تله قومگرایی و کاسبان رای

سرویس ایران-آنچه که در چند سال اخیر در حوزه انتخابات شاهد آن‌ هستیم، استفاده ابزاری برخی کاندیداتورها از مسئله قومیت در مواقعی است که اتفاقا هویت قومی ملاک‌ مطالبه‌ محوریشان نبوده بلکه کسب رای و اهداف خرده سیاسی برای امیال شخصی مطرح بوده که نه تنها هویت قومی را در راستای هویت ملی بکار نبرده‌اند بلکه به مانند سنگی از قعر چاه اختلاف‌ پراکنی بیرون‌ آورده و بر سر هویت ملی کوبیده‌اند.

به گزارش کُردپرس ،پشت تریبونِ مسجد،جلسه تبلیغات انتخاباتی،یا نشست علنی مجلس شورای اسلامی آنچنان تُن صدایشان را بالا می‌برند و چنان‌ با شور و صلابت از فلان‌ قوم صحبت به میان می‌آورند که هر چه مسئول جلسه یا رییس نهادی مانند مجلس شورای اسلامی می‌گوید آقا گلویت پاره شد یا وقتت به اتمام‌ رسید، اما مثل اینکه گوششان بدهکار نیست و باید تراوشات فکری گاها تندشان را به سمع و نظر جامعه برسانند، غافل از آن که وقتی تاریخچه فعالیتشان را تا پیش از آن بررسی می‌کنید از دور یا نزدیکِ هویت قومی هم رد نشده‌اند،چه برسد امروز طرفدار قوم خاصی شده باشند.در واقع نزدیک شدن آن‌ها به این‌ موضوع،تهیج احساسات و کسب رای است.

«سجاد موسوی» فعال رسانه‌ای و خبرنگار حوزه سیاسی در این رابطه به کُردپرس می‌گوید:هویت قومی اتفاقا هویت گویا و قویی است که فاصله گرفتن از آن امکان ندارد چرا که پژوهشگران حوزه مردم‌ شناسی و جامعه‌شناختی آن را یک خصیصه فرهنگی کهن‌ می‌شمارند که دست برقضا نماد شکوفایی فرهنگ متکثر ملی و خصیصه‌هایی ملی برای ملت‌ سازی کشورهای‌های چند قومیتی است، اما آنچه که در چند سال اخیر شاهد آن‌ هستیم، استفاده ابزاری از آن در مواقعی است که اتفاقا هویت قومی ملاک‌ مطالبه‌محوری نبوده بلکه کسب رای و اهداف خرده سیاسی برای اشخاصی که از آن منفعت می‌برند،تبدیل شده است‌.کسانی که هویت قومی را نه در راستای هویت ملی بلکه به مانند سنگی از قعر چاه اختلاف‌ پراکنی بیرون‌ می‌آورند و بر سر هویت ملی می‌کوبند.

این گفته این کارشناس گزاره درستی است. برای نمونه در شهری مانند ارومیه در چندسال گذشته روندی به وجود آمده که سعی دارد بر طبل اختلاف میان دو هویت قومی قالب شهر رنگ تفرقه بپاشاند.یک تعداد افراد که هویت آن‌ها در چهارچوب منافع فردی یا گروهی مشخص دیده می‌شود سعی می‌کنند تا به همه مناصب سیاسی اداری شهر چمبره بزنند و سیاستشان این است که دیگر هویت‌های شهر را غیربومی می‌دانند، غافل از آن که نه تاریخ این را می‌گوید و نه قوانین‌ جمهوری اسلامی موافق چنین اظهارنظرهای غیر منطقی و دور از منافع ملی است.

