رئیس سازمان محیط زیست گفته است: «اینکه جبهه هوایی وارد شود و در بالای دریاچه ارومیه محو میشود، باید حتماً ازلحاظ علمی بررسی شود که آیا واقعاً گاز متانی که در آنجا تولید میشود یا افزایش درجهحرارتی که در ارتفاعات جوّ صورت میگیرد عامل این اتفاق است یا خیر؛ باید کار علمی و تحقیقاتی صورت گیرد.»
البته بیان این جمله دقیق نیست و یک جبههٔ هوا، بسیار عظیمتر و گسترده از آن است که تحت تأثیر یک دریاچه محو شود. اما اینکه ایشان اظهارنظر در این باره را به تحقیقات علمی بیشتر واگذار کردهاند کار شایسته و بایستهای است که همهٔ مقامات و رسانهها دربارهٔ چنین موضوعاتی، همین روش را در نظر داشته باشند.
متأسفانه یکی از همکاران دانشگاهی معلوم نیست براساس کدام دادهها و بر مبنای چه اصول تئوریک اعلام کرده منشأ محو شدن ابرها بر بالای دریاچه ارومیه، متصاعد شدن گاز متان از این دریاچه است. من امیدوار بودم ایشان سخنانش را پس از انتشار اصلاح کند. اما چنین نشد. حال آنکه باید اولاً اندازهگیریهای میدانی انجام شود تا معلوم گردد چه مقدار گاز متان از آنجا متصاعد میشود. ثانیا انتشار گاز متان از یک دریاچه یا هر سطح دیگر به هیچوجه اثری بر دمای محلی ندارد و صرفاً بهعنوان یک گاز گلخانهای میتواند در درازمدت مشارکت اندکی در گرمایش جهانی داشته باشد.
افزایش دمای ناشی از تغییر پوشش سطح زمین از آب به خشکی، در جاهایی که دریاچه کاملاً خشک و کویری شده باشد صورت میپذیرد. زیرا سطح پوشیده از آب، گرمای خورشیدی را صرف تبخیر آب میکند و بخش اندکی از آن صرف گرم کردن محیط میشود که به آن گرمای محسوس میگویند. بنابراین حتی اگر در سطح زمینی که قبلاً دریاچه بوده نَمی باقیمانده باشد، تغییر دمایی رخ نخواهد داد.
ملاحظه میفرمایید که حداقل از نظر تئوری، نه انتشار گاز متان و نه افزایش دما در منطقهٔ دریاچه ارومیه قابلتصور نیست.
یکی دیگر از شایعات این روزها در این باره، پدیدهٔ هارپ است که گفته میشود دشمنان ایران با استفاده از تکنولوژی خاصی، امواجی را به یونسفر زمین ارسال میکنند تا از آنجا میزان بارش و سایر پارامترهای اقلیمی را در ایران کنترل کنند.
باید توجه داشت که یونسفر در ارتفاع حدود ۸۵ کیلومتری از سطح زمین قرار میگیرد. حال آنکه تمام پدیدههای مربوط به ابر و بارندگی در تروپوسفر رخ میدهند که ارتفاع میانگین آن ۱۲ کیلومتر و حداکثر ارتفاعش در مناطق استوایی به حدود ۲۰ کیلومتری از سطح زمین میرسد. در هیچکدام از تئوریهای هواشناسی، هیچ ارتباطی بین پدیدههای جوّی بهویژه فرایند تولید ابر و بارش و یونسفر وجود ندارد.
علاوه بر این، منطقاً هم چنین کاری نمیتواند قابلتصور باشد. زیرا به فرض که یک یا چند کشور قادر باشند با انجام کارهایی در یونسفر اقلیم را در مناطق هدف خود تغییر دهند، چنین توانایی آنها را حاکم مطلق جهان خواهد کرد و چنین سلاحی تمام دنیا را تحت فرمان آنها درمیآورد. اگر آنها چنین سلاح قدرتمندی داشته باشند نیاز به پنهان کردنش نیست. زیرا هیچکس یارای مقابله با آن را ندارد و آنها میتوانند صراحتاً اعلام کنند هر کشوری را که اوامرشان را اجرا نکند به کویری سوزان بدل خواهند کرد. ولی میبینیم که هیچ کشوری تا کنون چنین ادعایی نکرده است.
از طرف دیگر، کشورهای قدرتمندی مانند آمریکا که قاعدتاً همان کشوری است که به ظن برخی از هارپ استفاده میکند تا به جمهوری اسلامی ضربه بزند، خود همواره و هرساله هم درگیر سیل است و هم درگیر خشکسالی. بدیهی است اگر میتوانست با استفاده از هارپ بارندگی را کم یا زیاد کند قاعدتاً باید میتوانست خشکسالیها و سیلهای خودش را هم چاره کند که نتوانسته است.
بنابراین از عموم مسئولان و رسانهها خواهش میکنم با دقت و هوشمندی اجازه ندهند مطالب بیاساس از طریق آنها در جامعه منتشر شود و باعث سوءاستفاده افرادی قرار گیرد. در این مملکت این نگرانی هست که فردا شیادانی پیدا شوند که بیایند و بودجههای کلانی بگیرند تا برای رفع خشکسالی ناشی از هارپ چاره پیدا کنند! چیزهایی که هیچ ربطی به هم ندارند.
نظر شما