خبرگزاری کردپرس _ از دوران ریاست جمهوری احمدینژاد سفرهای روسای جمهور به استانها رنگ و بوی تازهای به خود گرفت.
هرچند در دوران روحانی این سفرها هم از لحاظ کمی کاهش پیدا کرد هم شور و هیجان آن کمرنگ شد.
در پایان سفرها معمولا جلسه شورای اداری برگزار می شود که برنامههای توسعه ای استان را با عنوان مصوبات سفر مطرح می کنند و پروژه هایی را در این مصوبات تعریف میکنند که ظاهرا هیچ ضمانت اجرایی ندارد!! با حلوا حلوا هم که دهان شیرین نمی شود.
شب یلدای سال ۱۳۸۵ یک شب پر از مصوبات بزرگ برای کرمانشاه بود. تیتر نشریات و خبرگزاری ها تا ماه ها بعد از شمارش وعده های آن شب پر بود.
شاید از لحاظ تعداد مصوبات درصد بالایی از مصوبات اجرایی شده باشد اما از لحاظ وزنی پس از گذشت ۱۵ سال و شش ماه هنوز پروژه های اصلی و دهان پرکن آن سفر یا به بهره برداری نرسید یا اگر هم به بهره برداری رسید ناقص اجرا شد.
تمامی سفر و مصوبات پس از آن نیز به همان شکل بود و تصور نگارنده این است که این سفرها و مصوبات همان روند اجرایی معمول است که برای هر استانی باید اتفاق می افتاد.
به نتیجه رسیدن پروژههایی که برای استانها تعریف میشود نه به سفر و مصوبه است و نه به دیر و زود سفر کردن رئیس جمهور به آن استان.
اجرای پروژههای بزرگ تنها به قدرت مدیران استانی و نمایندگان در لایههای بالایی مدیریت و البته استفاده از این قدرت برای منافع عمومی است.
متاسفانه استانهای کمتر توسعه یافتهای مانند کرمانشاه نه در مرکز دارای نیروهای قدرتمند دلسوز هستند و نه در خود استان و در بین نخبگان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن آنچنان همبستگی و همگرایی وجود دارد که بتواند از فرصتهای پیش آمده بهره کافی را ببرد.
از پالایشگاه آناهیتا و صنایع کوچک و بزرگ دیگر گرفته تا راه آهن و بیمارستان ۵۴۰ تخت خوابی، از دهکده المپیک گرفته تا تالار مرکزی شهر و طرح های بزرگ اقتصادی و توسعه شهری مانند قطار شهری و … همه و همه تمام پروژههای مهم و اساسی کرمانشاه هستند که امروز زمین گیر شده اند و هر کدام چندین مصوبه از روسای جمهور، معاونین اول رئیس جمهور و حتی وزرایی دارند که به کرمانشاه سفر کرده اند اما هیچ کدام از این نسخه ها دوایی برای روی پا ایستادن آنها نشده است و همچنان زمین گیر بی توجهی از مرکز هستند.
نظر شما