بلایای طبیعی در جهان سوم از فرط آنکه تدبیری برای مواجهه با آن در دستور کار حکمرانان نبوده و نیست همواره در اذهان عمومی به خشم و غضب الهی تعبیر میشوند! چراکه پس از وقوع آن، حجم عظیمی از خسارت به بار میآید و سرنوشت یک نسل را دستخوش تغییر میدهد!
به عنوان یک روزنامهنگار میدانم که شهروندان خوی سالها طعم درماندگی را خواهند چشید، گول بازدید مقامات و عکسهای پیدرپی کمک رسانی را نمی خورم، چادر، کنسرو و پتو، قرصهای مسکنی هستند که از بس در مواقع بحران در کشورمان تجویز شده اند حتی آن اندک اثر موقت خود را هم از دست داده اند!
بیاد میآورم که با گذشت چندین سال از زلزله قطور هنوزهم که هنوز است ساکنان آن منطقه به روال زندگی خود قبل از آن حادثه برنگشتهاند همانطور که در شهر بم کسانی پیدا میشوند که با گذشت سالهای دور و دراز هنوز هم در کانکس زندگی میکنند!
نسل ما به چشم خود آن روز را نخواهد دید که بلایای طبیعی دیگر تهدیدی جدی برای حیات و ممات شهروندان نباشد! برای رسیدن به روزی که زلزله های ۸ ریشتری که تجربه آن برای شهروندان ژاپنی عادی شده گزندی به زندگی مان وارد نسازد باید سالهای زیادی طی شوند تا آن اصول و نظارت از سوی مسئولین رعایت شوند و آن مسئولیت پذیری و استعانت مالی از سوی شهروندان فراهم!
دیشب که غرق در اخبار زلزله خوی بودم، عقل و منطقم بر شور و احساس مسئولیتم چربید و به جاده خوی نزدم! آنجا آنچه فراوان است دوربین است و مسئولینی که هرکدام مدعی هستند در بهترین حالت خود ظاهر شده و عرض اندام میکنند!
به شهروندان خوی که تمام سعیشان را میکنند از کیسه هلال احمر برای خود چادر یا وسیلهای تهییه کنند خرده نگیرید آنها خوب میدانند که همین چند روز بساط کمک رسانی پهن است و من بعد در سرمای استخوان سوز زمستان باید در پی مسکنی موقت و در فصل بهار برای گرفتن وام های مساعدتی مابین ادارات پاسگاری شوند تا بلکه بتوانند همان سرپناه و یاکمتر از آنچه داشته اند را مجددا بازیابند!
قلم را برای ناامیدی به حرکت در نمیآورم و انگشت را برای مایوس کردن بر صفحه کیبورد نمیبرم اما واقعیت همان بود که اشاره شد، ما ملتی درمانده از پس حوادث هستیم! همیشه دعا میکنم روزی نرسد که همین چرخ فشل زندگی مان در باتلاق سوانح و بلایای طبیعی گیر کند که آن روز امان ما و یک نسل پس از ما بریده خواهد شد./
نظر شما