه می گوید که کلاتتری در چارچوب طرح پدافند غیر عامل خط لولەی دوم زرینە رود به تبریز را هم احداث می کند و می کوشد سالانە ۱۲۰ میلیون متر مکعب دیگر را از سد بوکان به سمت تبریز پمپاژ نماید. این در حالیست که هیچ مصوبەی قانونی در این زمینه وجود نداشته و توجیه قانونی این خط لوله صرفا برای روز مبادا و حوادثی نظیر قطع و خرابی خط اول بوده است.
استاندار سابق آذربایجان غربی البته با همین توجیه مانع راه اندازی خط دوم می شود. به گفتەی شهریاری در آن سال ها بحث تهاتر آب با عراق هم پیش می آید و مخزنی در مرز ایجاد و بنا بر این بوده که سالانه صد میلیون متر مکعب آب به سمت دریاچه پمپاژ شود. این بار هم قصد کلانتری این بوده که آب را به سمت استان متبوع خود ببرد که به مقصود نمی رسد،
شهریاری در این گفتگو بارها می گوید که آذربایجان غربی تعهدات خود را نسبت به احیای دریاچه انجام داده ولی مقامات استان همسایه از هر گونه همکاری سازندەای دریغ می کردند.
این بخش از گفت و گو حاوی بصیرت های فراوانی دربارەی آسیب شناسی نظام اداری است. در غیاب نگاه ملی به توسعەی کشور و بخشی نگری های گوناگون، نه تنها ارادەای ملی شکل نمی گیرد، بلکه نوعی نظام مرکز - پیرامون بر اساس سلسله مراتبی شدن ساختار قدرت بوجود می آید.
تهران مرکز است و بقیەی کشور پیرامون. هر پیرامونی هم مرکز جدیدی دارد و حاشیه های جدیدی حول آن پدید می آید.
تبریز مرکز است و کردستان و اردبیل و ارومیه پیرامون های آن. در خود آذربایجان غربی هم ارومیه متروپل است و جنوب کردنشین آن - کردستان مکری و محزن آب استان - به یک وضعیت پیرامونی مضاعف دچار می شود.
روند خشک شدن دریاچه از سال ۱۳۷۴ آغاز شد. این زمان دقیقا مصادف است با آغاز بکار طرح انتقال آب زرینه رود به تبریز.زرینه رود که از ارتفاعات سقز و دیواندره سرچشمه می گیرد و در بوکان روی آن سد زده شده، بزرگ ترین رودخانەی حوضەی آبریز دریاچه است و به تنهایی حدود چهل درصد حقابه دریاچه را تامین می کند.
آخرین پروژه ی انتقال آب استان، خط لولەی کانی سیب پیرانشهر به سمت دریاچه مرده است که نگرانی های جدی دربارەی تغییر اقلیم منحصر بفرد پیرانشهر و سردشت ایجاد کرده است.
اگر با وجود کاربدستانی چون کلانتری که دستکم سه دهه در این حوزه مبسوط الید بودند و نگاه های غیر ملی به مقولەی ملی توسعە، دریاچە خشک نشود، حتما باید تعجب کرد.
نظر شما