قومگرایی و انتخابات

مسئلۀ قوم‌ و طایفه گرایی د‌‌ر حوزه‌های انتخابیه و پروسه‌های انتخاباتی به خصوص د‌‌ر فضا و عرصۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر، از جمله مسائلی است که د‌‌ر فرهنگ سیاسی ایران و کشورهای د‌‌ر حال توسعه وجود‌‌ د‌‌ارد‌‌ و از جمله ملاک‌های تاثیرگذار د‌‌ر نتیجه و رفتار انتخاباتی شهروند‌‌ان است.میثم‌ مشایخ در یادداشتی ذیل عنوان رفتار انتخاباتی و موضوع قومیت می‌نویسد: د‌‌ر فرهنگ سیاسی و فرهنگ عمومی ما قوم‌گرایی و قبیله‌گرایی بعضاً به عنوان یک ارزش د‌‌ر رفتار عمومی مرد‌‌م نیز مطرح شد‌‌ه و معمولاً بر شایسته‌سالاری ترجیح د‌‌اد‌‌ه می‌شود‌‌. به این معنا که به طور مثال اقوام و طایفه‌های مختلف د‌‌ر عرصۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر (و حتی د‌‌ر عرصه انتصاب‌های د‌‌ولتی) به جایِ فاکتورهایی مانند‌‌ تجربه، تحصیلات و تخصص، د‌‌ر قد‌‌م نخست به د‌‌نبال کاند‌‌ید‌‌ایی می‌روند‌‌ یا برای کاند‌‌ید‌‌اتوری فرد‌‌ی تلاش می‌کنند‌‌ که از قوم یا طایفه یا خون آن‌ها باشد‌‌. به طور مشهود‌‌، قوم گرایی و طایفه سالاری د‌‌ر عرصۀ رقابت‌های سیاسی د‌‌ر جایی و زمانی شکل می‌گیرد‌‌ که هنوز حضور و نقش‌آفرینی احزاب و تشکل‌های سیاسی و نهاد‌‌های مد‌‌نی د‌‌ر آن نهاد‌‌ینه نشد‌‌ه یا به عبارت د‌‌یگر، آن‌جامعه هنوز به لحاظ سیاسی، تشکیلاتی رفتار نمی‌کند‌‌. از منظر آکاد‌‌میک، رفتار سیاسی باید‌‌ د‌‌ر مرحله تکامل و توسعه، از مناسبات بَد‌‌َوی مانند‌‌‌نژاد‌‌، خون و جنس به اصول سیاسی، مد‌‌نی و حزبی تغییر بیابد‌‌.

دکتر «فرشاد پیسوره» دانش‌آموخته علوم‌ سیاسی و کارشناس صداوسیما در گفت‌وگویی با کُردپرس ضمن انتقاد نگاه تفرقه‌اندازانه در مواقعی مانند انتخابات،می‌گوید:دور زدن قانون و یا کم و بیش دیدن قانون همواره مجالی فراهم می‌کند تا برخی دکان‌های متنوعی برای کاسبی باز کنند.یکی بر طبل عشیره‌گرایی می‌‌کوبد آن دیگر از کوچکترین سوراخ مذهب و دین برای جمع‌آوری رای استفاده می‌کند و برخی قدری کلانتر می‌روند و در شهرهایی که چند قومیتی هستند دست به دوگانه‌سازی می‌زنند.این بهترین روشی است که کاسبان انتخابات همواره بوسیله آن بدنبال بهترین نتیجه هستند.اما این کاسبان در شکل فقط حامل این نوع نگاه هستند اما در محتوا بدنبال منافع خود و در بهترین حالت راویی منافع گروه قلیلی هستند و عمر قومگرایی‌شان عملا به قبل از انتخابات و به زمان‌هایی می‌رسد که قرار است سودی عایدشان‌ شود.وی ادامه می‌دهد:معمولا روش آن‌ها ابتدا جمع‌آوری و گرفتن بیعت از قبیله و عشیره خودشان است و در شهرهایی که چند ایلی هستند اصرار و تاکید بر گرفتن آراء همه ایل و اتحاد در برابر ایالات رقیب ملاک قرار می‌گیرد.

