کرمانشاه‌ نیازمند توسعه‌ پایدار / رسول صفری

سرویس کرمانشاه _  رسول صفری از روزنامه نگاران و فعالان فرهنگی کرمانشاه در مطلبی به موضوع چالش های کرمانشاه در حوزه های مختلف و ضرورت گام برداشتن به سمت توسعه پایدار پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ در تعریف توسعه پایدار آمده است: به تعادل بین رشد اقتصادی، حفاظت از محیط‌زیست و بهبود کیفیت زندگی مردم توسعه پایدار گفته می‌شود. این تعریف بدین معناست که رشد در یک جنبه و عقب‌ماندگی و توقف در بخش‌های دیگر برآورده‌کننده تعریف توسعه پایدار که در نهایت به رفاه عمومی ختم می‌شود، نیست. همانگونه که آمارهای چندساله اخیر کرمانشاه نشان می‌دهد این استان در حوزه‌ی اقتصادی شرایط مطلوبی‌ ندارد و شاهد این مدعی، آمارهای رسمی در شاخصه مهم فلاکت است.

بررسی آمارهای شاخص فلاکت استانی در تابستان سال جاری حاکی از آن است که شاخص فلاکت در کل کشور معادل 41.7 بوده است. این درحالی است که 12 استان کشور وضعیتی بهتر از میانگین کشوری و 19 استان وضعیت نامناسب‌تری را تجربه کرده‌اند.‌ بیشترین سطح شاخص فلاکت را در تابستان سال 1403 کرمانشاه به خود اختصاص داده است. شاخص فلاکت در این استان معادل 48 بوده که 6.3 واحد نسبت به میانگین کشوری بالاتر بوده است.

به‌عبارتی در تابستان سال جاری استان کرمانشاه نامناسب‌ترین وضعیت رفاهی و اجتماعی را برای خانوارهای خود داشته است به ‌طوری‌که مجموع نرخ تورم سالانه و نرخ بیکاری این استان از سایر استان‌های کشور بیشتر بوده است. این در حالی‌ست که در تابستان سال گذشته شاخص فلاکت در استان لرستان بالاتر از سایر استان‌ها و برابر با 64 بوده است. به‌عبارت دیگر قطب فلاکت از لرستان به کرمانشاه تغییر کرده است. پس طبق تعریف توسعه پایدار در شاخص اول که رشد اقتصادی بود اوضاع و احوال مناسبی نداریم. همین موضوع با توجه به داده‌های علمی جامعه‌شناسانه و روانکاوانه که تاکید دارند فقر پایدار در جامعه بستر ایجاد چالش‌های اجتماعی از بزه‌های کوچک تا چالش‌های بزرگ امنیتی و خانوادگی را فراهم می‌کند.

طبق آخرین مصاحبه‌ای که احد جلیلیان مدیرکل سابق محیط‌زیست استان در تاریخ 22 اردیبهشت‌ماه سال جاری انجام داده است وی از وجود 55 واحد آلاینده در سطح استان خبر داده است که طبق آمارهای چندساله اخیر رشد را نشان می‌دهد. حفاظت از محیط‌زیست و صنعت سبز یکی‌دیگر از شاخصه‌های توسعه پایدار است‌. تبصره یک ماده 38 قانون مالیات بر ارزش افزوده می‌گوید:‌ اداره محیط‌زیست هر استانی فهرست سنواتی صنایع آلاینده را اعلام می‌کند و فهرست به سازمان امور مالیاتی کشور فرستاده می‌شود و این صنایع مشمول پرداخت یک درصد از فروش خود به‌عنوان عوارض آلایندگی هستند.

چرایی رشد صنایع آلاینده در استان طی سال‌های اخیر نکته‌ای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.‌ در اقتصاد سبز به‌عنوان یکی از بازوهای توسعه بر ترویج فعالیت اقتصادی که به محیط‌زیست آسیب نرساند و در عین‌حال به رشد اقتصادی کمک‌ کند تاکید شده است یعنی نه مانعی بر سر راه صنایع ایجاد شود و نه فعالیت اقتصادی آنها باعث آسیب به محیط‌زیست شود. در مبحث منابع طبیعی وجود تنش آبی، فرسایش خاک و جنگل زدایی‌ها موانعی بر سر راه بهبود شرایط هستند.‌ شاخصه دیگر توسعه پایدار، بهبود کیفیت زندگی مردم و به‌ویژه گروه‌های آسیب‌پذیر است که شامل آموزش، بهداشت و فرصت‌های شغلی می‌شود.

در جامعه توسعه‌یافته علاوه‌بر فرصت‌های شغلی برابر، فرهنگ کار هم به جامعه تزریق می‌شود و افراد آرام‌آرام به سمت خلق فرصت‌های شغلی پیش می‌روند. مثلا در همین کرمانشاه روزگاری برنج را از شمال و خرما را از جنوب می‌آوردند و نان‌برنجی و نان‌خرمایی تولید می‌کردند که حاصلش را در همین امروز در کرمانشاه می‌توان در به‌دوش کشیدن بخشی از اشتغال دید. این نمونه‌ای از فرهنگ کار در یک جامعه است که متاسفانه در حال حاضر به‌شدت به این تفکر نیازمندیم. اما این موضوع نمی‌تواند از نقش حاکمیت در ایجاد بسترهای اشتغال بکاهد. به هر روی فقر، عدم رشد متوازن اقتصادی باعث بروز چالش‌های زیادی در جامعه کرمانشاهی شده است. رشد حاشیه‌نشینی، کوچ از روستا به شهر و به‌دنبال آن تقابل‌ خرده‌فرهنگ‌ها، چالش‌های زیست‌محیطی و فلاکت‌ همه دست به دست هم داده تا کرمانشاهی که می‌تواند با توجه به داشته‌ها مردمانش اوضاع مطلوبی را تجربه کنند ‌در شاخص توسعه پایدار جایگاه مناسبی نداشته باشد.

تکالیف اجتماعی فراموش شده صنایع، نرخ پایین بهره‌وری کشاورزی در استانی که قطب این صنعت مادر است، کم‌توجهی به ابرصنعت توریسم، غافل شدن از مزیت راه‌ها، بهره‌گیری کم‌رمق از مرزهای بین‌المللی و اگر بخواهیم از غفلت‌ها بنویسیم سیاهه‌ای جمع می‌شود که از حوصله این نوشته حتما خارج است. باید به یاد داشته باشیم که شعارهای زیبا هیچ‌گاه حاصلی زیبا برای جامعه نداشته‌اند. این نوشته هر چه هست را حتما مدیران به‌طور کامل‌تر و جامع‌تر می‌دانند و چه بسا راهکارهای حصول به نتیجه را هم می‌دانند اما نبود یک همت جمعی، رخوت، کاهلی و حتما نبود یک برنامه منسجم و نیروهای دلسوز است که سیر توسعه پایدار را به چالش می‌کشد. در کنار همه این‌ها خلا وجود یک جامعه مطالبه‌گر با تفکرات توسعه‌یافته بزرگترین مانع رسیدن به رفاه و عدالت اجتماعی است. در چنان جامعه‌ای، آن افراد به‌طور فعال در تلاش برای بهبود شرایط زندگی خود و دیگران هستند. در این جامعه، مردم به یادگیری و کسب مهارت‌های جدید اهمیت می‌دهند و به یکدیگر کمک می‌کنند تا به اهداف مشترک برسند. حس همکاری و همبستگی در بین اعضای جامعه وجود دارد و همه تلاش می‌کنند تا منابع‌طبیعی و محیط‌زیست را حفظ کنند. این جامعه به ایده‌های نو و خلاقانه توجه دارد و به‌دنبال راه‌حل‌هایی است که به بهبود کیفیت زندگی برای همه افراد کمک کند.
در یک جامعه توسعه‌گرا، تلاش می‌شود تا فرصت‌های برابر برای همه فراهم شود و تبعیض‌ها کاهش یابد. به‌طور کلی، جامعه توسعه‌گرا جایی است که افراد با هم همکاری می‌کنند تا آینده‌ای بهتر بسازند. کاملا روشن است که کرمانشاه با این تعریف فاصله زیادی دارد. دوست دارم بگویم که در این مسیر در حال حرکت هستیم ولی شاید این صرفا نگاهی خوش‌بینانه و غیر واقعی به این موضوع مهم باشد. مادامی که ما توسعه‌یافتگی و حرکت به‌سمت آن را فقط در قالب حرف‌ها و جملات زیبا محصور و زندانی کرده‌ایم راه به جایی نخواهیم برد! گرچه این جمله تلخ است ولی واقعیتی است که نمی‌توان آن را کتمان کرد.

منبع: روزنامه نقدحال

کد خبر 2779418

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha