با توجه به شکست داعش در عراق و بوجود آمدن ثبات نسبی در بغداد تحت حاکمیت حیدر العبادی، عراق در دوران روند پس از برگزاری رفراندوم احساس قدرتمند بودن کرده است. در این دوران تعامل میان اربیل و بغداد تنش آمیز بوده و حتی در مناطق نزدیک به کرکوک به درگیری نظامی منجر شده است. با این حال، 2014 تا 2016 که در طی آن اربیل قادر به توسعه قلمرو خود بود و حتی تحت شرایط جنگ با داعش کرکوک را تحت کنترل خود قرار داده بود دوران سختی برای بغداد بود.
برگزاری رفراندوم هزینه های گزافی برای نخبگان سیاسی کرد و حتی مردم عادی در اقلیم کردستان به همراه داشت. پس از رفراندوم، بحران اقتصادی در اقلیم کدستان عمیق تر شد، اقلیم کردستان کنترل بر کرکوک و میدان های نفتی آن همراه با دیگر مناطق مورد مناقشه را که پس از 2014 به کنترل خود در آورده بود، از دست داد و فرودگاه های آن به روی پروازهای بین المللی بسته شد. کردها که رویای استقلال و جدا شدن از عراق را در سر می پروراندند با دیدن اهمال بین المللی و عدم حمیات از آنها استقلال شگفت زده شدند. از دیدگاه اقلیم کردستان، امید می رفت که رفراندوم مسیر مذاکره را بر سر مسائل معلق میان اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق از جمله مناطق مورد مناقشه مانند کرکوک، کنترل فروش نفت، سهم بودجه و در نهایت استقلال از عراق را هموار کند. اما پیامد و نتیجه آن فراتر از امیدهای اقلیم ردستان عراق بود. این حقیقت که عراق از جامعه بین الملل نخواسته در این مسئله ورود کند به این دلیل است که می خواهد با شرایط خود بحران را حل کند. این شروط به احتمال زیاد کنترل دولت مرکزی بر مسئله نفت و مرزهای عراق خواهد بود.
پس از تنش های عمیق پس از برگزاری رفراندوم، تحولات مثبتی اتفاق افتاده است. بغداد پرداخت حقوق برخی نهادهای حکومتی اقلیم کردستان از جمله کارکنان منابع آبی و چند نهاد دیگر را پرداخت کرده و قرار است حقوق برخی وزارت خانه های دیگر اقلیم کردستان را نیز پرداخت کند. عبادی همچنین به مقامات ارتش عراق دستور داده است گفتگو با همتایان کرد خود در اقلیم کردستان را از سر بگیرند. هیئت هایی نیز برای بحث در مورد مرزهای بین المللی اعزام کرده است اما پیش شرط هایی هم دارد از جمله این که چه مقدار نفت در اقلیم کردستان فروخته شده و درآمد آن چه قدر بوده و چگونه هزینه شده است.
یکی از اهداف اقلیم کردستان مذاکره با بغداد بود و می توان گفت که این هدف محقق شده است. اگرچه شرایط این گفتگو و مذاکرات ممکن است دلخواه اقلیم کردستان نباشد اما ممکن است برخی فشارها علیه اقلیم کردستان را از بین ببرد. با توجه به این که بحران اقتصادی مهم ترین مشکل فعلی اقلیم کردستان است ممکن است این امر مورد استقبال قرار گیرد. با این حال، بعید است گفتگوهای جدی بر سر مسائل معلق و حل نشده صورت بگیرد. در حال حاضر، برنامه سیاسی تحت تاثیر انتخابات عراق قرار گرفته است و حتی ممکن است بعد از آن بحران تشکیل دولت جدید نیز بوجود بیاید. علاوه بر آن، ممکن است ظاهرا داعش شکست خوده باشد اما مسئله امنیت هنوز هم دارای نگرانی هایی است. بنابر این، زمینه های سیاسی و امنیتی برای حل مسائل معلق، حداقل از دیدگاه بغداد مساعد نیست.
خطوط قرمز و حوزه های سازش برای اقلیم کردستان در زمینه حل بحران پسافراندوم
اولا، درست است که شرایطی که تصمیم به برگزاری فراندوم در آن گرفته شد مناسب نبود: مانند این که پارلمان معلق شده بود، مسعود بارزانی رییس اقلیم کردستان دوره ریاستش به سر آمده بود و همه احزاب کرد از رفراندوم حمایت نمی کردند اما به نظر نمی رسد دولت اقلیم کردستان عراق همان طور که بغداد خواسته است نتایج رفراندوم را ملغی کند. از برخی جهات، رفراندوم به آنچه به دنبال آن بود دست یافت. بغداد، قدرت های منطقه ای و جهان به وضوح دیدند که تمایل به استقلال در میان کردهای عراق با وجود اختلاف نظر بر سر چگونگی و زمان آن بسیار بالا است. این مسئله خود پیام مهمی است و اقلیم کردستان عراق از آن دست بر نخواهد داشت. همچنین بعید به نظر می رسد که دولت اقلیم کردستان عراق قول دهد در آینده رفراندوم دیگری برگزار نکند.
ثانیا، به نظر می رسد که کرکوک خط قرمز اقلیم کردستان عراق باشد اما احتمالا آنها بر سر کرکوک سازش می کنند. احزاب کرد عراق که رفراندوم را برگزار کردند فکر می کردند که آنها می توانند بغداد را تحت فشار قرار دهند تا مذاکره بر سر مناطق مورد مناقشه را آغاز کند. تصمیم دولت اقلیم کردستان به برگزاری رفراندوم در کرکوک، تصمیمی مناقشه برانگیز و تحریک کننده محسوب می شد اما شاید آنها استدلال کرده بودند که با برگزاری رفراندوم در کرکوک، ماده 140 مربوط به مناطق مورد مناقشه که کردها از سال 2005 منتظر اجرای آن بوده اند به صورت امر واقع در مورد کرکوک اجرا می شد. اما برگزاری رفراندوم در کرکوک پیامد بسیار بدی برای کردها به همراه داشت.
ثالثا، اقلیم کردستان عراق می خواهد همچنان به صورت مستقل نفت بفروشد. اگر چه کاملا روشن است که دوام اقتصاد اقلیم کردستان عراق به سهم آن در بودجه عراق وابسته است اما این منطقه می خواهد منابع درآمدی خارج از بغداد هم در دسترس داشته باشد. برای اقلیم کردستان ادامه آن اهمیت حیاتی دارد و با توجه به حمایت روسهی و ترکیه، این امر همچنان پابرجا خواهد بود. با این حال، به دلیل وجود بحران اقتصادی، اقلیم کردستان بهتر است با برخی شرایط بغداد مانند نظارت بر نفت و مرزها موافقت کند.
در خاتمه باید گفت که اهرم های اقلیم کردستان روی این روند ضعیف است. اقلیم کردستان از حمایت بین المللی که به دنبال آن است برخوردار نیست، با بحران اقتصادی جدی روبه روست و اختلافات و تفرقه سیاسی عمیق تر شده است. وجود کثرت سیاسی در دموکراسی ها چیز خوبی است اما در وضعیتی مانند اینجا که دولت باید با یک رقیب و قدرت بزرگتر روبه رو است تاحدی سازش میان احزاب سیاسی می تواند موضع اقلیم کردستان را تقویت کند.
نخبگان سیاسی اقلیم کردستان عراق تا به امروز روی توافق و سازش روی مسائل مهم سرمایه گذاری نکرده اند و حتی اختلافات ساختاری بر سر اقتصاد، اداره منطقه و مسائل نظامی و قبیله ای را عمیق تر کرده اند. بودجه اقلیم کردستان مورد حساب رسی قرار نمی گیرد، فساد و فامیل سالاری فراگیر است، مطبوعات آزاد سرکوب می شوند و مسئولیت پذیری سیاسی ضعیف است. البته این چیزها در بغداد هم در وضعیت مساعد نیست. صحنه سیاسی در بغداد مملو از رقابت، فرقه گرایی، فساد، فامیل سالاری و سوء مدیریت است. علاوه بر آن، شرایطی که کردها را قانع کرد به موقعیت بوجود آمده پس از سال 2003 پایبند باشند در حال از بین رفتن هستند و عراق آن طور که امید می رفت بهشت دموکراسی نیست. مزید بر آن، پرسش های جدی درباره راهی که بغداد روند پس از رفراندوم را اداره کرده وجود دارد.
منبع: مدرسه اقتصاد لندن
*پژوهشگر در مسائل خاورمیانه در مدرسه اقتصاد لندن
*خبرگزاری کردپرس- سرویس جهان
کد خبرنگار: 40101
نظر شما