به گزارش خبرنگار اعزامی کُردپرس به سلیمانیه، اینجا در کُردستان عراق، مردم با زبان طنزِ آمیخته با هجو سیاسی، مبارزات انتخاباتی را (شه ره په رو یا نبرد پارچهها/پرچمها) می نامند. اسمی درخور تأمل و غم انگیز که بیانگر حال و روز بدِ مردم از پرچمها و نمادهای بی عمل حزبی است. همه ی شهر پر شده از این پارچه ها و نمادهای حزبی؛ گویی اینکه پرچمها می خواهند به جای کاندیداها زبان مردم در مجلس باشند!
اینجا حزب برای مردم رنگ دیگری دارد و مردم در حزب ها خلاصه شده اند. شاید بیراه نباشد اگر بگویم که آب خوردن و حتی راه رفتن مردم هم حزبی است. اکثر ماها و شاید اکثر تحلیلگران میدانی فکر میکردند، مردم اقلیم در آن وانفسای رفراندوم و شکست سیاسی از بغداد، دیگر از احزاب کُردی زدهشده باشند، اما نه؛ مثلاینکه مردم نمیتوانند نسبت به خود و آینده خود با وصف همه بداخلاقیها و فسادهای موجود در این منطقه، بیتفاوت باشند و به گفته 《هیمن》راننده تاکسی درون شهری، مردم اگر از روی رقابت حزبی هم شده باشد، اجازه نمی دهند رقیب هایشان پیروز شوند و حتماً می روند رأی میدهند. البته نمی دانم چقدر این گفته هیمن درست باشد، اما جوش و خروشی که در خیابان های سلیمانیه می بینم و کارناوال های انتخاباتی که به راه افتاده، به من نشان میدهد که مقهور شدن در وادی عمل سیاسی برای این مردم بی معنی است و این راننده تاکسی هم مثل همه کُردها "سیاستدان " به دنیا می آیند و اما، رنگ زرد و سبز و سفید و آبی و نارنجی و بعضاً ترکیب آنها در جایجای شهر یک مفهوم را می رساند،《عطش قدرت》!
اما چه حزبی اینجا در اقلیم کُردستان پیروز انتخابات خواهد شد یا بهتر بگوییم کدام احزاب بیشترین کرسی را در انتخابات مجلس عراق به دست خواهند آورد؟ این سؤالی اساسی و چالشی است؛ چرا که همین چند ماه پیش بود که مردم، از حزب و حزبی بودن در اقلیم خسته شده بودند، اما باز به گفته هیمن، سرنوشت معکوس و سیاست جزء لاینفک زندگی این مردمان است و با همه ناملایمات محکوم به ادامه آن هستند. مردمی که در افتانوخیزان سیاست، آنقدر طعم شکست را چشیدهاند که هر بار با دندهای دیگر برمیخیزند!
《محمد》 که روی صندلی پارک معروف (باخچه ی گشتی، پارک ملت یا پارک عمومی) نشسته است و احتمال می دهم طرفدار اتحادیه میهنی کُردستان، یکی از دو حزب حاکم بر اقلیم کُردستان باشد، می گوید: قطعاً از ۱۸ کرسی مجلس عراق در استان سلیمانیه که اینک ۵ کرسی متعلق به اتحادیه و ۷ کرسی متعلق به جنبش تغییر و ۲ کرسی متعلق به اتحاد اسلامی، ۲ کرسی متعلق به حزب دموکرات و ۲ کرسی متعلق به جماعت اسلامی است، دگرگونی اساسی رخ خواهد داد. دنیای بعد از رفراندوم دنیای دیگری شده و مردم 《اشتباهات》 و 《خیانت》بعد از رفراندوم را هرگز فراموش نمیکنند.
از او درباره حرکت و جریان های جدید سیاسی که در زمان انتخابات شکل گرفته اند، پرسیدم، جواب داد: حرکت《نه وه ی نوی/نسل تازه》 سرمایه گذاری زیادی می کند و 《شاسوار عبدالواحد》 به عنوان یک تاجر سعی دارد با رنگ و لعاب بخشی از رأی مردم را به سوی خود بکشد. شاید موفق شود و احتمال این که یکی دو کرسی به دست بیاورد، وجود دارد اما جریانش، هنوز استخواندار نیست و اقبال عمومی به سمتش نیامده است.
محمد از رقیب مهم و قوی دیگر اتحادیه میهنی که تا چند روز پیش جانشین دوم مرحوم جلال طالبانی بود، سخن گفت. لیست 《ائتلاف همپیمانی برای دمکراسی و عدالت》 به رهبری دکتر برهم صالح؛ شخص سیاسی محافظه کار اما جدا شده اتحادیه میهنی که اکنون رهبری جریانی سیاسی را در دست گرفته و به رقبایش می تازد که فاسد هستند و این در حالی است که تا پیش از این وی، دومین فرد حزب اتحادیه بود و تمام امور حزبی از زیر نظرش عبور می کرد.
محمد گفت: پیشبینی من این است که لیست دکتر برهم در استان سلیمانیه دو یا سه کرسی کسب کند، اما باز هم در مقابل جنبش تغییر توانایی چندانی ندارد.
ما در این سمت میدان، جنبش تغییر یک سرو گردن از احزاب دیگر، خود را بالاتر می بیند و اعتماد به نفسش را که در پی شکست سیاسی دو حزب رقیب در موضوع رفراندوم و پس از رفراندوم، دو چندان کرده، به بازی آورده تا گردونه رقابت را از حریفش (اتحادیه میهنی) برباید و کرسی بیشتری از قبل کسب کند. به نظرم و شاید به خاطر بوق و کرنایی که جنبش تغییر (گوران) در شهر به راه انداخته، بتوان گفت که اقبال عمومی بیش از پیش به سمت جنبش تغییر رفته است.
شاید خوانندگان از خود بپرسند که چرا می گویم اقبال عمومی نسبت به جنبش تغییر بیشتر است. باید بگویم، جنبش تغییر به دلیل برهنگی در بکارگیری الفاظ در مقابل احزاب رقیب و بخصوص حزب دمکرات کردستان مشهور است و با وامگیری از مشق سیاسی که مرحوم نوشیروان مصطفی رهبر حزب به جای گذاشته، در بیان مطالبات زبان آتشینی اختیار کرده و همین موجب شده فرهنگ سیاسی امروز سلیمانیه همزادپنداری زیادی با این جریان نماید و طیف ناراضی و نیروهای اجتماعی واپسگرا از نظم اقلیم، به سمتش متمایل شوند. البته منش حزبی جنبش تغییر و عملکرد تقریباً عدالت محورانِ و استفاده از اشخاص جوان و گمنام در پستهای حزبی، این افزایش اعتبار و اقبال حزبی را ارتقا داده است.
در سمت دیگر حزب اتحادیه میهنی قرار دارد. حزبی در گیرودار جنگ قدرت و انشقاقهای مختلف که هر بار ضربهای بر پیکرهاش وارد میشود. پیشبینی چندان روشنی در خصوص تعداد کرسی های اتحادیه میهنی در سلیمانیه نمی توان انجام داد و به نظر با توجه به موضوع رفراندوم و جریان کرکوک اتحادیه میهنی با چالش جدی کاهش کرسی ها در استان سلیمانیه روبروست. البته این حزب همچنان صاحب ثروت و تفنگ است و سعی دارد با رقیب و شریک قدیمیاش موازنه را به رقبایش نبازد و در همکاری استراتژیک با حزب دمکرات از کرسیهایش دفاع کند، امری که شاید برای حزب دموکرات بد نباشد که اتحادیه را ضعیفتر از گذشته ببیند.
نظر شما