آرزویی بعید برای کردهای ترکیه/ متین مستوفی

سرویس ترکیه- رای همیشگی 10 درصدی کردها یقینا اردوغان را رئیس جمهور خواهد کرد. ریاست جمهوری با کمترین هزینه و رد و بدل امتیازات.

کمتر از دو ماه به انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری ترکیه باقی مانده است. صفوف رقبا و به تعبیری دشمنان تا حدودی مبهم است. تنها طرفی که بصورت صریح و آشکار وضعیتش مشخص گردیده، ائتلاف جمهور است. رجب طیب اردوغان رئیس جمهور مقتدر فعلی ترکیه یگانه نامزد این ائتلاف است. وی بخت اول رسیدن به صندلی ریاست جمهوری ترکیه است. آنچه کماکان مبهم مانده، چینش رقبای اردوغان است. از سویی محرم اینجه به عنوان نامزد حزب جمهوری خواه خلق معرفی شده و از طرف دیگر خانم مرال آکشنر رهبر حزب خوب هم وارد میدان شده است. اما جالب تر از همه طرف ها، وضعیت حزب کردها در انتخابات است که صلاح الدین دمیرتاش رهبر پیشین خود را برای ستیز با رئیس جمهور مستقر معرفی کرده است. آنچه این انتخاب را جالب کرده، زندانی بودن نامزد حزب دموکراتیک خلق ها است. دمیرتاش بیش از یک سال و نیم اخیر را در زندان سپری کرده و کوچک ترین ارتباطی با جامعه کردهای ترکیه نداشته است. حال خانم بولدان رئیس مشترک جدید حزب دموکراتیک خلق ها مدعی شده که دمیرتاش رقیب اردوغان در دور دوم انتخابات خواهد بود. این بدین معنی است که خانم بولدان براین باور است که دمیرتاش محبوس با پشت سر گذاشتن رقبایی چون محرم اینجه و خانم آکشنر در دور دوم انتخابات حاضر خواهد بود. این مدعا سه پیش شرط دارد که بنظر می رسد رئیس حزب دموکراتیک خلق ها آنها را تامین شده می داند. نخست این که دمیرتاش درفاصله باقی مانده تا انتخابات حکم قطعی محکومیت از دادگاههای ترکیه دریافت نخواهد کرد و مجوز حضورش بعنوان نامزد در انتخابات صادر می شود. دوم اینکه مردم کرد ترکیه بر این باور مانده اند که وکیل محبوس شده کرد ترکیه در زندان، بهترین گزینه برای آنها در این رقابت پیش رو خواهد بود و مردم کماکان وی را حمایت می کنند و سوم اینکه آرای وی از انتخابات پیشین ریاست جمهوری بسیار بیشتر خواهد بود. انتخاباتی که در آن دمیرتاش اندکی کمتر از 10 درصد آرا را کسب کرد. یعنی در واقع آرای سنتی قریب به 25 درصدی حزب جمهوری خواه خلق هم یا به سبد دمیرتاش ریخته می شوند و یا اینکه وی بیش از این مقدار هم رای کسب خواهد کرد.

دمیرتاش پیش بسوی ریاست جمهوری یا آزادی از پشت میله های زندان ادیرنه؟

اما اساسا یک فرضیه دیگر نیزدر خصوص این انتخاب حزب دموکراتیک خلق ها به ذهن خطور می کند. اینکه خانم بولدان در حال کری خوانی انتخاباتی است و اساسا حزب وی درصدد پیروزی در انتخابات نیست و صرفا با طرح آقای دمیرتاش در جستجوی کسب موقعیتی بهتر از شرایط اسفبار کنونی برای حزب طرفدار کردها است. شاید این موقعیت بهتر، به آزادی دمیرتاش و دیگر سیاستمداران دربند کرد خلاصه شود و شاید اندکی بیش از آن.

زمانی ه.د.پ یا همان حزب دموکراتیک خلق ها با بیش از 13 درصد آرای انتخابات پارلمانی ترکیه 80 نماینده را رهسپار مجلس این کشور کرد. دمیرتاش در راس آنها بود. اما اکنون این حزب با دهها نماینده وسیاستمدار برجسته محبوس در زندانهای ترکیه صرفا درپی کسب حداقلی از وضعیت گذشته خود است.

علل شرایط کنونی حزب کردهای ترکیه خود یک تحلیل و یادداشت مجزا را طلب می کند اما مراد بنده در نوشتار کوتاه پیش رو این است به این سوال پاسخ داده شود که آیا ه.د.پ در انتخابات پیش رو استراتژی صحیحی انتخاب کرده و اساسا کارت هایی که کردها می توانند با آنها بازی کنند تا چه اندازه محدود شده اند؟

آیا حزب دموکراتیک خلق ها در گوشه رینگ گرفتار شده است؟

دمیرتاش در انتخابات پیش رو رسما نامزد ه.د.پ است. اما کماکان سازوکار تبلیغات انتخاباتی و سخنرانی ها و اعلام مواضع وی مشخص نیست. ه.د.پ همچنین مشخص نکرده است که اگر به هر دلیلی دمیرتاش قادر به ادامه رقابت نگردید موضع این حزب چه خواهد بود؟ همچنین این حزب کوچکترین اشاره ای به احتمال ائتلاف با دیگر احزاب مخالف دولت نکرده است و صرفا خانم بولدان اذعان کرد که به تصمیم حزب جمهوری خواه خلق در انتخاب محرم اینجه به عنوان نامزد این حزب احترام می گذارد. بنظر نمی رسد خانم آکشنر چندان سنخیتی با ه.د.پ داشته باشد و با این وصف تنها باید منتظر نزدیکی حزب جمهوری خواه خلق به کردها بود. این موضوع هم شبهات فراوانی دارد چرا که اساسا نزدیکی حزب جمهوری خواه خلق به ه.د.پ می تواند باعث سست شدن اتحاد نانوشته این حزب با خانم آکشنر و تیمش شود. آیا قلیچدار اوغلو کردهای درموضع ضعف قرار گرفته کنونی را به نامزد در حال رشد ملی گرای ترکیه ترجیح می دهد؟ آیا این مسئله در نهایت نمی تواند تکرارتلخ تاریخ باشد. زمانی که با نزدیکی حزب جمهوری خواه خلق به ه.د.پ در سال های گذشته عملا اتحاد حزب حرکت ملی با جمهوری خواهها به پایان راه خود رسید و دولت باغچه لی کز کردن زیر سایه اردوغان را به حضور در اتحادی که یک ضلع آن کردهای هوادار اوجالان باشند ترجیح داد. پیشتر اکمل الدین احسان اوغلو نامزد مشترک جمهوری خواه ها و ملی گرا ها در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه بود اما پس از آن با نزدیکی و همنشینی کمال قلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوری خواه خلق با کردها، ملی گراهای حزب حرکت ملی به کلی از این حزب فاصله گرفتند و اکنون خود را در ائتلاف جمهور با حزب حاکم می بینند.

آیا نزدیکی مجدد حزب جمهوری خواه خلق به کردها، این بار خانم آکشنر را نیز به سمتی دیگر سوق نمی دهد. در صورتی که این اتفاق بیفتد، شکست مخالفان دولت حتمی است. پس شواهد نشان می دهد در نهایت این کردها هستند که باید ساکت و آرام به دنباله روی از بازی سیاسی دو حزب اصلی مخالف دولت، یعنی حزب خوب و جمهوری خواه خلق بپردازند. دمیرتاش به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری راه نخواهد یافت و بنظر می رسد خانم بولدان باید دلیلی قانع کننده تر در خصوص تصمیم این حزب ارائه کند. دور دومی اگر وجود داشته باشد باید در آن منتظر رقابت اردوغان با یکی از نامزدهای حزب خوب و یا حزب جمهوری خواه خلق بود. کردها هم برای شکست اردوغان چاره ای جزکنار آمدن با کمترین دستاوردها و پیروی از نامزد مخالفان ندارند.

غیر از این ، تنها یک راه باقی می ماند. پیوستن به ائتلاف جمهور!

بنظر گزینه جالبی است، نه ؟

چرا اتحاد با اردوغان بهترین گزینه کردها است؟

چنانچه کردها چنین تصمیمی بگیرند و اردوغان هم پیروزی خود را در خطر ببیند احتمال این ائتلاف چندان هم کم نیست. شاید شرایط فعلی میدان رقابت در ترکیه 180 درجه با این موضوع تفاوت داشته باشد. اما آقای اردوغان نشان داده که برای بقای خود در قدرت هرکاری خواهد کرد. وی اگر موقعیتش را در خطر ببیند می تواند چنین تدبیری از سوی کردها را بپذیرد. وی و حزبش بصورت معمول قریب به 42 الی 45 درصد آرای انتخابات را کسب می کند اما آیا دولت باغچه لی و حزب متلاشی شده اش می توانند مابقی آرای لازم برای رسیدن اردوغان به صندلی ریاست جمهوری را کسب کنند. این مسئله با وضعیت فاجعه بار کنونی حزب حرکت ملی بسیار مورد تردید است. همین ضعف متحد آقای اردوغان باعث شده تا رقبایش برای وی دندان تیز کنند. اما رای همیشگی 10 درصدی کردها یقینا اردوغان را رئیس جمهور خواهد کرد. ریاست جمهوری با کمترین هزینه و رد و بدل امتیازات. اردوغان اگر باغچه لی را در کنار خود حفظ کند سوای احتمال شکست، درصورت پیروزی باید بسیاری از پست های کلیدی و تئوری های حزب حرکت ملی را بپذیرد. چیزی که اردوغان با علامت بوزقورتی که چندی پیش نشان داد، آن را کلید زد. اما پس ازاین کار نه تنها بر هوادارانش اضافه نشد بلکه ریزشی معنی دار در میان حامیان وی نیز رخ داد. وی هرگز به عنوان فردی ملی گرای رادیکال شناخته نشده است اما اکنون برای جلب رضایت دوست شکست خورده و کم منفعتش باید رفتارهایی غیرمعمول از خود بروز دهد.

اما وی مدتها حامی حقوق کردها بوده و اکنون بنا به شرایط سیاسی مورد نظر خود چند صباحی است که به آنها پشت کرده است. پیشتر اردوغان حتی تابوی مذاکره با اوجالان را هم شکسته بود و بارها به کردهای ترکیه سیگنال حمایت ارسال کرده بود. آیا اکنون با هزینه کمتر نمی تواند دوباره دل کردهای آناتولی شرقی را بدست آورد و در عین حال پیروزی خود را در انتخابات تضمین کند؟

بنظر می رسد چنانچه اردوغان خطر شکست را احساس کند و کردها هم اندکی متفاوت از ایدئولوژی مارکسیست لنینیستی خود بیندیشند، این اتفاق می تواند به بزرگترین رخداد سالهای اخیر ترکیه بدل شود. وضعیتی که سال 2015 نیز در حال رخ دادن بود اما با تصمیمات چپ گرایانه کردها پس از انتخابات ژوئن 2015 و پشت کردن آنها به اردوغان سر نگرفت و کردها را به شرایط کنونی سوق داد.

حال خانم بولدان بجای شاخ و شانه کشیدن برای طرف های دیگر باید امیدوار باشد که در روزهای آینده شرایط آقای اردوغان بدتر شود و وی خود را در آستانه شکست ببیند. در این صورت شاید با درایت دو طرف بتوان کاری کرد که نه سیخ بسوزد و نه کباب.

کردها شرایط تیره وتار کنونی را سپری کنند و آقای اردوغان هم سلطنتی حکیمانه در ترکیه را آغاز کند. در سیاست همیشه ایده آلها محکوم به شکست هستند. تنها می توان ملغمه ای از برد و باخت ایجاد کرد.

کف میدان سیاست کنونی ترکیه احتمال فوق را در حد آرزویی بعید تنرل می دهد اما همیشه در سیاست می توان تصمیماتی جسورانه گرفت.

متین مستوفی

کد خبر 58798

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha