به این دیالوگها توجه کنید:
پارسال برای روستاهای ما آسفالت آوردن، نماینده با یک تلفن اونو برد برای کوچههای شهر خودش... خواستن تیربرق سیمانی بهمون بدن، نماینده اجازه نداد و برد برای روستای پدری خودش، یه وام دو میلیونی میخواستم تصادفی نماینده رو دیدم و مشکلم رو بهش گفتم، منو برد نزدیکترین بانک و سه میلیارد تومان برام وام گرفت، نماینده برای فلانی که فامیلشه یه زنگ به وزیر زد و فوری مدیرکلش کرد، نماینده رفته صحبت کرده پالایشگاه رو از یه شهرستان دیگه ببره داخل ایل خودش راهاندازی کنن، اگه آشنا داری به نماینده بگو چند تن نهاده های دامی با دلار 4200 برات بگیره تا ببری اصفهان بفروشی صد برابر سود کنی... و قس علی هذا.
این اختیارات و قدرت نمایندگان مجلس، مرا یاد فیلم پدرخوانده با بازی مارلون براندو میاندازد؛ جایی که او از مناقصات کلان اقتصادی تا دادن نقش اول در یک فیلم سینمایی به فامیلش، در مناسبات قدرت دخالت میکند. نمایندهی برساخته در ذهن مردم نیز دارای چنین قدرتهایی تصور میشود؛ کسی که دارای قدرتی بی حد و حصر و دارای چوب جادویی و یا گروه فشار پنهان است و وزرا و مدیران کل و استاندارها را به استفاده از آن چوب جادویی تهدید می کند تا بتواند برای خودش و اطرافیان فامیلی و ستادی و سیاسی خویش امتیازهایی بگیرد.
شاید این تصور برآمده از واقعیاتی اتفاق افتاده در تاریخ مجلس شورای اسلامی باشد که از چیزک آن مردم چیزها ساخته اند برای همین است که در دفاتر نمایندگان مجلس در حوزه های انتخابیه هر کس به تمنایی و آرزویی وقت ملاقات می گیرد، از پیگیری استخدامی گرفته تا احقاق حق در فلان پرونده حقوقی، از تقاضای پول برای خرید کفش گرفته تا شکایت بردن پنهانی از مدیران کل، از تقاضای کمک به خیریه ها گرفته تا تقاضای گرفتن پیمانکاری های بزرگ...
در ایران انتظار از نماینده مجلس، زیادی بالاست و به آن تصوری مافیاگونه بخشیده است. نماینده ای که اگر استیضاح و رأی اعتمادی در میان باشد، دلالها برای جذب آرای موافق یا مخالف او رقم پیشنهاد می دهند. اطرافیان دور و نزدیک ستادی و فامیلی و سیاسی هم بی بهره نمانده و برای ارتباط دادن ثروتمندان و مدیران کل و معاونین وزرا و ریاست نهادها با نماینده مبالغی دریافت می کنند. اینها قصه هایی است که مردم با آن نمایندگان را می شناسند و اگر مشارکت مردم در انتخابات مجلس پایین است به خاطر چنین افسانه هایی است که البته همه آنها خرافه نبوده و گاه ریشه در واقعیاتی برملا شده نیز دارند.
به موجب اصل هشتاد و ششم قانون اساسی، نمایندگان مجلس را نمی توان به خاطر اظهارنظرهایشان و همچنین رأیهایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده اند، تعقیب و یا توقیف کرد و این مهم نه فقط در دوران نمایندگی، بلکه پس از انقضای دوره نیز، مصونیت دارند و نمی توان آنان را مورد تعقیب و توقیف قرار داد. اما باید گفت که اصل عدم مسئولیت، فقط برای اعمال پارلمانی پیش بینی شده است و به محض اینکه گفتار و کردار نماینده، جنبه خصوصی و غیرپارلمانی پیدا کند، اصل مذکور جاری نبوده و نمایندگان نیز همانند سایر مردم مشمول قوانین و مقررات عمومی کشور خواهند بود.
با این توضیح و یادآوری تأکید رهبر انقلاب در دیدار ویدیوکنفرانس با نمایندگان مجلس یازدهم و تأکید ایشان بر نظارت نمایندگان بر خود نمایندگان، ضروری است که نظارت نمایندگان بر نمایندگان بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد تا خدای نکرده شاهد بالندگی دوباره دستمالهای کثیف و شیشه های کثیف نباشیم. اگر چه با معدود نمایندگانی که همواره منتقد خود مجلس هستند این چراغ نخواهد مرد، اما نورانیت شفافیت ساز و پالایشگر آن، اهتمام جدی اکثریت نمایندگان را می طلبد و در این راستا مجلس انقلابی یازدهم همانطور که با دولت بدون تعارف است، نسبت به خودش باید با وسواس بیشتری نظارت کرده و بدون تعارف اجازه جولان دلالان و لابی گری های خاموش را در دالانهای مجلس ندهند و لابی گری های آنها برای مردم و آشکار باشد.
نظر شما