روابط بهبود یافتۀ ترکیه با ایالات متحده هنوز به سطح روابط واقعاً گرم و دوستانه نرسیده است، سطحی که در تاریخ تقریباً صد سالۀ روابط این دو جمهوری بیشتر خیالی به نظر می رسد.
روز 2 نوامبر دولت ترامپ تحریم ها علیه دو وزیر دولت ترکیه را که در واکنش به تداوم بازداشت کشیش آمریکایی اندرو برانسون وضع شده بودند، لغو کرد و سه روز پس از آن به صورت رسمی اعلام کرد افراد و شرکت های این کشور که در حوزۀ محصولات نفتی با ایران به تجارت می پردازند از جریمه های احتمالی نقض تحریم ها معافیت خواهند داشت.
حتی اگر جزئیات راجع به این معافیت ها به نحوی باشد که برای شرکت های ترک مشکل ایجاد کند، صرف حضور ترکیه در میان هشت کشور «دوست و متحد» ایالات متحده که از تحریم های این کشور علیه ایران معاف شده اند، نشان می دهد که روابط دو کشور رو به بهبود پیش می رود. اما هنوز از تغییر تعرفۀ واردات فولاد و آلومینیوم ترکیه، که در نتیجۀ بحران برانسون افزایش یافته بود، خبری نیست.
این یعنی این رویداد ها نباید انتظار ما را بالا ببرند، مسائلی هنوز وجود دارند. اگر چه انتخابات میان دوره ای ایالات متحده و حملات اخیر در این کشور توجه همه را به خود جلب کرده اند، اما هنوز بسیاری از اعضای دولت ترامپ و تعدادی بیشتر از آنها در کنگره از سیاست های ترکیه خشمگین هستند.
درست است که دیگر درخواست اخراج ترکیه از ناتو مطرح نیست، به ویژه از سوی آن اعضای کنگره که شرکای عقیدتی برانسون محسوب می شوند و بازداشت ناعادلانۀ وی را نشانۀ اثبات کنندۀ پشت کردن ترکیه به متحدان غربی خود و نشانۀ نقض سنت سکولار احترام به آزادی مذهبی اشخاص می دانستند. با وجود این، بسیاری از اعضای جامعۀ سیاست خارجی ترکیه نگرانی هایی دربارۀ روابط گرم ترکیه با روسیه دارند که سند آن خرید سامانۀ دفاع موشکی S-400 توسط آنکارا و تمایل به رفتار با دیگر اعضای پیمان ناتو به عنوان رقیب است، نه به عنوان دوست یا متحد.
بخش عمده ای از این خصومت با ترکیه را می توان به پای رجب طیب اردوغان رئیس جمهور این کشور گذاشت. طرفداران فعالیت های سوسیال دموکراتیک فراتر از صندوق های رأی (قوۀ قضائیۀ مستقل، تفکیک قوا، جامعۀ مدنی قدرتمند، و به ویژه مطبوعات آزادی که مورد ارعاب و اجبار قرار نگیرد) همچنان از برخورد حکومت ترکیه با کسانی که علیه سیاست های رئیس جمهور این کشور سخن می گویند، در واهمه اند.
دولت ایالات متحده به کسانی که در پی تقویت اجرای اصول سوسیال دموکراسی در داخل ترکیه هستند، کمک چندانی نخواهد کرد یا اصلاً کمک نخواهد کرد. اصرار بر آزادی برانسون در حالی که نسبت به بازداشت سرکان گولگه دو تابعیتی ترک – آمریکایی و سه کارمند دیپلماتیک سفارت ایالات متحده در ترکیه تنها به اعتراضی صوری بسنده شد، نشان داد که در مبارزۀ دولت ترامپ برای عدالت در ترکیه شهروندی تا چه حد مهم است.
به همین شیوه، ناپدید شدن موضوع خاشقچی از خروجی بسیاری از رسانه های آمریکایی نشان می دهد که تلاش های ایالات متحده در خصوص حاکمیت قانون و حقوق بشر در کشورهای دیگر تا چه حد سطحی و ضعیف است. واشنگتن پست و چند رسانۀ دیگر همچنان تلاش می کنند دولت ترامپ را تحریک کنند که حقیقت را دربارۀ آمران و عاملان قتل خاشقچی از عربستان سعوی بخواهد، اما با توجه به بی علاقگی بخش اعظم رأی دهندگان آمریکایی به این جنایت هولناک، کاخ سفید دریافته است که می تواند به پذیرش و تأیید محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی ادامه دهد و در پی منافع ایالات متحده باشد.
از منظر ایالات متحده مهمترین نگرانی سیاسی در منطقۀ ترکیه، ایران است. مسائل پیچیدۀ ناشی از این نگرانی نیازمند موشکافی بیشتری هستند.
ایالات متحده از طریق سیاست نحریم خود توانسته است به تدریج حدود 30 تا 40 درصد از صادرات نفت خام ایران بکاهد. 5 نوامبر با یک سیاست تحریمی سنگین تر از راه رسیده است و مجازات هایی برای کسانی که تحریم های ایالات متحده را نقض کنند در نظر گرفته شده است. اما جلوگیری از ورود همۀ نفت خام ایران به بازارها جهانی، قیمت محصولات نفتی را افزایش خواهد داد، نتیجه ای که مصرف کنندگان آمریکایی (یعنی رأی دهندگان) به هیچ وجه نمی پسندند. بنابراین ایالات متحده سعودی ها را تشویق می کند که نفت بیشتری استخراج و به بازار جهانی تزریق کنند تا تأثیر کاهش فروش نفت ایران (بر رأی دهندگان آمریکایی) تعدیل شود. گزارش می شود که دولت ایالات متحده در حال تلاش برای حل مناقشۀ تولید مشترک نفت در منطقۀ بی طرف میان کویت و عربستان و گفتگو با مقام های عراق و اقلیم کردستان برای از سر گیری صادرات نفت عراق به ترکیه است.
مورد نخست به ثبات در تولید جهانی نفت خواهد انجامید و مورد دوم بسیار به سود ترکیه خواهد بود که در جستجوی راهی برای در امان ماندن از تحریم های ایالات متحده و مجازات شدید ناشی از نقض آنها است. هر دو مورد نشان از آن دارند که ایالات متحده برای تعقیب سیاست خود در قبال ایران چه راه درازی در پیش دارد.
آنچه در پاراگراف قبل گفته شد نشان می دهد که حفظ روابط قوی و مثبت با عربستان سعودی تا چه حد برای تداوم سیاست ایالات متحده علیه ایران اهمیت دارد. بنابر این، جز در شرایطی که پادشاه عربستان اعلام کند دیگر از ولیعهد حمایت نمی کند، ایالات متحده به همکاری نزدیک با محمد بن سلمان ادامه خواهد داد، نتیجۀ تحقیقات در خصوص قتل هولناک خاشقچی نیز هر چه می خواهد باشد. این بدان معنا نیست که شاهزاده محمد بن سلمان تضعیف نشده است (اصرار ایالات متحده بر آتش بس در یمن نشان می دهد او مقداری از نفوذ خود را از دست داده است)، بلکه سرنوشت او به سادگی در دست پادشاه است نه در دست مسئولان تحقیق این پرونده و نه در دست اردوغان که با بازی در پروندۀ قتل خاشقچی مقداری اقتدار سیاسی برای خود کسب کرده است.
اردوغان با حمایت بسیاری از رسانه های ترکیه خود را جویای عدالت و حقیقت نشان داد، اما تا این لحظه تا جایی پیش نرفته است که اعلام کند پادشاه یا ولیعهد عربستان مستقیماً مسئول مرگ خاشقچی هستند و گمان نمی رود چنین کند. او در عوض به اعتبار خود در جهان جلایی داد و خود را به عنوان بازیگری معقول و یک بی طرف که تنها در پی روشن کردن حقیقت است، معرفی کرد. این در حالی است که روزنامه نگاران، دانشگاهیان، معلمان، پزشکان و مردم بی شمار دیگری در زندان ها می پوسند، دیگران در کشورهای خارجی در پی اخذ پناهندگی هستند و هزاران تن به خاطر اتهامات بی اساس شغل خود را از دست داده اند. اردوغان از این واقعه منتفع شد که سرخط خبر اغلب رسانه های آمریکایی به قاتلان پست سعودی اختصاص یافت، به جای این که از روزنامه نگارانی که ناعادلانه در ترکیه بازداشت شده اند بنویسند.
البته همۀ این خیال پردازی ها نقش بر آب خواهد شد، اگر تحرکات ترکیه علیه نیروهای کرد سوری یگان های مدافع خلق (YPG) به مرگ پرسنل نظامی آمریکایی منجر شود. با توجه به تلاش شدید ایالات متحده برای جلوگیری از چنین اتفاقی در منطقۀ مرزی میان ترکیه و سوریه، احتمالاً فرماندهان آمریکایی که در میدان حضور دارند مرگ پرسنل آمریکایی را به دست ترکیه که یک متحد ناتو است، سهوی قلمداد نخواهند کرد. بدون تردید سران این کشور در کاخ سفید و کنگره نیز چنین نخواهند اندیشید.
در مجموع، معافیت از مجازات نقض تحریم های ایران با عنوان «دوست و متحد» و برداشتن تحریم های مرتبط با برانسون خبرهای خوبی برای ترکیه هستند، اما در پس آرامشی که به خاطر انتخابات میان دوره ای ایالات متحده برقرار است، عدم توافق در سطوح زیرین همچنان ادامه دارد. به خاطر تعرفه ها، گولن، فروش F-35، استخراج نفت در نزدیکی قبرس و مسائلی از این دست، رؤسای جمهور ایالات متحده و ترکیه به مدیریت روابط پر از تنش خود ادامه خواهند داد و هر یک از آنها تلاش خواهد کرد آنچه را برای کشور خود بهتر می داند به واقعیت تبدیل کند.
* ادوارد جی. استافورد بازنشستۀ دفتر خدمات خارجی ایالات متحده است. وی از سال 2011 تا 2014 کنسول روابط سیاسی – نظامی در آنکارا بود. وی عضو هیأت علمی کالج دفاع آمریکایی بود و در این کالج به تدریس روابط مدنی – نظامی اشتغال داشت. استافورد علاوه بر آنکارا، در بغداد، لواندا، بخارست، کناکری، لوزاکا و تیخوانا در زمینۀ مسائل کشورهای مختلف، روابط سیاسی – نظامی و مسائل اطلاعاتی برای دولت ایالات متحده انجام وظیفه کرده است.
منبع: پایگاه خبری - تحلیلی احوال
ترجمه: خبرگزاری کردپرس – سرویس ترکیه
بیشتر بخوانید:
ارتش دموکراتیک سوریه گرفتار میان آمریکا و ترکیه / سیمون اسپیکمن کوردال
چرخش جدی ترکیه به سوی ایران روابط این کشور با آمریکا را به خطر انداخته است/ یاووز بایدار
میلیاردرهای اردوغان و شفافیت مالی و مالیاتی / مارک بنتلی
ترکیه به شرق فرات حمله خواهد کرد / سرکان دمیرتاش
نبرد کوبانی: مبارزۀ بشریت علیه تاریکی / گوکجان آیدوغان
ملی گرایان ترکیه اردوغان را به پشت صحنه می رانند / یاووز بایدار
انحطاط حکومت فعلی ترکیه از منظر اندیشه های ابن خلدون / علی آغجاکولو
نشست چهار جانبۀ استانبول: فرصتی برای صلح در سوریه؟ / سرکان دمیرتاش
رضایتمندی ستم دیدگان: جامعه شناسی مقلوب / گوکهان باجیک
نظر شما