خبرگزاری کردپرس _ اینجا که من ایستاده ام ارتفاعات چهل چشمه کردستان ایران است که با سینه ای ستبر با یال های بلند در بهاران بسان چشمان دختران کُرد می درخشد.
از میان دره ها آواز رود و زمزمه ی آبشارها با نسیمی دل انگیز و فرح بخش به گوش می رسد و این نسیم می رود تا اوج بگیرد و بر یال ها ی بلند و سترگ عطر افشانی کند و مژده ی بهاران را به ارتفاعات بالا تر نوید دهد.
و اما در اوایل بهار، هنگام سحرگاهان گیاهانی که از زیر برف سراز خاک برآ ورده اند چشم انتظار خورشیدند که نور و حرارت را در آغوش بگیرند و کرختی و سردی هوا را از خود بزدایند.
ازدور آن بالا قله "شاه نشین " قد بر افراشته " و کانی چاو ره ش "در سینه آن جاریست و سالها ست "سمفونی حماسی" می نوازد و چه خوش هم می نوازد ، آن هم برای دخترانی با پوشش لباس های خوش رنگ چون حریرکه الهام گرفته از گل های متنوع چهل چشمه کردستان است و در این میان زنی قد بلند باچشمان سیاه ، درشت و زیبا که پیوندی با آب ، آفتاب ، ستاره و مهر دارد با قدمتی به درازای تاریخ ماد دارد با عشق و سرمستی رهبری سمفونیک را به عهده دارد.
آری زنی زیبا که با نواختن موسیقی حماسی، طنین نوایش تا قله ی کوه "شاه نشین چهل چشمه" رفته است و " کانی **چاو ره ش همیشه در یادها جاودانه مانده است.
**چا و ره ش به معنای چشمان سیاه
* پیشکسوت کوهنوردی کرمانشاه
نظر شما