مدرسه، معلم و راهکارهای تربیت دینی در دانش آموزان  / محمد حاتمی

سرویس کرمانشاه _ محمد حاتمی، کارشناس معارف اسلامی و دبیر دبیرستان های شهرستان صحنه در مطلبی به طرح نقدهایی پیرامون شیوه آموزش در مدارس و راه های ارتقای آن پرداخته است که در ادامه می خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ هدف نهایی نظام آموزشی در سراسر دنیا تعلیم و تربیت افراد به منظور حضور مؤثر در جامعه و انتقال هویت فرهنگ ارزش ها و اصول حاکم بر کشور است به نحوی که نظام آموزش و پرورش گروه های دانش آموزی را در مدارس و کلاس های درس گردهم می آورد تا امیدها و انتظارات جامعه و افراد را برآورده سازد. در این بین علی رغم آنکه در ظاهر فراگیری علم و ترویج شاکله های آن مهم ترین اهداف نظام آموزشی به شمار می آیند با این حال نباید از یاد برد که نظام آموزشی نقش مهمی در جامعه پذیری افراد ایفا می نماید.

کلمه ی تربیت به معنای پروردن و آموختن به کار رفته است و اغلب منابع موجود در زمینه ی تربیت از دیدگاه اسلام، آن را به معناي زمینه سازي براي شکوفایی استعدادهاي انسان و بالفعل نمودن آنها در نظر گرفته اند. برخی صاحبنظران با استناد به آیات قرآن، کلمۀ تربیت را از ریشۀ «رب» به معناي صاحب و پرورش دهنده در نظر گرفته و تربیت دینی را به معناي شناخت خدا به عنوان «رب» و تن دادن به ربوبیت او و طرد ربوبیت غیر او استنباط نموده اند.

از دیدگاه اسلام عوامل محیطی، صاحب نقش اساسی در تربیت انسان هستند. عوامل محیطی را می توان به سه نهاد خانواده، جامعه و مدرسه تقسیم کرد. در این میان، نهاد مدرسه که متولی جریان رسمی تعلیم و تربیت است نقش بی بدیلی را در این باره می تواند ایفا کند.

جامعه‌ی دینی نیاز به تربیت دینی دارد تا افراد در آن استعدادهای شان را شکوفا سازند. شیوه‌ی تربیتی مدرسه بر شخصیت دانش آموزان بسیار مؤثر است. تربیت در همه‌ی ابعاد اعتقادی، عبادی و اخلاقی با توجه به ابعاد وجودی انسان کار ساده ای نیست. لذا لازم است همه‌ی عوامل مؤثر بر تربیت در مدرسه و خارج از آن به طور هماهنگ به تربیت افراد بپردازند.

تربیت دینی

«تربیت دینی به معنای فراهم كردن زمینه فراگیری و به كار بستن اصول منطقی و فلسفی است، به گونه ای كه در نتیجه آن متربی بتواند مسائل دینی را درك كند و اعتقاداتش به باورهای دینی و عملش به دستورهای آن از روی آگاهی باشد.» هدف از تربیت دین و مذهب، برانگیختن شوق و رغبت دینی است و نه صرفاً انتقال مطالب دینی. در واقع آموزش اینکه دانش آموز چگونه به حقیقت دینی دست یابد مهمتر از دریافت آن است. تربیت دینی به معنای واقعی آن طبق تعبیر امام علی(ع) باید بیشتر در جوارح و ارکان صورت گیرد.

پس از پیروزي انقلاب اسلامی، به دلیل اهمیت نقش مدرسه و آموزش و پرورش در تربیت دانش آموزان، انتظارات از این نهاد تربیتی افزایش یافت و برنامه ریزان و سیاستگذاران نظام تعلیم و تربیت به انجام تغییرات و تحولاتی در نظام آموزش و پرورش رسمی پرداختند تا زمینه را براي پرورش انسان هاي مؤمن و متخلق به اخلاق و آداب اسلامی فراهم سازند. تغییر اهداف نظام آموزش و پرورش، تغییر کتب درسی و به ویژه کتب درس دینی و تأسیس نهادي به نام امورتربیتی از جمله اقدامات مهمی بود که می توان از آنها نام برد. انتظار این بود که با تشکیل نهاد امورتربیتی و تحولات دیگري که در نظام آموزش و پرورش در زمینۀ تربیت دینی صورت گرفته بود، محصولات و بروندادهاي مدارس متناسب با اهداف مورد نظر تربیت یافته باشند؛ اما به دلایل مختلف انتظارات متولیان و برنامه ریزان تعلیم و تربیت تحقق نیافت.

آموزش علوم دینی باید به صورت غیر کلامی باشد. باید توجه داشت که تجربه و آگاهی دینی امری قلبی است و نمی توان آن را به کسی تحمیل کرد. بنابراین باید فضای مدارس را به نحوی طراحی کرد تا دانش آموزان، خود به سوی تجربه کردن بعضی احساس های مذهبی سوق پیدا کنند. موعظه و دستورهای دینی نباید جایگاهی در روند تربیت دینی داشته باشند.

مسئولیت انتقال دانش دینی نباید بر عهده معلمی مشخص باشد. در واقع وظیفه تمام معلمان است که در ساخت جو مذهبی مدرسه مشارکت کنند. مؤلفه تربیت، همزاد با انعطاف، عدم اجبار و تحمیل است، اما آموزش رسمی، سازمان یافته و داراي قالبی از پیش تعیین شده و غیر منعطف است. دین اسلام در جهت هدایت و تربیت بشر به او امکان و اجازة انتخاب داده لذا مقولۀ تربیت در اسلام با جبر و اجبار و تحکم سازگاري ندارد و اگر نظام آموزش و پرورش با ابزارهاي کنترلی که در اختیار دارد، بتواند به طور موقت قالب هاي تربیتی خود را تحمیل کند، این شکل گیري پایدار نخواهد ماند.

بنابراین در جریان آموزش دین، اولا دین به اصول عقاید و احکام تنزل می یابد، ثانیا آموزش دین منحصر به دو معلم دینی و قرآن می شود، ثالثا برخورد آموزشی موجب حفظی شدن یکسری از مطالب توسط دانش آموز برای کسب نمره می شود. برای آموزش و پرورش دینی کودکان و نوجوانان باید نسبتی میان خانواده به عنوان مهمترین نهاد پرورش نسل آینده و مدرسه برقرار شود که هر دو تکمیل کننده نقش یکدیگر باشند نه جایگزین نقش یکدیگر.

به نظر می‌رسد تربیت دینی در قالب برنامه درسی رسمی، آن چیزی است که در قالب محتوای برنامه درسی و به صورت از قبل طراحی شده در اختیار فراگیران گذشته می‌شود، و معلم به تدریس این محتوا می‌پردازد. اما تربیت دینی در قالب برنامه درسی پنهان، به آن دسته از تعاملاتی که بین معلم و فراگیران و یا فراگیران با فراگیران و نیز نوع نگرش و عواطف فراگیران در مورد برنامه درسی دینی گفته می‌شود که از قبل به صورت آشکار طراحی نشده و به طور پیش‌بینی‌ناپذیر در فرآیند یادگیری فراگیران به وقوع می‌پیوندد.

آشکار است که برنامه درسی پنهان در تربیت دینی، به مراتب تاثیرگذارتر از برنامه درسی رسمی یا طراحی شده است؛ چرا که اقتضای تربیت دینی، توجه به فراگیران و احساسات و عواطف آنهاست؛ در حالی‌که در نظام آموزشی ایران، تربیت دینی فقط در سطح شناخت و معلومات محصور نگه داشته شده و به جنبه عاطفی در امر تربیت دینی و حتی بعد روانی حرکتی توجه‌ اندکی مبذول شده است.

معلم و تربیت دینی دانش آموزان

معلم را می‌توان مهمترین عنصر مدرسه دانست؛ به همین دلیل ویژگی‌های معلم و اصولی که لازم است در قبال تربیت دینی دانش آموزان رعایت کند بسیار حساس اند.

تربیت معلم
ویژگی مهمی که در دین برای معلم و مربی آمده است، آغاز تربیت از خود معلم و مربی است. آگاهی از مسائل تربیتی، اساس انتخاب یک فرد برای حرفه معلمی است .دانش آموز از طریق مشاهده و تقلید کردن، به درون معلم می‌رود و گفتار و رفتارش را الگو قرار می‌دهد. بنابراین یک معلم برای موفقیت در امر تربیت دینی دانش آموزان باید تربیت را از خود شروع کند.

اخلاق معلم

اولین و اساسی ترین ویژگی یک مربی، دارا بودن اخلاق اسلامی است. ورود به قلب ها به کمک اخلاق است. با اخلاق نیکو می‌توان ایمان را با ساده ترین و دلپذیرترین کلمات در دل دانش آموزان وارد نمود و آنان را با خدای خویش پیوند داد.

محبوبیت معلم

محبوبیت معلم به او این امکان را می‌دهد تا به آسانی موانع تبدیل باور ذهنی به ایمان قلبی را از میان بردارد و بدین ترتیب، بذر باورهای دینی را در روح و قلب دانش آموز به بار بنشاند. از عوامل مؤثر بر محبوبیت یافتن می‌توان دینداری، گشاده رویی،خلق نیک،مدارا،تواضع،انصاف،زهدوآراستگی ظاهری رانام برد.

برنامه‌های درسی و تربیت دینی دانش آموزان

برنامه درسی معمولاً شناخت ها، دانش ها، نگرش ها، ارزش ها و رفتارهای ویژه را به دانش آموزان القاء می‌کند. اگر در برنامه درسی مدارس آموزش‌های دینی جایی نداشته باشد و تنها به تربیت علمی و حرفه ای دانش آموزان توجه شود، این تصور به دانش آموزان القاء می‌شود که دین و آموزه‌های دینی حتی به اندازه حرفه هایی مانند نجاری و بنایی ارزش ندارد.
از میان کتاب‌های درسی، کتاب‌های دین و زندگی اهمیت بالاتری دارند. وجود تنوع در مطالب کتاب دین و زندگی، استفاده از آثار نویسندگان و متفکران اصیل و مشورت کردن با خود دانش آموزان برای انتخاب مطالب درسی دینی، می‌تواند این اطمینان را به دانش آموزان بدهد که به هیچ وجه، هدف از کلاس دینی، تحمیل پاره ای از آموزه‌های از پیش تعین شده نیست.

تربیت دینی یعنی فعالیت‌های منظم و منطقی جهت تربیت ابعاد وجودی انسان در قالب دین به گونه ای که متربی به اصول عقاید، اخلاق و احکام شناخت و ایمان پیدا کند و این شناخت منجر به عمل پایدار در او شود. در این صورت به هدف تربیت دینی یعنی عبادت و بندگی خداوند خواهد رسید.

تربیت دینی دارای ابعاد اعتقادی، اخلاقی و عبادی است. اعتقادات پایه‌های عمل هر فرد را تشکیل می‌دهند. اخلاق و عبادات در واقع نتیجه‌ی اعتقادی است که همراه با شناخت و ایمان باشد. بنابراین پرداختن معلم و کتب درسی به ابعاد تربیت دینی، ضروری است. شیوه‌ی اثر گذاری دانش آموزان بر یکدیگر نیز با درگیر کردن ابعاد انسان یعنی تأثیر بر شناخت ها و احساسات فرد است که در نتیجه‌ی آن رفتار فرد متناسب با ارزش‌های القا شده تغییر می‌کند.

معلمان می‌توانند در جهت افزایش شناخت دانش آموزان نسبت به آموزه‌های دین نقش‌های الگویی و آموزشی داشته باشند. این آموزش در صورتی کارساز خواهد بود که در همه‌ی زمینه‌های شناختی، احساسی و عملی انجام گیرد.

ویژگی‌های معلم مانند تربیت دینی، اخلاق نیک، مطابقت گفتار و کردار، محبوبیت و مقبولیت او در نفوذ او در دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. علاوه بر الگو بودن و آموزش دادن در صورتی که معلم اصول تربیت را به کار گیرد، می‌توان گفت وظیفه‌ی خود را به عنوان یک مربی انجام داده است.

محبت به دانش آموز دین را برای او زیبا می‌کند و علاقه و انگیزه‌اش را بیشتر. زمینه‌سازی و شروع تدریجی، راه را برای دانش آموز هموار‌تر می‌کند. رعایت اعتدال در تمامی مراحل تربیت پیشرفت متربی را مداوم و آسان خواهد کرد. حفظ حریت و آزادگی دانش آموز، موجب می‌شود تا معلم شناخت بیشتر از او به دست آورد و دانش آموز نیز حس اجبار و اکراه در انجام امور نداشته باشد و در سایه‌ی عقل خویش استعدادهایش را شکوفا کند.

گرامیداشت شخصیت دانش آموز، عزت نفس را به دنبال خواهد داشت و عزت نفس او را از لغزش ها و وسوسه‌های افراد نااهل باز می‌دارد. نظارت و مراقبت مستمر از دانش آموز باید در تمام مراحل وجود داشته باشد تا تلاش‌های معلم و دانش آموز به نتیجه برسد.

کد خبر 38503

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha