بوی نرگس زارهای تپه های کودکی ما/حشمت اله کرمی نژاد

ایلام-خبرگزاری کردپرس-در یکی از روزهای بارانی زمستانهای دهه شصت در روستای زادگاهم در شهرستان بدره که به گمانم یک روز تعطیل هم بود و نرفتن به مدرسه، شیرینی آن روز بارانی را برایم دلچسب تر کرده بود دم درب باز شده حیاط خانه مان از بارش یکریز و مداوم باران و همینطور صدای شر شر ناودانها لذت می بردم.

مادرم به رسم دیگر روزهای پرتعداد بارانی در آن روزها ،در خانه «ترخینه» همان آش محلی و خوشمزه روزهای بارانی را روی اجاق گذاشته بود و من در انتظار بازگشت به خانه و خوردن ترخینه بودم. در همان لحظه سیاوش؛همان مرد میانسال همسایه بالایی ما با پالتویی خیس از باران از کوچه کنار خانه ما در حال گذر بود. همزمان با نزدیک شدن به درب خانه ما و همان جایی که من زیر باران ایستاده بودم عطر مست کننده ای در هوای بارانی اطراف خانه ما پیچید که من تا آنروز چنین عطر خوشبویی به مشامم نخورده بود.

سیاوش به من که رسید چند شاخه از یک بغل گل خوشبویی که در آن روزهای آخر زمستان با خود می برد و من بعدها فهمیدم گل نرگس هستند را به من داد و به مسیرش ادامه داد. گلهای نرگسی که در بغل سیاوش بودند در میان ساقه های بلند و سبزشان همانند پالتویی که به تن داشت و همانند تمام صورت و موهای سرش خیس باران بودند و همین شاید باعث شده بود بوی آنها بیشتر در آن هوای بارانی پراکنده شوند.

من سراسیمه آن چند شاخه گل نرگس را به خانه بردم و مرتب آنها را می بوییدم و با بوییدنشان سرمست و شادمان می شدم. همان روز پدرم به من گفت که آن شاخه های نرگس را درون یک لیوان آب قرار دهم تا برای چند روز دیگر همچنان با طراوت و خوشبو بمانند. در چند روزی که آن گلهای نرگس درون لیوان بودند من بخشی از وقتم را با آنها سپری میکردم.آن گلها در مدت چند روز گلهایشان بیشتر شد و درون همان لیوان هایشان نیز سر از پرده بیرون آورده و تبدیل به گلهای زرد و سفید شدند.

روزهای بعد از پدرم خواستم تا در کوهستانهای اطراف منطقه م، محل روییدن آن گلها را به من نشان دهد.در یک روز جمعه دیگر که من مدرسه نبودم پدرم مرا به آن کوهستان برد و به میان سبزه زارها و تپه های تازه سرسبز شده ای برد که پر از گللهای نرگس تازه روییده شده شده بود.من همزمان اسم آن مناطق را که پر از بوته های گل نرگس بود نیز به خاط سپردم.

بیشترین تعداد از گلهای نرگس و در واقع بزرگترین مزرعه طبیعی گل نرگس آن موقع بالای تپه ای برزگ و سرسبز و در پایین دست چشمه ای به نام «کنی بی» بود.جاری شدن همیشگی چشمه «کنی بی» تپه بسیار زیبا و سرسبزی را به وجود آورده بود که بهترین رویشگاه را برای بوته های نرگس به وجود آورده بود. گله هایی که آنروزها برای چرا به آن مناطق می آمدند برخی از شاخه های نرگس ها را می خوردند اما ساقه ها و گلهای نرگس برایشان خوردنی نبود. من هم آنروز با کمک پدرم یک بغل از آن گلهای نرگس را چیده و پر از شور و هیجان و سرمست از بویشان،عصر به خانه آوردم. روزهای بعد در یک دره زیبا در روبروی روستای آبچشمه درهمان نزدیکی به نام «نرگسه» با یک رویشگاه دیگر از گلهای نرگس آشنا شدم. آن رویشگاه در پایین دست یک صخره و کمر که چند درخت بالای آن روییده بود قرار داشت. وسعت آن نرگس زار از وسعت نرگس زارهای «کنی بی» کمتر بود اما در یک منطقه امن تر و دور از دسترس قرار داشتند.

بعدها در جمعه های دیگر، رویشگاههای کوچکتری از نرگس را پیدا کردم که یکی از آنها بالای غاری بنام «درشکفت» باز هم در روبروی روستای آبچشمه قرار داشت که پایین آن یک پرتگاه ترسناک بود.

اما بعدها بزرگترین کشفیات ما درباره گل نرگس و بزرگترین رویشگاههای طبعی گل نرگس را روی صخره های دره باستانی «دربند» پیدا کردیم. این رویشگاههای طبیعی نرگس برخی از آنها در دسترس انسانها بودند اما برخی از آنها بالای صخره های چند ده متری بودند که حتی تصور رفتن به آنجا و قصد چیدنشان نفس ها را در سینه حبس می کردند.

نرگس زارهای روی صخره های «دربند» به نوعی در امتداد نرگس زارهای «کنی بی»،«نرگسه» و «درشکفت»و شاید هم منطقه ماژین بودند، مزرعه هایی همجوار هم که هزاران سال پیش احتمالا به روش گرده افشانی تکثیر شده بودند. موضوع شگفت آور درباره نرگس زارهای دربند این بود که بسیاری از آنها روی صخره های بلندی بودند که طی قرنها دست هیچکس به آنها نرسیده بود و کسی هم آنها را نبوییده بود. آنها هر ساله در همان جایگاه بلندبالایشان می روییدند، به اطراف خود طراوت می دادند،پرنده ها در کنارشان چهچهه سر می داند و بعد هم بدون اینکه دست کسی به سمتشان برسد پژمرده شده و تا سالی دیگر و زمستانی دیگر به خواب می رفتند.

نرگس زارهای طبیعی کوهستانهای استان ایلام البته مختص به نرگس زارهای دربند،نرگسه و کنی بی در شهرستان بدره نبودند. من بعدها باز هم با نرگس زارهای طبیعی بیشتری در شهرستانهای دیگر آشنا شدم که بزرگترین این مزرعه ها در منطقه ماژین شهرستان دره شهر و در دامنه های کبیرکوه بودند. یکبار در سفری در مابین دره شهر و ماژین از طریق جاده ای کوهستانی در دل کبیرکوه در یک بعدظهر به روستای گرز لنگر رسیدیم که در دامنه کبیرکوه قرار داشت.همان موقع تعدادی از اهالی را می دیدیم که با بغل هایی از گلهای نرگس از کوهستان به سمت خانه هایشان سرازیر بودند. در کنار روستا هم چند مرد و زن در حال دسته کردن شاخه های نرگس بودند.

در دهه هفتاد با بلندآوازه شدن نرگس زارهای دربند و کنی بی در شهرستان بدره پای افراد غیربومی زیادی به این گردش گاهها و نرگس زارها باز شد. این افراد بومی برخلاف مردمان بومی این مناطق،دیگر با گلهای نرگس این مناطق مهربان نبودند.این افراد کم کم به دشمنان خونی این نرگس زارها تبدیل شدند.کم کم نرگس زارهای «دربند» و «کنی بی» مورد تاخت و تاز قرار گرفتند. کم کم افرادی را می دیدیم که از تهران و یا شهرهای نزدیک تر ، برخی افراد بومی بیکار را که با نرگس زارهای این مناطق آشنایی داشتند را اجیر کرده و با پرداخت دست مزد به آنها بعد از شناسایی رویش گاههای طبیعی گل نرگس ، این مزارع را غارت و با گونی برای کاشت به شهرهای خود بردند. ادامه این روند باعث شد که سطح رویشگاههای نرگس در سالهای بعد در این مناطق به کمترین اندازه خود برسد. در بعضی جاهها هم مثل «کنی بی» که نرگس زارهای تپه های آن در دسترس همه بود به طور کامل نسلشان از بین رفت. در «درشکفت» هم که بوته های نرگس آن بالای آن غار بزرگ قرار داشتند نیز ناگهان نسل گلهای نرگس از آنجا برچیده شد.

در دربند هم رویشگاههای نرگس به دست کسانی که می خواستند در شهرهای خودشان مزرعه نرگس راه اندازی کنند مورد تاخت و تاز قرار گرفتند و بخش زیادی از رویشگاههای نرگس ان از بین رفت اما در برخی مناطق همچون بالای غارها و صخره ها که دسترسی به آنها دشوار بود از دسترس غارتگران نرگس در امان ماندند.

مردمان بومی روستاهای اطراف هم زمانی که دیدند رویشگاههای نرگس توسط افراد غیربومی در حال غارت است دست به کار شدند و بوته های زیادی از گلهای نرگس کوهستان را به حیاط خانه هایشان آوردند. بعد از مدتی حیاط خان های مردم روستای آبچشمه پر از بوته زارهای نرگس شد که البته این اقدام حسنی هم که داشت جلوگیری از نسل کشی گل های نرگس در این مناطق بود.

در یکی از روزهای اسفند ماه 96 در حالی که به دنبال رویشگاههای طبیعی گل نرگس مربوط به دوران کودکی ام می گشتم، در حالی که از تصور نسل کشی و نابودی آنهمه رویشگاههای نرگس این مناطق افسرده و ناامید شده بودم، ناگهان بالای شماری از صخره های شکوهمند دربند با بوته زارهایی از نرگس مواجه شدم که رنگهای سفید و زرد شاخه های نرگس آنها در حال درخشیدن بود. با دیدن چنین صحنه هایی از رویشگاهای طبیعی نرگس چنان حالت شادمانه ای به من دست داد که انگار به زمان های گذشته و به میان نرگس زارهای بزرگ دوران کودکی ام بازگشته بودم.

در دهه 90 با صنعتی شدن کشاورزی البته صدها هکتار مزرعه ی گل نرگس در استان ایلام و خصوصاً شهرستانهای دره شهر و آبدانان رونق گرفت که افراد زیادی هم از این طریق به کار تولید و صادرات گل نرگس مشغول شدند. در همان روستای آبچشمه در شهرستان بدره و تنها چند کیلومتر دورتر از رویشگاههای طبیعی گل نرگس یک مزرعه گل نرگس خودنمایی می کند که البته لذت دیدن و بوییدن گلهای چنین مزرعه ای که اطراف آنرا حصاری از سیم خاردار در برگرفته است هیچگاه با لذت بوییدن گلهای نرگس روی صخره های باشکوه دربند برابری نخواهد کرد.

کد خبر 55526

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha