به گزارش کردپرس، معماهای زیادی از مدت ها پیش تا کنون حول و حوش دریاچه ارومیه در گردش است؛ از محو شدن ابرهای بالای آسمان دریاچه تا برداشت محتویات معدنی از کف خشک شده اش.
دریاچه ایی که روزگاری می شد با کشتی در آن به جزایر و پارک ملی اش سفر کرد و خاطره ها ساخت، این روزها با کف شوره زار و آسمان بدون ابرش به معما تبدیل شده است.
در روزهای گذشته که مقایسه بارش در مرز ایران و ترکیه قوت گرفته بود، از انتشار گاز متان و دزدیدن و باورسازی ابرها گرفته تا طرح معماهای عجیب و غریب باب شده بود، مسئولان هم پا به پای این موضوعات مشغول اظهار نظرات مختلف بودند و حتی رییس سازمان محیط زیست کشور از مأموریت مرجع ملی تغییرات اقلیمی و پژوهشکده محیط زیست برای بررسی علمی علت محو شدن ابرهای باران زا در بالای دریاچه ارومیه خبر داد.
قضیه بسیار جدی شده بود تا اینکه طرح معمای جدید، مسئله محو شدن ابرها را که کارشناسان بسیاری را به خود مشغول ساخته بود، به یکباره کم رنگ کرد و همه توجه ها به برداشت مواد معدنی و ترافیک کامیون هایی که از کف دریاچه برداشت می کردند جلب شد و بار دیگر داستان مربوط به استحصال ماده مهم و راهبردی لیتیوم از شورابههای باقی مانده از دریاچه بر سر زبان ها افتاد و وارد محافل رسانه ایی هم شد.
طبق روال سابق؛ مقامات کشوری و استانی اعلام کردند که تاکنون هیچ مجوزی برای استحصال لیتیوم از دریاچه ارومیه صادر نشده و حتی درخواست شرکتی چینی برای برداشت شورابه هم رد شده است.
مدیر کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی هم گفت:«سازمان صنعت و معدن آذربایجان غربی سال گذشته طی نامه ای رسمی به سازمان محیط زیست اعلام کرده اند که در دریاچه ارومیه لیتیوم وجود ندارد لذا شایعات مبنی بر برداشت لیتیوم از دریاچه ارومیه هم صحیح نیست و تصاویر مربوط به برداشت ها که در سطح فضای مجازی منتشر شده است مربوط به برداشت نمک خشک است».
٥ سال پیش؛ مسعود تجریشی، مدیر وقت دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه با رد وجود سنگ معدنی تیتانیوم در دریاچه ارومیه گفته بود: «این ادعا که کف دریاچه تیتانیوم وجود دارد اشتباه است، اما عناصر دیگری مانند سدیم و لیتیوم در این دریاچه وجود دارد که اگر قصد برداشت آن وجود دارد باید غلظت به حدی باشد، که توجیه اقتصادی هم داشته باشد، اما میزان لیتیوم موجود در دریاچه ارومیه برای استخراج، توجیه اقتصادی ندارد».
لیتیومی که ترکیبهای آن کاربردهای فراوانی دارند از آن جمله در شیشه و سرامیک پایدار در برابر گرما، باتریهای لیتیوم خودروهای برقی و در مصارف پزشکی به عنوان دارو استفاده می شود. لذا با بالا گرفتن معمای برداشت لیتیوم در دریاچه ارومیه، اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی تور بازدید از فرآیند برداشت نمک در دریاچه ارومیه را برای چندی از خبرنگاران فراهم کرد تا به حواشی موجود خاتمه دهند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در جمع خبرنگاران گفت: «برداشت نمک از ٣ منطقه انگنه، آق گنبد و آق زیارت قره باغ در ۶ نقطه با وسعت ۲۰ هکتار از دریاچه ارومیه توسط استانهای آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی برداشت میشود و جز نمک خشک هیچ ماده معدنی از دریاچه ارومیه برداشت نمیشود».
سعید شهند افزود: «نمک برداشت شده از این محدودهها به واحد تولیدی با نیاز اولیه نمک منتقل میشود و این اقدام با نظارت محیط زیست و صنعت، معدن، تجارت صورت میگیرد».
او اظهار کرد: «برداشت نمک مربوط به امسال نیست و سالیان سال است که برداشت نمک از دریاچه انجام میشود، متقاضیان برداشت نمک، درخواست خود را به سازمان صنعت، معدن و تجارت ارائه کرده و بر اساس محدودههای شناسایی شده با استعلام از محیط زیست بر اساس ضوابط تعیین شده برداشت نمک تا وسعت ۲۰ هکتار و به عمق ۴۰ سانتی متر انجام میشود». مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در خصوص مصارف نمک استحصالی از دریاچه ارومیه نیز گفت: «نمک استحصالی برای مصارف شیشه و بلور، مواد اولیه تولیدی در شهرکهای صنعتی راهدارخانهها و شهرداریها استفاده میشود».
ماجرای معماهای دریاچه ارومیه با درخواست چینی ها جهت برداشت از کف دریاچه ارومیه باز هم بعد تازه تری گرفت و به موضوع دامن زد. تا اینکه رییس اداره حفاظت محیط زیست ارومیه اعلام کرد: «اخیرا یک شرکت چینی از طرف سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) آمده و درخواست دریافت مجوز برای برداشت شورابههای پارک ملی دریاچه ارومیه را داشت، اما اداره حفاظت محیط زیست اجازه برداشت شورابه را از این منطقه به چینیها نداد». به گفته مختار خانی؛«شرکت چینی هم به دنبال ذخایر «برم» موجود در شورابههای دریاچه بود نه لیتیوم».
برم، لیتیوم، نمک و ... ، دریاچه خشک شده ارومیه را این روزها پر معما کرده، عده ای از خشکاندن عمدی جهت برداشت مواد معدنی می گویند و عده ای هم تکذیب می کنند.
آنچه اما واقعیت دارد این است که دریاچه ارومیه این روزها تنها ٤ درصد از حجم آبی آن باقی مانده و روش های ناکارآمد احیا هم که تنها به انتقال آب محدود بود نتوانسته کاری از پیش ببرد. وجود حواشی و طرح معماهای بی شمار این روزها شاید بهانه ای باشد بر سال ها ناکارآمدی و عدم موفقیت احیا!
چشم هایی که به امید پاییز پر بارش بودند اکنون منتظر انتقال آب سدها و رودخانه های استان به دریاچه اند تا شاید جانی دوباره بگیرد، اما شرایط اقلیمی و به خصوص دخالت عوامل انسانی کاری با دریاچه کرده که دیگر انتقال آب هم کفاف احیا را نمی دهد و تنها می تواند دریاچه را نمناک نگه دارد و چه بسا اگر «فیض کاشانیِ» شاعر، حال و روز کنونی دریاچه ارومیه را می دید از سرودن غزل «قطره قطره جمع گردد عاقبت دریا شود» منصرف می شد.
نظر شما