امینه شن یاشار بانوی 65 ساله کُرد، اهل سوروچ اورفا است. امینه با همسر و پسرهای خود زندگی آرامی داشت تا روزی که بین آدم های حزب عدالت و توسعه (AKP) و پسران او بر سر رأی دادن به AKP درگیری پیش آمد و امینه همسر و دو فرزند جوان خود را از دست داد. پسر دیگر او نیز به ناحق به نزدیک به 38 سال زندان محکوم شد. امینه بارها و بارها به وزارت دادگستری و قوه قضائیه در آنکارا سر زد. وقتی از هیچ کجا به نتیجه نرسید رفت و جلوی دادگستری اورفا بست نشست. اکنون امینه 257 روز است که در سرما و گرما، زیر باران و برف و آفتاب در مقابل ساختمان دادگستری اورفا به جستجوی عدالت نشسته است.
فاجعه زندگی امینه از کجا آغاز شد؟
امینه و خانواده اش در اورفا زندگی آرامی داشتند. او و همسرش اسود به کارهای خانه و کشاورزی و رسیدن به درخت های باغچه می پرداختند. پسرش فرید معلم مدرسه بود و آخر هفته ها به پدر و مادرش کمک می کرد. پسرهای دیگر تصمیم گرفتند یک مغازه در چارشی (بازارچه) سوروچ به راه بیاندازند. در همان روزها بود که کارزار انتخابات ژوئن 2018 به راه افتاده بود و نمایندگان احزاب در شهرهای مختلف میتینگ برگزار می کردند.
ابراهیم خلیل ییلدیز نماینده AKP و محافظان و آدم هایش به همراه تعدادی از اعضای خانواده او در شهر به راه افتاده بودند و دنبال رأی می گشتند. در شهرهای کوچک استان های کردنشین، ماجرا از این قرار است که هر کسی که به AKP رأی بدهد کاسبی اش هم بر قرار است. اگر پیمانکار باشد می تواند پروژه بگیرد. اگر به حزب دیگری به ویژه حزب دموکراتیک خلق ها (HDP) رأی بدهد هیچ حقی ندارد.
آن روز هم همین اتفاق افتاد. آقای نماینده با برادرها و آدم هایش به بازارچه رفت و مثلا سری به اصناف زد. در همین حین وارد مغازه شن یاشار شد. ییلدیز به آنها گفت که به AKP رأی بدهند. پسرها گفتند که آنها تا به امروز تنها به HDP رأی داده اند و قصد ندارند نظرشان را تغییر دهند. مشاجره لفظی بین ییلدیز و پسرهای شن یاشار به وجود آمد و آنها رفتند. از فردای آن روز برادرها و آدم های ییلدیز چند بار به مغازه شن یاشار رفتند و تهدید کردند که اگر به AKP رأی ندهید مغازه شما را خواهیم بست و اجازه نخواهیم داد در سوروچ زندگی کنید.
در یکی از این روزها تنش جدی شد. برادرهای ییلدیز با اسلحه به مغازه رفته بودند. آنها با پسرهای شن یاشار درگیر شدند. ابتدا با مشت و لگد با هم دعوا کردند و پس از آن به روی برادران شن یاشار اسلحه کشیدند. هر چهار پسر شن یاشار زخمی شدند و با آمبولانس به بیمارستان دولتی سوروچ منتقل شدند. یکی از آنها سه گلوله خورده بود.
خبر درگیری به خانه شن یاشار رسید. اسود پدر آنها با نگرانی به بیمارستان رفت. آدم های AKP جلوی در بیمارستان منتظر بودند. آنها به پسرهای شن یاشار و پدر آنها در همان جلوی بیمارستان حمله کردند. بعدها تحقیقات پزشکی قانونی نشان داد که جلال که به دلیل اصابت 3 گلوله با آمبولانس به بیمارستان منتقل شده بود، در آنجا 14 گلوله دیگر خورده بود. جای 14 گلوله روی برانکار بود. در بدن جلال جای 17 گلوله وجود داشت. عادل با 6 گلوله کشته شده بود. حمله کننده ها با تفنگ های لوله بلند به آنها حمله کرده بودند. آنها سر فرید شن یاشار را نشانه رفته بودند با این همه فرید به طرز معجزه واری از مرگ نجات پیدا کرد.
آنگونه که فیلم های دوربین های مداربسته بیمارستان نشان دادند، حمله کننده ها با کپسول آتش نشانی بیمارستان به اسود حمله کرده و او را کشته بودند. در همین حادثه یکی از برادران ییلدیز نیز جان خود را از دست داد. اما هیچ مشخص نشد ییلیدیز چگونه جان سپرد.
فاضل پسر دیگر شن یاشار که در مغازه دچار مصدومیت شده بود با آمبولانس دیگری راهی بیمارستان بود که از بیمارستان تماس گرفتند و گفتند که اگر او را هم بیاورند او نیز جان خود را از دست خواهد داد. چون حمله کننده ها در آنجا منتظر بودند. اینگونه بود که فاضل به بیمارستان اورفا منتقل شد. اما آدم های ییلدیز که از این موضوع خبردار شدند برای کشتن فاضل راهی بیمارستان اورفا شدند. مسئولان بیمارستان سوروچ در تماسی فوری به بیمارستان اورفا خبر دادند و فاضل با آمبولانس به بیمارستان دیاربکر منتقل شد و اینگونه از حادثه کشتار جان سالم به در برد.
دادگاه چگونه برگزار شد؟
فاضل شن یاشار که به شدت مجروح شده بود پس از طی دوره درمان اولیه بازداشت شد و ادامه درمان او در زندان صورت گرفت. او در زندان ماند و دادگاه همینطور ادامه پیدا کرد. فیلم های بیمارستان از سوی دادستانی ضبط شدند. روی پرونده شن یاشار مهر «محرمانه» خورد که به واسطه آن دیگر هیچ کس به اطلاعات این پرونده دست نمی یافت. تمام شاهدان بیمارستان سوروچ با تهدید محکوم به سکوت شدند.
از آنجایی که این حمله یک حمله مسلحانه از سوی 50 تن از افراد خانواده ییلدیز و اعضای AKP بود که در شهر کوچکی مانند سوروچ شاهدان زیادی پیدا کرده بود، قاتل ها برای نمایش هم که شده باید به دادگاه می رفتند. با گذشت 15 ماه از حادثه که هیچ کسی بازداشت نشده بود جز یکی از قربانیان که فاضل شن یاشار بود، انور ییلدیز برادر نماینده AKP خود را تسلیم کرد اما از تیم 50 نفره حمله کنندگان مسلح هیچ کس دیگری بازداشت نشد.
سه سال بعد در 2 آوریل 2021 در هفتمین جلسه رسیدگی به این پرونده که در دادگاه سوم مالاتیا برگزار می شد، فاضل شن یاشار که در زندان به سر می برد به 37 سال و 9 ماه زندان و انور ییلدیز به 18 سال زندان محکوم شدند. بر اساس گزارش های کارشناسی سلاحی که باعث کشته شدن محمت ییلدیز شده بود هرگز پیدا نشد اما فاضل متهم شد که او را کشته است.
جستجوی عدالت از سوی امینه شن یاشار
امینه شن یاشار که در این حادثه دو پسر جوان و همسر خود را از دست داده است، همچنین پسر دیگرش فاضل به زندان محکوم شده است، از آن روز تا کنون به جستجوی عدالت می گردد. سه سال است که در ترکیه هیچ دری نیست که امینه نکوبیده باشد. جایی نیست که نرفته باشد.
امینه بارها به آنکارا رفت. او می خواست با وزیر دادگستری دیدار کند اما حتی اجازه ورود به ساختمان وزارت دادگستری به او داده نشد. او از همه جا نا امید بالاخره در روز 8 مارس 2021 به همراه پسرش فرید کارزار عدالت خواهی اش را به راه انداخت. او اکنون 257 روز است که به جستجوی عدالت جلوی در ساختمان دادگستری اورفا بست نشسته است. در این مدت بارها و بارها از سوی پلیس و نیروهای حراست دادگستری مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. بارها بازداشت شده است. پرونده های قضائی متعددی برای او تشکیل شده است. به او اجازه نمی دهند وارد حیاط دادگستری شود. حتی به دستور دادستان اورفا به او اجازه نزدیک شدن به صد متری ساختمان دادگستری را هم نمی دهند. او زیر برف و بوران و آفتاب روی بلوک های سیمانی در خیابان می نشیند.
امینه هر روز به نحوی گریه می کند که انگار همین امروز جگرگوشه هایش را با دست های خود به خاک سرد سپرده است. اشک های امینه خشک نمی شوند. او آنقدر گریه کرده که در این مدت 70 درصد بینایی خود را از دست داده است. گریه های امینه از سر ناتوانی نیست، امینه گریه می کند چون اشک های او سمبل دردی است که باید تازه بماند. دردی که نباید در دالان های تاریخ به فراموشی سپرده شود یا عادی شود.
امینه چه می خواهد؟
او خواستار آزادی فرزندش فاضل شن یاشار از زندان است. او همچنین خواستار روشن شدن ابعاد پنهان پرونده، معرفی و محاکمه عاملان کشتار خانواده اش، و اجرای عدالت درباره آنهاست. امینه چیزی برای از دست دادن ندارد، بنابراین تا آخرین نفس ایستادگی می کند و هیچ قدرتی نمی تواند او را از دادخواهی برای جگرگوشه هایش بازدارد.
چه کسانی به دیدار امینه رفته اند؟
جمعیت مادران شنبه، جمعیت مادران صلح، نمایندگان HDP و نمایندگان حزب جمهوری خواه خلق (CHP) تا کنون بارها به دیدار امینه رفته اند. او با پروین بولدان رئیس HDP، کمال قلیچدار اوغلو رئیس CHP، علی باباجان رئیس حزب دموکراسی و پیشرفت (DEVA)، و باریش آتای نایب رئیس حزب کارگر (TİP) دیدار کرده است. همچنین تا کنون گروه های مختلفی از مردم عدالت خواه از شهرهای مختلف به دیدار او رفته اند. با این همه حکومت تا کنون هیچ واکنشی به خواست های او نشان نداده است.
امرا الله آجار و اخبار هر روز از امینه
امرالله آجار خبرنگار جوان کُرد آژانس خبری مزوپوتامیا در اورفا در تمام این 250 روز با رفتن به دیدار امینه از او خبر نوشته است. آجار چند روز پیش به دلیل انتشار اخبار مربوط به امینه با حمله بامدادی پلیس ضد ترور به خانه اش بازداشت و به مالاتیا برده شد. اتهام آجار «تبلیغ برای سازمان تروریستی» است.
زهرا کمیجانی
نظر شما