یکشنبه 31 مارس انتخابات شهرداریها در ترکیه برگزار خواهد شد. برای کشوری که جامعه آن حداقل دو شقه (و حتی چند شقه) شده، هر انتخاباتی، انتخاباتی سرنوشتساز محسوب میشود چون هر نتیجهای ممکن است مسیری متفاوت در پی داشته باشد.
انتخابات دور گذشته ریاست جمهوری و مجلس ترکیه را ائتلاف اردوغان با چنبره زدن بر رسانهها و گلوگاههای اقتصادی و نهادهای قدرتمندِ قدرت به نفع خود تمام کرد، لیکن مشخص بود که مجلس ترکیه با وقایع منتهی به آن نتایج، آبستن حوادثی خواهد بود که نگارنده سه روز بعد از دور اول انتخابات و چند روز قبل از دور دوم آن در یادداشتی تحت عنوان «مجلس آبستن» به تحولات متعاقب آن نتایج و احتمالات مختلف پرداخته بود. تحولاتی که خیلی زودتر از آنچه فکرش میشد در سپهر سیاسی ترکیه با به هم خوردن ائتلافها و دوستیها و کوچهای سیاسی، رخسار نشان داد.
در انتخابات شهرداریها که یکشنبه شاهد آن خواهیم بود برخلاف انتخابات ریاست جمهوری و مجلس که دو ائتلاف اصلی در کنار حزب HDP (حزب دموکراتیک خلقها) که حزب متمایل به کردها محسوب میشود به رقابت پرداختند و برخلاف نتایج غالب نظرسنجیها، اردوغان پیروز تکراری آن بود.
در این دوره احزاب مختلف به ویژه در جناح اپوزیسیون که با شکست از اردوغان، اردوگاهشان دچار انشقاق شده است به صورت حزبی وارد گود شدهاند و خبری از صفآرایی ائتلافی در بین احزاب اپوزیسیون نیست. از ائتلاف حامی دولت نیز فقط حزب دست راستی و افراطی حزب حرکت ملی (MHP) در ائتلاف با حزب عدالت و توسعه (AKP) مانده و برای تداوم شراکت با اردوغان تلاشی مشترک انجام میدهد.
حزب رفاه نو که فرزند نجمالدین اربکان یعنی پدر معنوی و سیاسی اردوغان، رهبر آن است و در انتخابات ریاست جمهوری از اردوغان حمایت میکرد، تصمیم گرفته به صورت مستقل وارد انتخابات شود؛ لذا در شهرهایی که رقابت نزدیک است با توجه به پایگاه رأی مشترک و یارگیری از عقبه اجتماعی AKP، چالشی برای اردوغان و یارانش خواهد بود. در کلان شهرهایی نظیر استانبول و آنکارا و آنتالیا که AKP چهار سال پیش طعم تلخ شکست را چشید -که برای اردوغان به نوعی یک استثنا محسوب میشود- اینبار نیز رقابتی نزدیک و سنگین پیشبینی میشود. شکست اردوغان و پیروزی اپوزیسیون، مرهون ائتلاف حزب خوب و حزب جمهوریخواه خلق (CHP) به صورت صریح و حمایت صریح حزب دموکراتیک خلقها (HDP) در یک ائتلاف ضمنی با آنها بود که کلانشهرهایی ارزشمند نظیر آنکارا و استانبول و آنتالیا را از چنگال تمامیت طلب اردوغان خارج کرد.
این شکست برای اردوغان به ویژه در استانبول چنان سنگین بود که او تصمیم گرفت هزینههای حیثیتی و سیاسی تکرار آن را به جان بخرد اما تکرار انتخابات باعث تکرار تلخکامی او شد و بنعلی یلدیریم نتوانست همآوردی اکرم اماماوغلو را تاب آورد و قلعه استانبول نیز همچون آنکارا به CHP سپرده شد.
اردوغان با تحکیم جایگاه و تجدید قوا برای بازپس گرفتن این شهرها خیز برداشته است. انشقاق رقبا و ورود مستقل احزاب اپوزیسیون نیز امکان انتقام را تا حدودی ممکن میکند. هرچند ترکیه سورپرایز سیاسی، کم به خود ندیده است. اپوزیسیون چهار سال پیش با یک ائتلاف جدی و حمایت کردها توانست بعد از نزدیک به دو دهه طعم شکست را به اردوغان بچشاند. در اولین جدال اکرم اماماوغلو (شهردار فعلی استانبول) و رجب طیب اردوغان (که به زعم بسیاری خود را وارث خلافت عثمانی و خلیفه مسلمانان میداند)، امام اوغلو توانست کرسی شهرداری استانبول را از اردوغان بِسِتاند. شهرداری استانبول مطلع طلوع ستاره اردوغان بود و رهبری او از آنجا استارت زده شد. اماماوغلو نیز ستاره اقبالش از همان کرسی درخشیدن آغاز کرده و بسیاری امیدوارند او بتواند رهبر آینده ترکیه باشد و مسیر رهبری را همچون اردوغان تکرار کند. البته به نظر میرسد کار امام اوغلو از کار اردوغان سختتر باشد. زیرا اردوغان برای طی این مسیر رقیبی به سرسختی خود نداشت در حالی که امام برای رهبری ترکیه باید اردوغان را شکست دهد. رهبری اسلامگرا که در نزد بخشی از مردم ترکیه حتی از مصطفی کمال آتاتورک هم قدرتمندتر و ابزارمندتر است.
اماماوغلو چهار سال پیش تنها با تجمیع و بسیج تمام اپوزیسیون توانسته بود استانبول را فتح کند؛ در حالی که اگر بخواهد فاتحِ کَرّار باشد باید بتواند در این دوره بدون حمایت اپوزیسیون پیروزی گذشته را تکرار کند. حزب خوب و HDP به عنوان دو حامی اصلی امام اوغلو در دور قبل، اینبار نامزد مستقل خود را دارند. این دو حزب روی هم رفته تقریبا 15% آرای استانبول را به نفع اماماوغلو مدیریت و هدایت کردند. اهمیت و جدیت این حمایت و مقدار آرا وقتی اختلاف کمتر از یک درصدی برنده و بازنده مدنظر قرار گیرد جلوهنمایی میکند.
حال اگر امام اوغلو بتواند بدون حمایتهای دوره گذشته دست به تکرار شکست اردوغان بزند باید او را جدیترین گزینه رهبری آینده ترکیه در نظر گرفت. اردوغان با تمامی ذکاوت و هوشمندی، هنوز هیچ جانشینی در حد و اندازههای خود در حزبش ندارد. این خلأ برای AKP ممکن است طلوع و غروبش را به شخصیت اردوغان گره بزند. رهبری اقتدارگرا که حزبش با او صعود کرده، ممکن است با غروبش، افول کند. امام اوغلو که با طلوع توانست اردوغان را در سنگر اصلیش (شهرداری استانبول) به چالش بکشد، ممکن است با تکرار ظفر، غروب رهبر اقتدارگرای ترکیه را جدیتر بِنَمایاند.
کردها در این بین نقشی جدی در زمینی مبهم دارند. در یک سو از اردوغان و حزبش به علت شکست پروسه صلح و قلع و قمع سیاستمداران و شهرداران خود دلی پر خون دارند. از سوی دیگر نزدیکی تاکتیکی منفعتطلبانه CHP را برنمیتابند و حاضر به تکرار حمایتی بدون دستاورد نیستند. کردها در دوره پیش، صرفاً به منظور شکست اردوغان، حاضر به حمایت از نامزدهای اپوزیسیون در کلانشهرهای حساس شدند و نفع چندانی از این حمایت و نتایج آن را برداشت نکردند. CHP نتوانست برنامه و گفتمانی ارائه دهد که بتواند هم مسئله کرد را پوشش دهد، هم مقبولیت لازم نزد سایر احزاب اپوزیسیون داشته باشد. کردها با معرفی نامزدهای خود در این دوره امیدهایی در AKP برای باز پس گیری استانبول و آنکارا ایجاد کردهاند. آنها در ازای معرفی نامزدهای خود و حضور مستقل از اپوزیسیون، از اردوغان و دستگاه حکومتی او انتظار دارند انزوای تحمیل شده بر عبدالله اوجالان رهبر زندانی PKK را خاتمه دهند. رهبری که در حال سپری کردن 25مین سال حبس خود در جزیره امرالی ترکیه است. انتظار دیگر کردها از اردوغان و حکومت ترکیه این است که شهرداران کرد را بعد از کسب نتایج لازم برکنار نکرده و به جای آنها از معتمدین حکومت که در ادبیات سیاسی ترکیه قَیِّم خوانده میشوند استفاده نکند. نیز آزادی صلاحالدین دمیرتاش و دیگر رهبران HDP از دیگر مطالبات کردهاست. اردوغان و حزبش بر این باور هستند که اگر نامزدهای کردها و حزب جدیدشان حزب دموکراسی و برابری خلقها (دم پارتی) به صورت جدی و واقعی در انتخابات شرکت کنند، CHP توان رقابت با آنها را نخواهد داشت و آنها کلانشهرهای از دست رفته را باز پس خواهند گرفت.
پیامهایی غیرمستقیم در بین طرفین در حال رد و بدل است. امید کردها به بهبود شرایط آنها در مراسم نوروز امسال مشهود بود. کردها در استانبول و دیاربکر و سایر شهرهای کردنشین، جدیتر از سالهای بعد از کودتا نوروز را جشن گرفتند و نشان دادند امیدهایی برای بهتر شدن دارند. البته مهمترین بازیگری که شکوفه دادن بذر امید به او بستگی دارد شخص اردوغان است. برای او نیز مهمترین عامل در حال حاضر بازپس گرفتن استانبول و آنکاراست. اردوغان در حال سپری کردن سالهای آخر زندگی سیاسی خود است او میخواهد همچون یک رهبر بزرگ، میراثی ارزشمد از خود بر جای بگذارد و حزب را برای مرحله بعد از خود با بهترین شرایط ممکن تجهیز کند. اگر او بتواند کردها را به شرکت مستقل و واقعی تحریک کند احتمالا اماماوغلو و CHP کاری سخت در پیش خواهند داشت. کردها هم خسته از آثار شکست پروسه صلح که دو طرف تحتتأثیر بهار رنجور عربی در سوریه از تداوم آن باز ماندند و هم زخمی از کودتای مبهم 2016 خواهان بهتر شدن وضعیت خود هستند. هرچند سالها دشمنی و کینه، دیواری از بیاعتمادی بین کردها و اردوغان کشیده است اما ظاهراً نه او برای تثبیت میراث خود راهی جز اندیشیدن به کردها دارد و نه کردها فعلا رهبری فرصتمندتر و مقتدرتر از اردوغان برای ایجاد تغییری جدی در شرایط خود دارند.
ترکیه با اردوغان راهی پر فراز و نشیب طی دو دهه طی کرد و خود را در منطقه به عنوان قدرتی غیرقابل چشمپوشی مطرح و تثبیت کرد، اما رویاهای اردوغان فراتر از این است. او نقش و جایگاهی بهتر برای ترکیه در مناسبات جهانی میطلبد و نیک میداند بدون حل نسبی مسئله کرد، چنین امکانی به سختی در دسترس باشد. بازپس گیری کلانشهرهای ترکیه توسط حزب اردوغان فرصتی خوب با تثبیت اقتدارش برای دست گذاشتن روی مهمترین پرونده سیاسی ترکیه فراهم میآورد. کردها و ترکیه یک قرن است که هر کدام به نوعی در رنج هستند. کردها از انکار خود و ترکیه از استخوانی که در گلو گیر کرده. حل این مسئله فرصتهای تازهای پیش روی ترکیه از نظر سیاسی و اقتصادی و ژئوپلیتیک خواهد گذاشت. توانی که صرف جنگ میشد میتواند صرف عطش اقتصادی و نفوذ منطقهای و بهبود شاخصهای سیاسی و ساختاری شود و منتهی به ارتقای جایگاه بینالمللی این کشور و کسب اعتباری جهانی شود. در صورت وقوع چنین وضعیتی، ترکیه میتواند با خیال آسودهتری به غرب نزدیک شود و از امتیازات بیشتری در ارتباط با شرق بهرهمند گردد.
اماماوغلو نیز همچون اردوغان در شرایطی تاریخی قرار دارد. در جدال امام اوغلو و اردوغان اگر امام اوغلو بدون حمایت سایر احزاب پیروز شود، شرایطش در استانبول تثبیت شده و خیزی جدی برای تسخیر کرسی ریاست جمهوری برخواهد داشت. در صورت وقوع چنین نتیجهای، امام اوغلو سرشار از اعتماد به نفس و قدرت و رهبر فرتوت، زخمی از تکرار باخت قبلی خواهند بود. اماماوغلو با تکیه بر نگرش سوسیالیستی حزبش توانسته اقشار ضعیف استانبول را مورد حمایت قرار دهد و عقبه اجتماعی حزب عدالت و توسعه را به سمت خود متمایل گرداند. به همین علت است که علیرغم عدم حمایت اپوزیسیون، امام اوغلو هنوز شانسی جدی و رقیبی خطرناک برای اردوغان است. در صورت پیروزی امام اوغلو، ممکن است اردوغان وارد آخرین مرحله زندگی سیاسی خود شود و طلوع و غروب حزبش همزاد زندگی سیاسی او شود. به بیان دیگر ممکن است واگذاری دوباره استانبول به امام اوغلو، مرگ سیاسی رهبر تمامیت خواه ترکیه را رقم بزند هرچند ممکن است چند سالی کفن و دفن او طول بکشد.
باید منتظر آخرین جدال امام اوغلو و اردوغان در روز یکشنبه 31 مارس باشیم و ببینیم چه کسی مُهر خود را بر این برهه از تاریخ ترکیه خواهد زد.
آیا دوباره استانبول برای آینده تصمیم خواهد گرفت؟
سیداد شیرزاد
*دیدگاه های مطرح شده در این مقاله، لزوما دیدگاه های کردپرس را در بر نمی گیرد و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است.
نظر شما