پسرم تازه به مدرسه رفته است. اصولا کلاس اول، حال وهواي خاصي دارد. ذهناش پر از هزاران سوال است و گاهي پرسشهايش از حوصلهي من، مادر، خواهر و حتي معلم و مادربزرگش فراتر است. پر از شور دانستن و غرق اشتياق درک دنياي پيراموني است.
«هيربد» دهه نودي است و دنيايش با دنياي من دهه شصتي خيلي متفاوت است. او ميپرسد، جسور است و تا يافتن پاسخي قانعکننده از پاي نمينشيند. اين خصلت را قاعدتا از من نياموخته است. نسل هشتاد و نودي، مطالبهگر هستند. ما دهه شصتيها با پيچاندن گوش و گاه تهديد، سريع تغيير رويه ميداديم و مطيع ميشديم. چشماندازي پيش روي خود نميديديم. هنوز عاشقانه در فضاي مجازي فيلترشده عکسهاي نوستالژي و کتاب کلاس اولمان را دانلود ميکنيم و وقتي از خاطرات کودکيمان ميگوييم برق در چشمانمان موج ميزند. هنوز در کودکيهايمان دنبال کودک گمشدهي خيالمان ميگرديم. ولي دهه هشتاد و نود با وجود کم سن و سال بودنشان جهاني مختص به خودشان را طرحريزي کردهاند. نسخه خاصي براي جهان دارند.
درک اين موضوع براي ما شايد سخت باشد ولي براي آنها کاملا واضح، صريح و روشن است. مايي که هنوز به پشت سر نگاه ميکنيم و ايناني که به دوردستها خيره شدهاند! حرفهايشان در لفافه نيست. برداشتشان از اين جهان را به راحتي بيان ميکنند. مادامي که فکر ميکنيم آنها را با شيوه تربيتي که ما با آن بزرگ شدهايم ميتوان کنترل کرد و انسانهاي مطابق ميل جامعهاي که ساختهايم را تحويل دهيم محکوم به شکست هستيم.
بايد با اين نسل به توافق برسيم و درکشان کنيم. بپذيريم که آنها با عينک نسل خود به جهان نگاه ميکنند و حاضر نيستند با شرايط دنياي ما نوجواني و جواني را بگذرانند. اگر با زور بخواهيم با آنها وارد گفتگو شويم تيري است که به سنگ ميزنيم و شايد کمانهکردنش به آسيب ما بيانجامد.
بايد دنيايشان را بفهميم و با درکي درست و احترامي قابل لمس با نسل جديد که اتفاقا بسيار هم اهل تعامل و گفتگو هستند، سخن برانيم. امروز آشکارا گرفتاريهاي پيشروي جامعه نشان از خلاء گفتماني ميان نسلهاست. اين خلاء فهم خواستهها و باورهاي نسل جديد، شکافي ژرف را در دل جامعه ايجاد کرده است. با به کوچه عليچپزدن، نميتوانيم خودمان را گول بزنيم.
حاکميت بايد اين نسل مطالبهگر را باور کند و گردن به خواستها و مطالبات آنان بنهد. بايد براي تکتک سوالاتشان جوابهاي روشن داشته باشد و بداند با تحکم نميشود ذهن جستجوگرشان را از کنکاش بازداشت. در مقابل سوالهاي صريح آنها بايد پاسخهايي روشن داشت. اگر چنين شد جامعه از قدرت جواني و شور زندگاني در اين نسل ميتواند براي تعالي خود بهره ببرد در غير اينصورت روزگار تلخکاميها را بايد به چشم ديد.
منبع: نقدحال
نظر شما