«راز کوچه باغ هفت توت» توسط«مرتضی حاتمی» بر ملا شد!

سرویس کرمانشاه_با سرمایه گذاری «نشر سرانه» کرمانشاه؛ رمان نوجوان (راز کوچه باغ هفت توت) نوشته ی: (مرتضی حاتمی) نویسنده ی کرمانشاهی منتشر شد.

مرتضی حاتمی نویسنده و بازآفرین ادبیات کلاسیک برای کودکان و نوجوانان در گفت و گویی با خبرگزاری کردپرس گفت:

(راز کوچه باغ هفت توت) اثری در قالب رمان نوجوان است که در ۲۵۶ صفحه نوشته شده با سرمایه گذاری (نشر کتاب سرانه) کرمانشاه به مدیریت «غلام مرادی» با تصویرگری «بشیر نظری» مدرس دانشگاه و مراکز آموزش عالی استان، نقاش و تصویرگر کتاب و از هنرمندان و تصویرگران کرمانشاهی منتشر شده است.در این رمان تلاش شده که با استفاده از زبانی مناسب مخاطب نوجوان و رعایت حداکثری عناصر و معیارهای رمان نوجوان امروز، پیام های اخلاقی، تربیتی و آموزشی، به جامعه ی هدف انتقال دهم.

حاتمی ادامه داد:

رمان «راز کوچه باغ هفت توت» در چهل فصل نوشته شده و مخاطب با مباحث و مفاهیم تربیتی، زاد و بوم و برخی از باورها و مباحث فرهنگی اعتقادی و برخی از خرده فرهنگ‌های مناطق استان کرمانشاه، خصوصاً شهرستان (صحنه) آشنا می‌شود.

در نگارش این رمان تلاش کرده ام که همکاری،تجربه اندوزی، حرکت و پویایی، تحمل سختی ها و مشکلات، برنامه ریزی، شجاعت و بهره گیری از خردجمعی برای رسیدن به هدف را به مخاطب نوجوان با زبانی ساده و روان انتقال دهم.

کوچه باغ در این رمان که به سبک واقع گرا نوشته شده (نماد و سمبلی) برای شخصیت های رمان و نیز جامعه هدف است. نمادی که در آن رفتارهای تربیتی و آموزه های آموزشی اتفاق می افتد و مخاطب در طول مسیر با برخی از این رفتار ها آشنا می شود.

نویسنده ی مجموعه ی۳۰ جلدی از بازآفرینی از کتاب های (مرزبان نامه) و (بهارستان) افزود:

از عناصر متعددی در نوشتن این رمان استفاده کرده ام که مهم ترین و پر رنگ ترین آنها که تمام شخصیت ها و حوادث را تا پایان اثر به دنبال خود می کشاند، «تعلیق» است.

تعلیق در رمان (راز کوچه باغ هفت توت) در تمام فصل ها حضور دارد و موجب کشش و جذابیت متن شده و مخاطب کنجکاو برای رسیدن به پایان و بازگشایی رمز، می بایست کتاب را تا آخر بخواند.

در فصل آخر (چهل) تعلیق کم کم باز و گره رمان گشوده و لذت کشف و شهود در جان مخاطب ته نشین می شود.

نویسنده مجموعه داستان (سطرهایی که تبرئه نمی شوند.) ادامه داد:

رمان نویسی برای مخاطب نوجوان، بسیار دشوار است، زیرا نوجوانِ امروز خواسته ها، علایق و گرایش های تازه و متنوع و مختلفی دارد و نویسنده می بایست با رعایت برخی از اصول مسلم رمان نوجوان، در انتخاب سوژه و موضوع برای نوشتن، بسیار دقت داشته باشد و موضوعی برای نگارش انتخاب کند که اولاً برای مخاطب نوجوان تازه گی و جذابیت داشته و دوماً به نیازهای مطالعاتی آنان توجه کرده باشد و علاوه بر داشتن پیام های آموزنده و جذاب، تربیتی و اخلاقی؛ التذاذ ادبی را نیز در ذهن و اندیشه ی مخاطب نوجوان تقویت نماید.

وی با اشاره ای کوتاه به تاریخ رمان نویسی برای نوجوانان، گفت:

در این چند سال اخیر رمان نویسی برای نوجوان در استان کرمانشاه با همت و تلاش نویسندگانی چون: رضا موزونی با اثر (عشق و رنج و بلوط) و مهناز فتاحی با رمان (لایکم کن!) همراه بوده و این افراد تلاش داشته اند تا بر بهره گیری از برخی عناصر رمان نوجوان آثاری را برای جامعه ی هدف بیافرینند.

البته نویسندگان دیگری هم کتاب هایی منتشر شده که تلاش داشته اند به زبان نوجوان نزدیک کنند، که البته موفق نبوده اند و آثارشان در حوزه ی ادبیات داستانی بزرگ سال ارزیابی می شود.

این نویسنده ی کرمانشاهی در ادامه افزود:

در تاریخ ادبیات کودک و نوجوان کرمانشاه، رمان نوجوان سابقه ی به مراتب جوان تر و نسبت به داستان کوتاه کودک و نوجوان دارد، زیرا نخستین آثار داستانی کودک و نوجوان در ابتدای دهه ی پنجاه به همت و تلاش نویسندگانی چون: زنده یاد «علی اشرف درویشیان» و «منصور یاقوتی» نوشته و در انتشاراتی های معتبر تهران منتشر شدند. اما رمان نوجوان نگارش و انتشار نیافت.شاید دلیل عمده ی آن تمرکز نویسندگان یادشده بر داستان های کوتاه و رمان بزرگ سال بوده.البته داستان بلند «پاجوش» نوشته ی: آقای منصور یاقوتی را می توان جزو داستان بلند نوجوان به حساب آورد، که تا رسیدن به رمان نوجوان فاصله دارد. اما نگارش و انتشار این اثر در نیم قرن پیش، خود ارزشی غایی در این حوزه دارد.