اما این‌ها بخشی از روند قومیزه کردن انتخابات سوا از جوهره خود هویت قومی است و بیشتر نگاهش به سمت دیگری‌سازی است.اما گروهی دیگر هستند که با استفاده از جو مسلکی و مذهبی بدنبال همان برجسته‌سازی هویت قومی می‌شوند.در یکی از شهرستان‌های استان‌های غربی در دوره قبل انتخابات مجلس، یکی از کاندیداها از یک کلیدواژه بسیار پرچالشی در برابر یکی دیگر از کاندیداها با این مضمون که "دین در خطر است" استفاده کرد و با تهیج احساسات هوادارانش مبادرات به جمع‌آوری آرا نمود.یا در دوره قبلی در ارومیه همین نگاه توسط برخی کاندیداهای تندرو که اتفاقا امروز در مجلس هم‌ حضور دارند،برجسته شد.این قضیه در شهرهایی که از لحاظ قومی ناهمگون هستند معمولا خطرات و چالش‌های بسزایی را برای زیست مسالمت‌آمیز اقوام‌ در جامعه ایجاد می‌کنند و شهرهایی مانند ارومیه،ماکو،میاندوآب،قروه و...که در معرض این آسیب‌های سیاسی و عدم انسجام اجتماعی هستند،در بستر این گسل قومی قرار می‌گیرند.

قومگرایی و ملیگرایی مدنی

دکتر «حمیدرضا جلایی‌پور» دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در خصوص مسئله توجه به هویت ملی در کانال تلگرامی خود می‌نویسد: به نظر می‌رسد «ایراندوستی مسولانه» ایجاب می‌کند که همه ارکان حاکمیت و جامعه مدنی از رواج «ملی‌گرایی مدنی» دفاع کنند ولی متاسفانه جای ملی‌گرایی مدنی در کتاب‌های درسی و سریال‌های پرهزینه و برنامه‌های خبری صدا و سیما خالی است.هویت ملی و هویت قومی دو مبحث موجود در کشور هستند که اتفاقا بخشی از هویت این کشور و ملت محسوب می‌شوند.

در واقع باید گفت،هویت قومی یک مبحث آسیب زننده به هویت ملی نیست و در حقیقت در راستای هویت ملی حرکت می‌کند و قوام هویت ملی در اثنای همین رنگارنگی اقوام به وجود مستحکم خود می‌رسد.در این رابطه رضا ضیا ابراهیمی، استاد تاریخ کینگز کالج لندن، در کتاب «پیدایش ناسیونالیسم ایرانی: نژاد و سیاست بی‌جاسازی» که در فارسی با ترجمه حسن افشار و به همت نشر مرکز منتشر شده، از ناسیونالیسم مدنی در برابر ناسیونالیسم تباری دفاع می‌کند. او در توضیح این مفهوم، با اشاره به کتاب مفهوم ناسیونالیسم (۱۹۴۴) نوشته هانس کن، به اختصار نوشته: «ناسیونالیسم مدنی در نهادهایی تجسم می‌یابد که شهروندان بر پایه قوانین عقلانی مشترک، فارغ از قومیت یا مذهب خود، به آنها ملتزمند».

در واقع همه این نویسندگان هویت قومی را زمانی می‌پذیرند که در تقابل با هویت ملی نباشد و به اصل انسجام اجتماعی آسیب نرساند.

«سعید حجاریان» از چهره‌های اصلاح‌طلبی در خصوص تقویت هویت ملی در گفت‌وگویی با انصاف نیوز می‌گوید:قوت یا ضعف یک کشور را باید در عنصر همبستگی اجتماعی جست. بالکان، یکپارچه بود اما همبستگی نداشت و به‌محض وارد شدن قوه زور، روند بالکانیزاسیون رخ داد. در مقابل، هند کشوری است که دین‌ها و زبان‌های بسیاری را در خود جای داده است تا حدی که بعضا طرفین کشور زبان و دین دیگر را نمی‌شناسند؛ اما به‌واسطه دموکراسی، همبستگی اجتماعی وجود دارد. پس باید تعریف کنیم، ایران بناست مانند یوگسلاوی یکپارچه شود یا هند. به‌ اعتقاد من، مردم همبسته‌ای که باور دارند در این ملک سهم دارند.

دوگانگی هویت ملی و قومی و کاسبان رای

اما آنچه که برخی قومگرایان انتخاباتی بدنبال آن هستند ایجاد نوعی دوگانگی هویتی برای کسب رای در مقابل گروه قومی دیگر است.امیر حسین صادق پور جامعه‌شناس و عضو هیات مدیره باشگاه استقلال درباره قوگرایی به کُردپرس می‌گوید:قومگرایی معادل کم برخوداریست بدین معنی که ظرفیت ها وپتانسیل ها را کامل ندیدن و محدویت را تقویت کردن می‌آید.

باید گفت، برخی از کاندیداها در لوای مطالبات قومی مسائلی را مطرح می‌کنند که بیشتر به جای آن که طرح مطالبه باشد،ایجاد چالش برای خود قومیت و منافع ملی است.اینکه نماینده‌ای می‌گوید کسی که به مرکز فلان استان می‌آید حتما باید فلان زبان را یاد بگیرد در حقیقت این مطالبه نیست بلکه نوعی نگاه تنگ در جهت سیاستی برنامه‌دار است.

اما برخی قومگرایی را به نبود احزاب شناسنامه‌دار مرتبط می‌دانند.«سالار مرادی» مدرس دانشگاه و از نمایندگان ادوار مجلس با اشاره به نبود جامعه مدنی قوی در برخورد با مسائل قومی به کُردپرس گفت:یکی از مباحثی که در زمان‌ انتخابات مشهود است، مسئله قومگرایی است.در واقع ضعف جامعه مدنی و نبود احزابی است که بتوانند خواسته‌های شهروندان‌ را فراتر از مباحث مذهبی و قومی پیگیری کند،منجر به تسلسل این مباحثه شده است.

وی می‌گوید:هنوز اعتماد مردم سنتی است و این‌ باعث می‌شود در فرایند انتخابات، شایستگی انتخاب کاندیاتورها ذیل مباحثی مانند قومگرایی قرار بگیرد.در جوامع سنتی برخی افراد و گروه‌ها از روش‌های غیر مدنی برای رای ستانی استفاده می‌کنند و معمولا خروجی آن هم‌ نمایندگانی می شود که تحلیل و دید کلانی نسبت به کشورداری ندارند و در مجلس هم نمی‌توانند مباحث کلان‌‌ قانونگذاری را پیش ببرند.این جریان نوعی تسلسل و بی اعتمادی در جامعه ایجاد می‌کند و باعث می‌شود نمایندگانی با ابزار قومی به مجلس راه پیدا کنند و توان پیگیری مطالب را نداشته باشند و صرفا با همان ابزار برای رای‌آوری در دوره بعد کار کنند.تقویت جامعه مدنی،تقویت جمعیت‌های مردم‌نهاد،تقویت احزاب از عواملی هستند تا پیوندهایی فراتر از مسائل قومی و محلی ایجاد می‌کنند.

شاید مباحث قومی بتواند در صباحی رای برای فرد یا جریانی بخرد اما در حقیقت این روش در درازمدت جوابگوی نیازهای جامعه نیست و پدیده‌های قومی می‌تواند همانند شمشیر دو لبه بکار برده شوند و یقه همان‌ افراد مبلغ این نگاه را بگیرد.

«منصور مرادی» نماینده مردم‌ مریوان در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با کُردپرس می‌گوید:شاید کاندیداهای قومگرا بتوانند تا حدی از این طریق رای جمع کنند اما در عمل بدعتی در اتحاد میان مردم در جامعه می‌گذارند.اگر کسی قصد خدمت به مردم را داشته باشد دیگری نیازی به طرح مباحثی ندارد که تفرقه ایجاد می‌کند.البته این به معنی این نیست که مردم از مطالبات در حوزه اقوام‌چشم پوشی کنند بلکه بدین معنی است با طرح برتری‌جویی و تحریکات قومی خلاف حقوق همان‌قوم نیز حرکت کنند.

پرهیز از نمایندگان قومگرا

در این‌ میان برخی پژوهشگران وجود دارند که معتقدند نهادهای نظارتی باید وارد میدان شوند و اجازه ندهند این گونه افراد وارد فضای رقابت انتخاباتی گردند.احسان هوشمند با اشاره به سخنان‌ برخی نمایندگان در برجسته کردن مباحث قومی در فضای انتخاباتی در نشستی در خصوص بایدها و نبایدهای مباحث قومی در کشور گفت: استفاده برخی نیروهای سیاسی و برخی نمایندگان‌ مجلس از مباحث قومی در کشور بسیار مهم و حساس است.برخی نمایندگان برای کسب رای با استفاده از عامل نامشروع تحریکات احساسات قومی به ایجاد گسل‌های قومی دامن می‌زنند.این موضوع در میان دو طیف کشور وجود دارد.بدون بکارگیری راهبردهای متناسب با شرایط ایران‌ استفاده از مباحث قومی می‌تواند در جاهایی که ویژگی منحصربفردی دارند مانند استان کرمانشاه،آذربایجانغربی، خوزستان به درگیری‌های قومی و درون‌ قومی منجر شود.ما نباید اجازه دهیم برخی دست به تحریک احساسات‌ قومی بزنند.

گذار به مد‌‌نیت د‌‌ر رفتار انتخاباتی

مطالبات سیاسی، اجتماعی، اقتصاد‌‌ی و... د‌‌ر حوزه‌های انتخابیه، یا جنبه‌ای عمومی د‌‌ارد‌‌ و حل آن‌ها مربوط به منفعت عموم شهروند‌‌ان است یا ناشی از تبعیض‌های قومی است که بعضاٌ د‌‌ر سطح خرد‌‌ و کلان با آن مواجهیم، به عبارتی ممکن است مطالبات فقط به بخشی یا گروهی از جامعه مربوط باشند‌‌، لذا قومیت گرایی باعث تمایل و حرکت به بخشی‌گرایی و غفلت از مشکلات و مسائل کلان جامعه می‌شود‌‌.

«میثم‌مشایخ» و «محسن‌ مهیمنی» در مقاله گذار از بدویت به مدنیت در رفتار انتخاباتی می‌نویسند:گذار از قوم گرایی و طایفه سالاری به شایسته‌سالاری و رفتاری تشکیلاتی و حزبی د‌‌ر عرصه سیاسی چگونه ممکن است و چرا ضرورت د‌‌ارد‌‌؟ چگونه می‌توان اقوام و طوایف د‌‌ر حوزه‌های انتخابیه را به نحوی که به طور نسبی مطالبات‌شان تحقق یابد‌‌ و منافع‌شان تامین شود‌‌، ذیل چنین رویکرد‌‌ی گرد‌‌ِ هم آورد‌‌ و یکپارچه کرد‌‌؟ د‌‌ر پاسخ برخی راه‌ها می‌تواند‌‌ مبنا قرا گیرد‌‌:

۱- مبنا قرار د‌‌اد‌‌نِ حقوقِ برابر برای همه شهروند‌‌ان از سوی سطوح حاکمیتی نخستین قد‌‌م است، اولاً می‌تواند‌‌ موجب تغییر نگاه و تمرکز از قوم و طایفه به «شهروند‌‌ (فارغ از‌نژاد‌‌، قوم، جنسیت، مذهب و...)» د‌‌ر سطح عمومی شود‌‌ و ثانیاً می‌تواند‌‌ با تلاش برای تحقق چنین امری، به تد‌‌ریج به چنین تبعیض‌هایی و معضلات و پیامد‌‌های منفیِ ناشی آن خاتمه د‌‌هد‌‌. اصولا د‌‌ر جوامع توسعه نیافته، آن‌طور که محمود‌‌ سریع القلم نیز د‌‌ر کتاب خود‌‌ می‌نویسد‌‌ نخبگانی که د‌‌ارای قد‌‌رت و ثروت و علم هستند‌‌ د‌‌ارای مسئولیت بیشتر برای توسعه رفتارهای توسعه‌محور هستند‌‌.

۲- با نظرد‌‌اشت و مبنا قرار د‌‌اد‌‌نِ حقوق برابر شهروند‌‌ی، وقتی جامعه‌ای به لحاظ سیاسی و... ساختاری تشکیلاتی پید‌‌ا کند‌‌ و د‌‌ر عرصۀ رقابت‌های سیاسی، تشکیلات‌محور عمل کند‌‌، به تد‌‌ریج د‌‌ر رفتار سیاسیِ افراد‌‌ آن جامعه نگاهِ قوم‌گرایانه و طایفه‌سالارانه به نگاهی مطالبه‌محور تغییر می‌کند‌‌.

۳- د‌‌ر یک فضای سیاسی_جناحی وقتی احزاب و نهاد‌‌های مد‌‌نی مجرا و راه عاد‌‌ی و رایج پیگیری مطالبات شوند‌‌، مرد‌‌م و شهروند‌‌ان فرا می‌گیرند‌‌ که باید‌‌ مطالبات خود‌‌ را هرچند‌‌ قومی و طایفه‌ای و مذهبی از راه مد‌‌نی و معمول پیگیری کنند‌‌. این به آن معناست که حتی اگر گروه و بخشی از جامعه به ضرورت پررنگ کرد‌‌ن مطالبات قومی و مذهبی خود‌‌ د‌‌ر سطح عمومی تاکید‌‌ د‌‌ارند‌‌، باید‌‌ آن را از طریق تاسیس و تقویت نهاد‌‌هایی جلو ببرند‌‌ که نماد‌‌ و نهاد‌‌ د‌‌موکراسی، توسعه و مد‌‌نیت هستند‌‌ و نه مجاری سنتی و بَد‌‌َوی. تشکیلات و گروه‌ها با ابزارهایی مثل لابی، مشورت، تبلیغ و تسامح و تعامل د‌‌ر فضای عمومی رفتار مد‌‌نی را نیز ترویج می‌د‌‌هند‌‌ و از خشونت و رفتارهای تنش زا می‌کاهند‌‌.

۴- وجود‌‌ احزاب و تشکل‌های سیاسی د‌‌ر سطح خرد‌‌ و کلان با رویکرد‌‌ی شهروند‌‌ی و ملی می‌تواند‌‌ موجب همبستگی اقوام و طوایف یا بخشی از یک قوم و طایفه شود‌‌ و نیز ستیزهای طایفه‌ای و قومی د‌‌ر عرصه رقابت‌های سیاسی را به رقابت بر سر شایستگی، برنامه و تخصص مبد‌‌ل سازد‌‌.

سخن پایانی

د‌‌ر پایان باید‌‌ بار د‌‌یگر اشاره کرد‌‌ که امروز د‌‌ر راه توسعه سیاسی، که خود‌‌ مقد‌‌مه و علت توسعه اقتصاد‌‌ی نیز است، باید‌‌ تلاش کرد‌‌ رفتارهای شهروند‌‌ان از رفتار شخصی، تنش زا و غیرمد‌‌نی به سمت رفتار سیاسی و مد‌‌نی حرکت کند‌‌. د‌‌ر این راه باید‌‌ از فاکتورهای بَد‌‌َوی گذار کرد‌‌ه و به رفتار تشکیلاتی، حزبی و گروهی توجه کرد‌‌. د‌‌ر این راه همواره احزاب، تشکل‌های غیرد‌‌ولتی و گروه‌های د‌‌اوطلب مد‌‌نی و سیاسی با کارکرد‌‌های مختلف خود‌‌ ابزار‌ها و مجاری مکمل ساختارهای د‌‌موکراتیک هستند‌‌ می‌توانند‌‌ د‌‌ر کمرنگ کرد‌‌ن رفتار قومی و نژاد‌‌ی فاکتوری مهم و موثر تلقی شوند‌‌.

کد خبر 148504

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha