«مسعود میاور»؛ هنرمندی با دغدغه‌های اجتماعی و نگاه بومی

سرویس کرمانشاه _ طی سال های اخیر مجسمه ها و المان‌های بسیار زیبایی در سطح شهر اسلام آبادغرب نصب شده است .سازنده این آثار پرمعنا استاد مسعود میاور است. به مناسبت زادروز این هنرمند برجسته اسلام آبادی گفتگویی با وی انجام داده ایم.

کرد پرس- مسعود میاور مربی مسئول مرکز شماره ۳ اسلام آبادغرب است. او از کلاس سوم ابتدایی وارد دنیای هنرهای تجسمی شده است. در کنار درس و مدرسه‌ و از آن زمان تاکنون در دنیای هنر زندگی می‌کند. ابتدا با نقاشی و طراحی و بعد به حجم و مجسمه‌سازی روی آورد. هم اکنون طراحی، نقاشی و مجسمه سازی جز فعالیت‌های روزمره او در ساعات غیر اداری است. آثار او شامل مجسمه‌های ریز و درشت، مجسمه‌های کوچک رومیزی، مجسمه‌های بزرگ نصب شده در شهر  است، همچنین آثار نقاشی در ابعاد مختلف و با موضوع‌های که در زمان اجرا آنها را جز نیاز دیده خلق کرده است طراحی نیز کار هر روز و هر شب اوست. از دیگر فعالیتهایش تابلوهای نقش برجسته با موضوعات مختلف، سفالگری، هنرهای چوب(مجسمه و منبت چوب) کارهای چرمی و هنرهای سنتی (صنایع دستی) است. گفتگوی کرد پرس با این هنرمند را در ادامه می خوانید: 

«مسعود میاور»؛ هنرمندی با دغدغه‌های اجتماعی و نگاه بومی

بیشتر به ساخت المان در کدام حوزه ها علاقه مند هستید؟

یکی از موضوع‌هایی که در مجسمه‌ها معمولاً علاقه زیادی به انجام آن دارم ساخت مجسمه و المان‌هایی با موضوع کتاب و کتابخوانی است. شاید به این دلیل باشد که در محل کارم که مرکز کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان است معمولاً بچه‌ها و خودم هر روز در آنجا به فعالیت‌های کتاب محور مانند کتابخوانی، معرفی کتاب، بحث، نقد کتاب و قصه گویی می‌پردازیم. در مورد مطالعه و تاثیر آن می‌توان گفت که یکی از مهم‌ترین فعالیت‌هایی است که می‌توان تاثیرات مثبت زیادی بر زندگی فردی و اجتماعی داشته باشد. مطالعه به ما کمک می‌کند تا اطلاعات جدید را کسب نماییم و از جهان پیرامونمان درک بهتری داشته باشیم. همچنین خلاقیت و قدرت تفکر انتقادی ما را افزایش دهد و ما را به افراد متفکر و خلاق تبدیل کند. از دیگر فعالیت‌های مطالعه محور و خواندن کتاب می‌توان به افزایش مهارت‌های زبانی و نوشتاری اشاره کرد که دامنه واژگان ما را گسترش می‌دهد. کاهش استرس، اضطراب و همچنین همدلی و درک احساس دیگران از دیگر اهمیت‌های مطالعه می‌باشد.

«مسعود میاور»؛ هنرمندی با دغدغه‌های اجتماعی و نگاه بومی

از سال های آغازین شروع کارتان هم بگویید و اینکه چه مسیری را طی کردید تا به اینجا رسیدید؟

از سال سوم ابتدایی عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اسلام آباد شدم که تنها مرکز کانون در شهرستان و در محله شهریارشهر بود. مربی‌های من در کانون آقای کاظم میرزایی، خانم حیدریان و خانم درخشان بودند و تا دوره راهنمایی بصورت مستمر عضو کانون بودم و این فضا روی ذهن من تاثیر زیادی گذاشت.

«مسعود میاور»؛ هنرمندی با دغدغه‌های اجتماعی و نگاه بومی

خواهر بزرگترم  قبل از من عضو کانون شده بود و دلیل عضو شدنم خواهرم بود. بعد از گذراندن دوره راهنمایی و وارد شدن به دبیرستان ارتباطم با کانون کم شد تا اینکه خواهرم (شیرین میاور) در کانون پرورش فکری کودکان استخدام و به عنوان مربی فرهنگی مشغول به کار شد و همین باعث شد که من دوباره با کانون ارتباط بیشتری برقرار نمایم. در سال ۱۳۸۸ به عنوان مربی پاره وقت در کانون استخدام شدم شاید دلیل جذب من در کانون ارتباطی بود که از دوره ابتدایی با این مکان داشتم. در ابتدا در مرکز شماره ۱ کانون اسلام آباد و بعد در مرکز شماره ۲ و مرکز سرمست مربی پاره وقت هنری بودم. بعد از ۳ سال به مربی فرهنگی تغییر پست دادم و در شهرستان‌های دالاهو و گیلانغرب به عنوان مسئول مرکز حضور داشتم و هم اکنون در شهرستان اسلام آباد مسئول مرکز شماره ۳ می‌باشم.

«مسعود میاور»؛ هنرمندی با دغدغه‌های اجتماعی و نگاه بومی

چه راهکاری را برای علاقه مند شدن کودکان به مطالعه و رفتن به سمت دنبای هنر پیشنهاد می کنید؟

به نظرم تشویق بچه‌ها به فکر کردن به صورت غیر مستقیم می‌تواند کمک بزرگی در حق آنها باشد چرا که اگر بچه‌ها یاد بگیرند فکر کنند و برای مسائل راه حل خاص خود را بیابند در آینده انسان‌های موفقی خواهند شد. حالا منظور من این نیست که حتماً از راه کتاب خواندن این تشویق به فکر کردن عملی شود بلکه در هر کاری می‌توان رگه‌های فکر کردن را دید و از طریق آن به صورت غیر مستقیم آن را در کودکان و نوجوانان ایجاد کرد. خواهرم دو سال از من بزرگتر بود و او که کلاس اول ابتدایی بود به مدرسه می‌رفت کتاب و دفتر و مداد رنگی داشت و گاهی یواشکی می‌رفتم و روی جلد کتاب و داخل دفتر او نقاشی می‌کشیدم که این کار باعث ناراحتی او می‌شد و با من دعوا می‌کرد که چرا این کار را کردم. تا اینکه دختر عمه‌ام از این موضوع باخبر شد و گفت کتاب‌های خواهر تو خراب نکن من یک برگه به تو می‌دهم نقاشی بکش تا آن را برای تلویزیون بفرستیم. در آن سال‌ها بچه‌ها نقاشی برای برنامه کودک می‌فرستادند و در تلویزیون نقاشی‌ها پخش می‌شد و من نیز نقاشی از یک ماشین کشیدم به دختر عمه‌ام دادم که در تهران زندگی می‌کرد و تحصیل کرده بود او هم نقاشی من را به آدرس روابط عمومی تلویزیون ارسال کرده بود و من ندیدم در تلویزیون نقاشیم پخش شود اما همین کار باعث شد که روی من تاثیر بگذارد و همین آغاز من به دنیای شگفت انگیز هنر بود و برای همین است می‌گویم تشویق کودکان و نوجوانان در زمان مناسب می‌تواند مسیر آنها را به درستی در زندگی تغییر دهد.

«مسعود میاور»؛ هنرمندی با دغدغه‌های اجتماعی و نگاه بومی

موفقیت یک هنرمند در چه چیزی می بینید؟

به عقیده من موفقیت این است که هنرمند اگر اثری را خلق می‌کند مردم به عنوان مخاطب با آن ارتباط برقرار نمایند و مورد رضایت آنها باشد. اگر این مهم اتفاق بیفتد یعنی هنرمند در مسیر خود موفق بوده است. در این سال‌ها که فعالیت داشتم کم یا زیاد مورد لطف نگاه پرمهر مردم قرار گرفتم و به همین خاطر خودم را به عنوان عضو کوچکی از جامعه هنرمندان موفق می‌دانم. اما اگر موفقیت را شرکت در جشنواره و کسب مقام و تجربه بدانیم بله در این مینه نیز فعالیت‌هایی داشتم، حضور در جشنواره‌های معتبر فرهنگی هنری در سطح کشور و خارج از کشور و داوری مسابقات مختلف هنری در داخل استان و برپایی نمایشگاه‌های مختلف هنری در سطح استان و کشور.

«مسعود میاور»؛ هنرمندی با دغدغه‌های اجتماعی و نگاه بومی
 
معمولا از چه ابزارها و مصالحی در آثارتان بهره می‌گیرید؟

در آثاری که تاکنون خلق کردم از ابزار و مصالحی که در دسترس بوده استفاده کردم و بیشتر تکنیک آثارم متکی بر همین موضوع است. برای نمونه اگر در دامان طبیعت بودم برای خلق یک اثر وسیله‌ای در دسترس نبوده از زغال استفاده کردم همین نوع نگاه باعث شده که آثار با مصالح و تکنیک‌های مختلف خلق کنم که تنوع آنها زیاد است.

«مسعود میاور»؛ هنرمندی با دغدغه‌های اجتماعی و نگاه بومی

در پایان اگر سخن ناگفته‌ای هست؛ بفرمایید:

در آثارم مسائلی که دغدغه اجتماعی آنها بیشتر بوده است همواره در اولویت قرار دادم. برای نمونه توجه به طبیعت و ورزش منجر به شکل‌گیری دو مجسمه بلوط و کوهنورد در اسلام آباد شده است و با همت شهرداری این دو مجسمه در داخل شهر اسلام آباد نصب شده است. در مورد سبک کارهایی که انجام دادم می‌توان گفت که هم کارهای واقعی و هم کارهای انتزاعی مورد نظر بوده است و نمی‌توان گفت کدام یک بیشتر و پررنگ‌تر از دیگری است. در کارهای انتزاعی بیشتر نگاه مفهومی مد نظرم بوده است و خلق آثار با توجه به شناخت نسبی مکاتب و سبک‌های هنری به وجود آمده است.

کد خبر 2777973

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha