خبرگزاری کردپرس _ برخی انسان ها، آشکارا متفاوت و متمایز از دیگرانند. هستند کسانی که تماشای افقهای دور دست را به نظاره منظرههای دم دستی، ترجیح میدهند. از دغدغههای فردی گذر می کنند و در پی یافتن راهی برای رقم زدن یک حال بهتر برای جامعه پیرامونی خویش هستند.
کاک غفور رستم زاده از تبار این انسانها بود. هنگامی که خبر مرگ ناگهانی او بر اثر تصادف را دیدم؛ برایم یک شوک بزرگ و غیرقابل باور بود. همین چند وقت پیش بود که با شوق بسیار از جشنواره گردشگری غذاهای محلی باینگان حرف می زد. آخر مگر می توان مرگ را به عنوان نقطه پایان مردی تصور کرد که لحظه لحظه زندگی اش سرشار از دغدغه ها و فعالیت های اجتماعی و زیست محیطی بود.
اولین باری که صدای کاک غفور را شنیدم، سال بعد از برگزاری جشن انارها بود. برای پیگیری یک برنامه گردشگری در باینگان به من زنگ زد و این آغازی برای آشنایی با مردی شد که تمام فکر و اندیشه اش، توسعه گردشگری در هورامان بود.
روزی شنیدم کاک غفور یک تور گردشگری انارچینی در باینگان برگزار کرده است. با او تماس گرفتم و گفتم با اینکه جشن انارها متوقف شدهاند ولی انارانه شما همچنان برقرار است. در پاسخ، با خنده گفت: این تور انار چینی، ایده ساده و دم دستی ما بود. اگر مدیران بگذارند طرحهای خیلی بزرگتری داریم.
وصف وسعت خوشحالی او از ثبت منظر جهانی هورامان توسط یونسکو و شوق بی پایانش برای توسعه گردشگری و ایجاد یک رونق اقتصادی در منطقه با کلمات قابل توصیف نیست.
آقای رستم زاده همچنین یک فعال رسانه ای پیگیر، دلسوز و مطرح بود که در قالب یادداشت و گفتگو با رسانه ها به طرح مطالبات و مشکلات منطقه می پرداخت و طی این سال ها چندین مطلب وی در خبرگزاری کردپرس منتشر شده است.
تصور مرگ برای انسانهایی مانند کاک غفور رستم زاده بیمعنا است. روح او تا ابد بر فراز کوهستان پرصلابت شاهو، باغات زیبای انار و جذابیت های بی انتهای هورامان در پرواز است و با تماشای هر جشن و آیین گردشگری اشک شوق میریزد.
کاک غفور هیچگاه سیمای پر صلابت تو را در آستانه آن سیاه چادر گردشگری زیبایت در ورودی شهر باینگان، از یاد نخواهم برد. روحت شاد و یادت جاودان برای همیشه، دوست عزیز و دغدغه مند.
نظر شما