خبرگزاری کردپرس _ پدرم تعریف میکرد: «پیرمردی در روستایمان پنبه کاشته بود ولی پنبهاش ثمر نداشت.اما همچنان آبیاریاش میکرد.»
یکی از هم ولایتی ها به او گفته بود: «آو چه دهی پَمه نیره!؟» پیرمرد در جواب گفته بود: «پمه نیرهِ وه دَرَک، نیه خوش آو خوه ید»
حالا پروژههای سازمان گسترش و نوسازی صنایع وزارت صمت و شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی -شستا- و دیگر شرکتهای سرمایه گذاری دولتی و شبه دولتی در کرمانشاه نیز تنها حیاط خلوتی شده است برای دریافت تسهیلات و پرداخت حقوق به هیئت مدیرهها و مدیران عامل و تعدادی افراد به عنوان مدیر پروژه و … این طرحها.
پروژههایی که عمر برخی آنها از بیست سال گذشته است اما هنوز نتوانستهاند روی پایشان بایستند و هر بار با حمایت های مالی از تسهیلات و منابع دولتی مختلف از استان چند قدمی را تاتی تاتی کنان پیش می روند باز زمین می خورند تا چند سال بعد که دولتی عوض شود و عزم حرکت دادن آنها را به سمت جلو بکند.
از این دست پروژه ها؛ می توان به عظیم ترین آن ها با عنوان پالایشگاه آناهیتا، بیو ایمپلنت، بیو اتانول، کاغذ تامین بیستون و پالایشگاه اسلامآبادغرب اشاره کرد.
«بیو ایمپلنت» که قرار بودجان ببخشد، جان نگرفت
طرح تولید بیو ایمپلنت از مصوبات سفر احمدی نژاد در سال ۸۵ بود که در سفر رهبری به کرمانشاه مورد تاکید قرار گرفته و در مصوبات سفر ایشان نیز گنجانده شد. این پروژه که مهرماه سال ۹۱ در شهرک صنعتی بیستون کلنگ زنی شد قرار بود براساس استانداردهای روز دنیا طراحی و فاز اول تولیدی آن در دهه فجر همان سال به بهرهبرداری برسد.
دکتر صولت سنا مدیر وقت پروژه ایمپلنت کرمانشاه و مدیر عامل شرکت دانش بافت در آیین کلنگ زنی این پروژه با اشاره به اینکه در فاز اول این پروژه قطعات استخوانی، دریچه قلب و… مورد نیاز بیماران تولید می شوند، ابراز امیدواری کرد در فاز های بعدی تولید ارگانهایی مثل کبد اجرایی شود.
اما این طرح دولتی حتی نتوانست دو استخوان برای خودش طراحی کند تا روی پای خودش بایستد و قلب این کارخانه به حرکت در آید.
سنا در حالی هدف این پروژه را دستیابی به شرایط زندگی بهتر برای بیماران قلمداد کرد و این نوید را داد که در این طرح اعضای مختلف بدن بیماران متوفی پس از اخذ مجوز برداشته می شود که این اعضا پس از فراوری قابل پیوند به بدن بیماران خواهد بود، اما نمی دانست خود پروژه بیوایمپلنت کرمانشاه قبل از تولد به کما خواهد رفت.
تصور کنید اگر ۱۰ سال پیش کارخانهای در کرمانشاه راه اندازی میشد که بتواند ۴۳۰ کیلوگرم بیو ایمپلنت استخوانی و هزار و ۷۰ عدد تاندون را تنها با اعتبار۱۲ میلیارد ریال با کیفیتی قابل رقابت با انواع آمریکایی تولید کند، جدای از اشتغالزایی و مسائل اقتصادی چقدر میتوانست به برند شدن نام کرمانشاه و حوزه توریست درمانی این استان کمک کند.
اما چه حیف که ناتوانی مدیران در بارورسازی این پروژه به صورت موروثی از مدیری به مدیری دیگر و از دولتی به دولت دیگر انتقال پیدا کرد تا قولهای این مردان یکی پس از دیگری عقیم بماند و تنها به وعدهای دروغین تبدیل شود.
گیر بیواتانول در درصدهای پایانی
بیو اتانول دیگر طرح سازمان گسترش و نوسازی صنایع وزارت صمت است که ضمن اینکه در سفر هیئت دولت در سال ۸۵ مصوب شده بود در سفر رهبری نیز با مصوبه این سفر مهر تاییدی بر لزوم اجرایش درکرمانشاه زده شد. طرح تولید بیواتانول کرمانشاه در روزهای ابتدایی شهریور ۹۴ در شهرک صنعتی بیستون کلنگ زنی شد. قرار بود این طرح با پیش بینی سرمایه گذاری ۲۰۰ میلیارد تومان ظرف مدت ۳۰ ماه یعنی پایان سال ۹۶ اجرا شود.
اما در بازدیدی که دکتر امیر بیات معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و ریاست هیات عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در ماههای میانی سال ۹۹ از روند اجرای این پروژه داشت ارزش روز مجموع سرمایه گذاری ریالی و ارزی برای تکمیل و راه اندازی این واحد را معادل ۵هزار و۹۰۰ میلیارد ریال عنوان کرد که در صورت راه اندازی نزدیک به ۲۰۰ نفر اشتغال زایی مستقیم را در پی خواهد داشت. در جریان این بازدید، معاون وزیر وقت صمت با اشاره به نقش سازمان برنامه و بودجه و بانک های ملت و تجارت در فرایند تامین مالی بخشهایی از اعتبار مورد نیاز این طرح، این را نمونه مثال زدنی هم افزایی بین بخشی برای تحقق جهش تولید برشمرد و ابراز امیدواری کرد که با استمرار این همکاری، طرح صنعتی سوخت سبز زاگرس تا پایان دولت تدبیر و امید و در قالب پویش ملی تولید- تداوم امید به بهره برداری برسد.
اما امید نیز مانند خیلی دیگر از واژگان دولتهای قبلی رنگ باخت و این وعدهها نمیگذارند ما به هیچ کدام از این واژهها دل خوش باشیم. بیواتانول به عنوان نخستین زیست پالایشگاه ایران است که با تولید سالیانه ۶۶ میلیون لیتر الکل سوختی از غلات، بیش از ۶۵ میلیون دلار صرفهجویی ارزی میکند.
با بهرهبرداری از این پروژه، همچنین سالیانه ۶۶ هزار تن کنجاله تخمیری باقیمانده از تولید الکل سوختی نیز به عنوان محصول جانبی تولید میشود که اکنون به عنوان ماده ارزشمند تغذیه دام به صورت وارداتی تأمین میشود.
بیواتانول سوختی بهعنوان محصول پاک در راستای حفظ محیطزیست جایگزین افزودنیهای شیمیایی بنزین میشود که موجب کاهش چشمگیر آلایندگی آن است.
این پروژه نیز همچون دیگر پروژه های سازمان گسترش در کرمانشاه در درصدهای پایانی پیشرفت گیر کرده است.
تکرار پروژهای بر روی پروژه شکست خورده
کاغذ تامین بیستون نیز از طرح هایی است که توسط شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی -شستا- به عنوان یکی دیگر از شرکت های زیر مجموعه دولت برای کرمانشاه ثمری نداشته است. اما داستان این طرح با دو طرح قبلی متفاوت است.
کاغذ تامین بیستون در کنار رودخانه گاماسیاب در محدوده رودخانه چهر پروژه ای شد بر روی پروژه شکست خورده دیگری از شستا به نام کاغذ غرب.
صنایع کاغذ غرب که اوایل دهه ۷۰ در حدود ۳۰۰ هکتار از مرغوبترین و بهترین زمینهای کشاورزی هرسین بنایش نهاده شد تا پس از دو دهه از کلنگ زنی و صرف ۲۵ میلیارد تومان در دهه۷۰ به این نتیجه برسند که این پروژه که قرار بود تولیدکننده کاغذ گلاسه، خمیرکاغذ و کاغذ چاپ و تحریر شود صرفه اقتصادی ندارد.
اوایل دهه ۹۰ در کنار سوله های متروکه کارخانه کاغذ غرب، شستا و شرکایش با توجیه ضرورت تامین نیاز کاغذ بسته بندی برای صنایع مختلف کشور و جلوگیری از واردات بی رویه آن، بنای کاغذ تامین بیستون را به ظرفیت سالانه حدود ۷۵هزار تن انواع کاغذ بسته بندی شامل: تست لاینر، وایت تاپ و فلوتینگ را نهادند.
حالا پروژه صنایع کاغذ بسته بندی تأمین بیستون به پیشرفت ۹۹درصدی در نصب ماشین آلات، سالن تولید و دیگر قسمتها رسیده است و باید ببینیم این یک درصد نهایی چقدر دیگر طول خواهد کشید تا شاهد بهره برداری از این پروژه باشیم.
ناسازگاری شستا در کرمانشاه
هرچند امیدواریم که این پروژه به درد کارخانه اسیدسیتریک کرمانشاه دیگر پروژه شستا در کرمانشاه دچار نشود که علی رغم تمام پتانسیلها و مزیت هایی که داشت تنها مدت کوتاهی کار کرد و حالا ۱۵ سال است به تعطیلی کشیده شده است و علی رغم چندین بار افتتاح مجدد در سال ۹۹ نتوانست به مدار تولید برگردد.
سرمایه گذاری شستا در کرمانشاه یادآور خاطرات خوبی برای مردم این دیار نیست. تا زمانی که این شرکت، شریک ایران خودرو کرمانشاه بود ترمز راه اندازی این صنعت را کشیده بود و آن زمان چرخ ایران خودرو به حرکت در آمد که چوب تامین اجتماعی از لای آن خارج شد.
از پروژه پالایشگاه آناهیتا هم که دیگر چیزی نمی نویسیم که تنها پاشیدن نمک بر زخم تن رنجور اقتصاد کرمانشاه است.
پالایشگاهی که همه نوع کلنگ زنی و آغاز عملیات اجرایی از کلنگ زنی سنتی گرفته تا گریدر زنی و مانیتورینگ را توسط همه ی طیف های سیاسی و اقتصادی از وزیر گرفته تا وکیل را در طول ۱۶ سال دیده است.
اگر ۵۷۱ هکتار زمین اختصاص یافته پالایشگاه را در طول این ۱۶ سال به کشت نخود اختصاص میدادند با احتساب هر هکتار ۸۳۲ کیلوگرم نخود که متوسط برداشت آن در کرمانشاه است سالانه میتوانستند حداقل ۴۷۵تن نخود برداشت کنند.
چتر ایمیدرو بر معادن کرمانشاه
ایمیدرو دیگر شرکت دولتی وزارت صمت است که به صورت تخصصی در حوزه معدن فعالیت دارد و طی چند سال اخیر ماموریت شناسایی و اکتشاف پهنه های امیدبخش را برعهده گرفته است، حالا با اتمام کار شناسایی و تفاهم نامهای که با استانداری کرمانشاه نوشته و تنها یک خبر چند سطری از آن منتشر شد قرار است بهترین معادن در اختیار آنها قرار بگیرد.
با تاکیدی که استاندار کرمانشاه در جلوگیری از خام فروشی دارند، باید ببینیم ایمیدرو برنامهای برای فرآوری و احداث کارخانه های تولیدی خواهد داشت یا باز هم پنبه بدون محصول آبیاری خواهیم کرد؟!
گزارش: عبداله مرادی - میلکان
نظر شما