این نویسنده افزود:

سوژه و موضوع برای نوشتن رمان نوجوان زیاد است و نویسندگان متعهد و خلاق می بایست در انتخاب سوژه، دقت زیاد و حساسیت خاص داشته باشند.استان کرمانشاه شاید یکی از معدود استان های کشور باشد که قابلیت ها و پتانسیل های زیادی برای انتخاب سوژه برای نوشتن برخوردار باشد. تنوع اقلیمی، تعدد و تکثر زبان ها و گویش ها و زندگی مسالمت آمیز اقوام و ادیان و مسلک ها و مذاهبی هم چون:مسیحی، یهودی، آسوری، ارمنی، اهل حق، اهل تسنن، و... نیز جنگ و پایداری و مقاومت، اعتقادات و باورها بوم زیست و اقلیم جغرافیایی و طبیعت گرایی، اسطوره پردازی و... بهترین سوژه ها برای آفرینش رمان نوجوان داشته باشند.

وی ادامه داد:

استان کرمانشاهان، استانی کلان‌شهر بوده و از قدیم تا الان، مرجع و مکان جریان های مختلف فرهنگی، سیاسی،ادبی، اجتماعی،هنری، ورزشی و... بوده و شخصیت های معاصر و تاریخی بی شماری در این استان کهن زنده کرده اند که می توانند دست مایه ی نگارش زندگی نامه ی داستانی آنها برای اهالی قلم باشد و پردازش و نگارش این موضوعات می تواند علاوه بر تولید و آفرینش آثار متعدد ادبی برای جامعه ی هدف، از پتانسیل های فرهنگی اجتماعی اقلیمی جغرافیایی و طبیعی استان نیز بهره گرفت.

نگارش رمان نوجوان، علاوه بر رعایت حداکثری عناصر و معیارهای ادبی، به عنصر خلاقیت نیز احتیاج دارد؛ زیرا نوجوان امروز نگاهی متفاوت و تازه به زندگی دارد و ساده انگاری به دنیای آنان، آسیب های زیادی به دنبال دارد و خلاقیت های ادبی می تواند پاسخ های مناسب به پرسش های متعدد نوجوان بدهد.

نویسنده ی مجموعه داستان «بیمارستانی در باغچه» افزود:

ترکیب و بازآفرینی برخی از داستان های ادبیات شفاهی غرب کشور با به کارگیری خلاقیت در پردازش و نگارش، می تواند در تولید و آفرینش رمان نوجوان، مؤثر واقع شود.

این کارشناس ادبیات کودک و نوجوان ادامه داد:

با بررسی گرایش مطالعاتی نوجوان امروز، می توان چهار مقوله ی مهم از جمله:

ادبیات وحشت

ادبیات شفاهی و فولکلور اقوام

ادبیات طنز

ادبیات پایداری با رویکرد و چاشنی طنز

اشاره نمود.

معمولاً نوجوانان به خواندن این موضوعات علاقه ی زیادی نشان می دهند و رمان های وحشت ناک و دلهره آور از میزان استقبال زیادی، برخوردار اند.در این خصوص«سیامک گلشیری» چند عنوان رمان در همین ژانر نوشته و منتشر کرده که مورد استقبال نوجوانان نیز قرار گرفته است.سایر موضوعات نیز از اهمیت خاص خود برخوردارند که توسط نویسندگان ادبیات نوجوان نگارش یافته اند.

وی در پایان از تصویب رمان (فرار...فرار...)در انتشارات (آستان جانان) ایلام خبر داد که قرار است رمان یادشده با سرمایه گذاری ناشر منتشر و توزیع شود.

●●●

«مرتضی حاتمی»نویسنده و روزنامه نگار ادبی، متولد 1355 شهرستان صحنه (کرمانشاه) و تاکنون بیش از40 عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان در قالب‌های بازآفرینی، مجموعه داستان و رمان نوشته و منتشر کرده و 6 عنوان هم زیر چاپ دارد.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم:

«گلنوش و کامران به من نگاه می کنند. چشم های شان گرد شده و چیزی نمی گویند. آستین راست البرز را می کشم و او را به شدت تکان می دهم:

- البرز! البرز! کجایی؟

البرز چیزی نمی گوید.ساکت می شود...دست هایش به شدت می لرزد.گلنوش لحظه ای بلند می شود و ناگهان جیغش به هوا می رود. البرز و من و کامران به سرعت بلند می شویم و به طرفش می رویم. لب های گلنوش می لرزد و بریده بریده می گوید:

- اونجاس، اونجاس... با چشمای خودم دیدم ...

می پرسم:

- چی اونجاس؟

گلنوش در حالی که هنوز نفس نفس می زند، ادامه می دهد:

- اونجاس، اونی که ما رو دنبال می کرد رو دیدم... خودش بود. خودِ خودش.

به سرعت سر جای اول مان برمی گردیم. گلنوش هنوز می لرزد. البرز، کمی آب به او می دهد. آرام می شود. می پرسم:

- چی دیدی گلی؟

- همون ... همونی که ما رو دنبال می کرد.

البرز چشم هایش گرد شده. بی حوصله می پرسد:

- کی بود؟ قیافه ش چه طور بود؟»

کد خبر 48842

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha