به گزارش خبرنگار کردپرس، تا چشم کار می کند گونی های سیب زمینی است که به ردیف پشت سر هم قرار گرفته اند. ردیف هایی که سیب زمینی چینان از دل زمین بر می دارند و داخل گونی می ریزند و پشت سر خود جای می گذارند.
اینجا در شهرستان قروه جایی با دو دشت ممنوعه که گرفتار بحران آب و خشکسالی است سالانه 3 هزار و 500 تن سیب زمینی کشت و 140 هزار تن برداشت می شود. محصولی آب بَر که توسط 700 سیب زمینی کار وارد عرصه تولید شده و در این میان متولیان امر به جای تغییر کشت این محصول به تشویق سیب زمینی کاران می پردازند!
آبکشی از زمین برای سیب زمینی...
سال ها پیش در شهرستان قروه در تمامی بخش های آن سیب زمینی بعد از گندم بیشترین محصول کشت شده برای کشاورزان بود. محصولی که برای آبیاری آن از منابع آب های زیرزمینی استفاده می شد و در این سال ها در نبود نظارت درست و بی توجهی مسئولان، آن قدر از این آب های زیرزمینی برداشت کردند که حالا به بن بستی به نام خشکسالی رسیده اند.
البته کشاورزان بخش چاردولی به نسبت کشاورزان سایر بخش ها زودتر به این بن بست خوردند به طوری که دشت چاردولی بعد از سال ها برداشت بی رویه که همچنان هم ادامه دارد به شوری زده و مناطقی هم با فرونشست های خطرناک مواجه شده است.
از 700 کشاورز سیب زمینی کار در قروه 235 بهره بردار در بخش چاردولی هستند و این به نسبت بحرانی بودن منطقه نگران کننده است. با یک حساب سرانگشتی به خوبی می توان فهمید وقتی هر کشاورز در هر هکتار 40 تن سیب زمینی برداشت دارد دقیقاً تا چه میزان آب مصرف می کند.
از آن طرف هم دشت قروه از نگاه کشاورزان در بخش های دیگر بی نصیب نمانده و 465 سیب زمینی کار از منابع زیرزمینی در این دشت استفاده می کنند و حتی بیشتر از کشاورزان چاردولی برداشت بی رویه داشته و دارند.
این آبکشی زمین های قروه در حالی ادامه دارد که علیرغم ادعای مسئولان مبنی بر نظارت برای رعایت الگوی کشت و صرفه جویی در مصرف آب اما آنچه در واقعیت دیده می شود نوعی حمایت از متخلفان آب است تا نظارت بر آنان...
الگوی کشتی که درست اجرا نمی شود...
تمامی این مسایل در حالی است که بارها بر رعایت الگوی کشت و یا تغییر الگوی کشت تأکید شده و می شود اما در این میان مسئولان جهاد کشاورزی که باید کشاورزان را متوجه وضعیت نابسامان آب در شهرستان کرده و حداقل کشت سیب زمینی را متوقف کنند، گویا دغدغه ای در این زمینه ندارند و آنچه برای متولیان این سازمان اهمیت دارد این است که محصول تولید شود و راندمان کاری این سازمان هم افزایش یابد. اینجا باید گفت تولید محصول در ازای نابودی منابع زیرزمینی؛ چیزی است که به عنوان راندمان کاری دیده می شود. در این بین باید از متولیان جهاد کشاورزی پرسید آیا الگوی کشت متناسب با آن چیزی که تدوین شده اجرایی می شود؟ هرچند پاسخ این سؤال را می توان از خود کشاورزان سیب زمینی کار گرفت. برای نمونه «رضا خوشنواز» از کشاورزانی است که اعتقاد دارد نه الگوی کشت اجرا می شود و نه میزان سطح زیر کشت رعایت! همین پاسخ را کشاورزان دیگر هم می دهند به ویژه کشاورزان بخش چاردولی که بیشترشان از کشت سیب زمینی به دلیل نبود آب دست کشیده اند.
جدای از این گواه همین نداشتن احساس مسئولیت جهاد کشاورزی در حوزه شیوه کشت محصولات را می توان در سخنان تأمل برانگیز سرپرست معاونت امور زراعت وزارت جهاد کشاورزی دید. «علیرضا مهاجر» در جریان بازدید از مزارع شهرستان قروه صراحتاً نسبت به شیوه آبیاری در قروه انتقاد کرد و هشدار داد که اگر وضعیت آبیاری به شیوه فعلی در قروه ادامه پیدا کند تا 10 سال آینده شهرستان تبدیل به کویر خواهد شد. (قروه تا ده سال آینده کویر می شود/شیوه آبیاری کشاورزی تغییر کند).
حال باتوجه به این هشدار جدی آیا واقعاً کشت سیب زمینی در قروه به صلاح است؟ یعنی اگر در قروه سیب زمینی کشت نشود دیگر این محصول در کشور تولید ندارد؟!
جهاد کشاورزی برنامه عملی ندارد...
متولیان امر فکر می کنند الگوی کشت فقط شامل نصب کنتور هوشمند و پایین آوردن میزان سطح کشت است، در حالی که به گفته مدیرعامل شرکت آب منطقه ای کردستان تغییر الگوی کشت بدین معنی نیست که کشاورز زمین زراعتی خود را به باغ تبدیل کند بلکه در تغییر الگوی کشت نگاه به ارزش افزوده محصول است.
«آرش آیانژاد» در میزگرد کردپرس، تولید سیب زمینی بیش از نیاز کشور را معضلی بزرگ دانست. «در واقع وقتی تولید بیش از نیاز باشد نشان دهنده این است که عرضه با تقاضا نخوانده و آن وقت آسیب های بسیاری را هم به کشاورز و هم به خاک و آب و ... وارد می کند.»
مطابق اظهارات این مقام مسئول در حوزه آب اگر بحث تغییر الگوی کشت می شود برای این است که کشاورز در همان زمین با پارامترهای موجود محصول پر آب خود را در همان سطح و با همان خاک با آب کمتر به محصول دیگری تبدیل کند.
آن طور که «آریانژاد» می گوید اصل الگوی کشت یعنی مطابقت کشت با شرایط منطقه. «کشاورز اگر بیاید در شرایطی محصولی تولید کند که تقاضا دارد امنیت غذایی و معیشت خانواده و منبع آب و خاک حفظ می شود و این یعنی تغییر الگوی کشت با هدف حفظ منابع آب و خاک با توجه به وضعیت موجود کشور برای بالاترین ارزش افزوده محصول.»
در این میان مشکلی که وجود دارد از نظر او این است که برنامه جهاد کشاورزی عملی نیست چون نمی تواند کشاورز را به تغییر الگوی کشت مجاب کند و برای همین کشاورز به همان شیوه سنتی خود پیش می رود.
مرگ زمین به نام اشتغال و تولید...
هرچند این گفته مدیرکل شرکت آب منطقه ای کردستان مبنی بر اینکه «جهاد کشاورزی نمی تواند کشاورز را مجاب کند که سیب زمینی کشت نکند» شاید در ظاهر درست باشد اما در عمل آنچه مانع اساسی به حساب می آید نگاه مسئولان جهاد کشاورزی و کارشناسان این نهاد به تولید سیب زمینی است. در واقع تا زمانی که بیشتر متولیان امر زمان کشت سیب زمینی از تولید سخن می گویند و زمان برداشت هم از اشتغالزایی فصلی... اما هیچکدام از کمبود آب و خشکسالی که با هر تولید سیب زمینی بیشتر می شود سخن نمی گویند! نمی توان انتظار داشت این تغییر حاصل شود.
اینکه به نام تولید اجازه کشت می دهند در نوع خود کاری است غیرقابل قبول چرا که به نام تولید به نابودی منابع زیرزمینی دست می زنند. از طرف دیگر اشتغال فصلی چندان اعتباری ندارد که روی آن مانور داده می شود و باز هم به این بهانه آینده چندین نسل را به خطر می اندازند!
مسئولان جهاد کشاورزی حتی جاهایی مدعی هستند که کاهش بارندگی و خشکسالی تأثیر چندانی روی کشت محصول نداشته و یا ندارد! این در حالی است که خشکسالی بر روی محصولات دیگر به ویژه گندم تأثیر خود را دارد! حال سؤال اینجاست چطور می شود با اجرای قانون الگوی کشت تأثیری در تولید سیب زمینی حاصل نشود؟! مگر اینکه واقعاً این قانون به عمل نرسیده و اجرایی نشده باشد!
در این زمینه باید گریزی زد به سخنان دادستان قروه که چندی پیش در نشست شورای حفاظت از منابع آب و پیشگیری از وقوع جرم در حوزه آب شهرستان صراحتاً نسبت به یکسری کارشکنی ها و نادیده گرفتن تخلفات کشاورزان توسط ناظران هشدار داد. (هشدار دادستان قروه به کارشکنی ناظران بر چاه های کشاورزی).
در هر صورت متولیان در جهاد کشاورزی شهرستان و استان باید متوجه باشند شرایط اقلیمی شهرستان به گونه ای نیست که به خاطر یکسری مسایل سازمانی آینده بسیاری را بازیچه قرار دهند لذا بهتر است توجیه کردن ها را کنار گذاشته و در مقابله با خشکسالی پیش بروند نه همراه با آن!
نابودی خاک و آب با زمین های اجاره ای...
جدای از تمامی این موارد یکی از بزرگترین معضلات دشت های شرقی این است که تولیت زمین به دست مردم آن منطقه نیست لذا کشاورز باتوجه به وضعیت معیشتی خود زمین را اجاره می دهد و نمی داند که این کار خیانت به خودش، خانواده، خاک و کشور است.
آن طور که مدیر کل آب منطقه ای کردستان می گوید «معضل برداشت بی رویه از «همدان» شروع شد و دشت های خود همدان منجمله «فامنین» را نابود کرده و حالا به سمت «قروه» کشیده شده است و در این میان لم یزرع شدن زمین ها، وجود شکاف های بزرگ و فروچاله های وحشتناک آن هم به خاطر سیاست های نادرست همه و همه وضعیت منابع زیرزمینی همدان را نابود کرده و حالا به سمت چاردولی قروه پیش رفته است.»
به گفته «آرش آریانژاد» با این وضع در نهایت آنچه به ارمغان آورده بافت گازدار و کشت و برداشت غیرمجاز و نهایتاً فرونشست زمین و فروچاله است و این معضل به دهگلان و حتی مریوان و کامیاران هم رسیده و چون این افراد وابستگی به خاک ندارند برایشان مهم نیست که کشاورز قروه ای بعد از ده سال دیگر باید برود سفره گدایی بیاندازد.
او با بیان اینکه زمین شرف کشاورز است و می بینیم که بسیار راحت با ثمر کم این زمین از دست می رود، تأکید کرد که «این مشکل به جهاد کشاورزی مرتبط می شود این درست که ساز و کار قانونی برای جلوگیری از اجاره دادن زمین وجود ندارد اما وقتی می بینیم همان کشاورز غیربومی بیشتر از حد لازم کشت می خواهد بکند باید مورد بازخواست قرار گیرد.»
همچنین این سخن «آریانژاد» قابل تأمل است که اگر «برای الگوی کشت جهاد برنامه دقیق و ترویجی خوب داشته باشد به میلیاردها تومان کشاورز حاضر به اجاره زمین خود به غیربومی نمی شود.»
بدون آب نمی شود...بدون سیب زمینی چرا...
قطعاً نمی توان ماجرای فرونشست در چند بخش از قروه را نادیده گرفت و به بهانه تولید و اشتغالزایی پا روی اصول اساسی قانون الگوی کشت گذاشت. کشاورز طبیعی است منفعت خود را در وهله نخست در نظر بگیرد اما مسئولان نباید دنبال منافع سیاسی و کاری خود باشند و حامی متخلفان آب...!
* گزارش و عکس: زیبا امیدی فر
نظر شما