به گزارش خبرنگار کردپرس، این نشست به مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی سردشت و روز ملی مقابله با سلاحهای شیمیایی روز شنبه ۹ تیرماه در دفتر حزب همبستگی دانش آموختگان ایران با سخنرانی آقایان رئوف آذری و دکتر رحمت حاجی مینه برگزار شد.
رئوف آذری با بیان موقعیت جغرافیایی سردشت و داشته ها و امکانات آن و جاذبههای توریستی آن گفت: ناشناختهماندن این شهر ناشی از عدم حمایت سازمان میراث فرهنگی برای توسعه گردشگری در این شهر است و هم اکنون هم تصمیم نابجای برخی از مسئولان در صدد ممانعت برای جلوگیری از روندگی زاب هستند و در صدد انتقال آب آن برآمدهاند.
وی در ادامه به فاجعه بمباران شیمیایی سردشت در هفت تیرماه سال 66 پرداخت و گفت: در آن روز شوم مردم اطلاعی از شیمیایی بودن بمب نداشته و اینگاز خطرناک به داخل منازل مردم رخنه کرد و آنان که برای شستشو جسم خود را به رود زاب سپردند کمتر دچار عوارض آن گاز شدند و جنگلهای بلوط و رودخانه زاب ناجی جان بسیاری از مردم این شهر گردید.
وی افزود: شهر ما شبیه به شهر جذامیان بود و کسی نبود که صدای ما را به گوش جهانیان برساند. بیش از ده سال طول کشید تا حتی شهرهای مجاور هم درد ما را درک کنند. ما مظلوم نمایی نمیکردیم بلکه ما مورد ظلم واقع شده بودیم
آذری تصریح کرد: به دلیل عدم همراهی رسانه ها فاجعه سردشت مسکوت ماند که این امر منجر به فاجعه حلبچه در ماههای آتی گردید و اگر سردشت از سوی رسانه ها و مسئولان داخلی و خارجی مورد توجه قرار میگرفت قطعاً حلبچه خلق نمیشد.
آذری تصاویر دلخراشی که از این فاجعه منتشر میشود مشتی از نمونه خروار دانست و افزود: درد بزرگ شیمیایی با مرگ کولبران ما در زیر بهمن در سال ۹۵ دوباره زنده شد. اما ما از نسل بلوط هستیم. بلوطی که از دل سنگ بیرون میآید و سایه مهرش را میگستراند و اولین یادواره این قربانیان در سال ۷۸ برگزار شده است.
آقای آذری که در راستای حفظ بلوط تلاشهای زیادی کرده است، خاطر نشان کرد: معتقد است که بلوطها کپسول اکسیژن ساز ما بودهاند و تلاش میکنیم که شهر را تبدیل به میعادگاه صلح و آشتی کردهایم و تمام این ناامیدیها را در پای درخت بلوط دفن کرده و صلح را فریاد میزنیم.
به گزارش کردپرس، دکتر رحمت حاجی مینه استاد دانشگاه سخنران بعدی مراسم بود که سخنان خود را با این سئوال شروع کرد:چرا سردشت که یک شهر غیرنظامی بوده با بمب شیمیایی مورد حمله واقع میشود؟ و چرایی آن باید روشن شود که دلایل و هدف این کار چه بوده؟
وی افزود:سردشت به نسبت مناطق دیگر یک ماهیت متفاوتی داشته است که توسط حکومت وقت عراق برای این حمله انتخاب شده است و شهری را انتخاب کرده که کوچک بوده و حمله به آن با واکنش بینالمللی مواجه نمیشود و بحث قومیت و ریختن زهر نسبت به مردم سردشت که همواره پذیرای گروههای کرد معارض عراق بودهاند و مرزی بودن شهر نیز از دلایل انتخاب شهر برای اینحمله بوده است. پس شهر سردشت مفهومی فراتر از یک شهر مرزی برای صدام داشته است.
به نظر این استاد دانشگاه نکتهای که درد سردشتیها را مضاعف میکند سکوت قدرتهای بزرگ در برابر این فاجعه است و رسانهها از اعلام بانی این فاجعه که صدام بوده خودداری کرده و اخلاق در میدان سیاست قربانی میشود چون در آن زمان فضا کاملاً دوقطبی بود.
دکتر حاجی مینه درسهای این فاجعه را برشمرد و اظهار داشت: عدممحکومیت یکجنایت باعث تکرار آن در مقیاس بزرگتر خواهد شد که در مورد صدام هم فقدان واکنش به این جنایت وی موجب تکرار آن در حلبچه شد و عملا ً موضع قدرتها را در این مورد سنجید. سکوت موجب میشود که بازیگران جسورتر بشوند در اقدام برای نقض حقوق بشر و دولتهایی که آن زمان حامی صدام بودند اما در سال ۲۰۰۳ به بهانه وجود همان بمب شیمیایی که قبلا آن را انکار میکردند به عراق حمله کردند.
وی افزود:درس دیگر این است که دیکتاتورها تاریخ مصرف دارند که روزی به پایان میرسد و ما باید تلاش کنیم این فریاد مظلومیت را به گوش جهانیان برسانیم چون دنیای سیاست دنیای رفتار دوگانه است و در میان مردم موجب بیاعتباری شعارهای حقوق بشری خواهد شد و این برای جامعه مدنی صدمه است.
دکتر حاجی مینه درس پایانی فاجعه بمباران شیمایی سردشت را تلاش برای زندهنگه داشتن این فاجعه دانست و افزود: تا این فاجعه هرگز تکرار نشود و سردشت بعنوان یک پیام صلح از آن یاد شود و مشاهده میکنیم که سردشت زنده است اما دیکتاتوری که آن را بمباران کرد از بین رفت.
نظر شما