خبرگزاری کردپرس _ دکتر آمد، دکتر رفت، دکتر جلسه دارد، دکتر کی میآید؟ دکتر دفاع دارد، دکتر امروز کلاس دارد، دکتر جلسهٔ کمیسیون دارد، دکتر رفته حوزهٔ ریاست، دکتر ارباب رجوع دارد، دکتر دانشکدهٔ ادبیات است، دکتر جلسهٔ مجازی دارد... بیشتر اوقات که صبحها از پلههای سازمان مرکزی بالا میآید و گام درراهرو میگذارد، من عاشقانه منتظر همین آمدنم.
از نگاه دیگران من فقط گزارشگر این رفتوآمدهای دکتر غلامرضا سالمیان (1) هستم. اما بهراستی چنین نیست، بلکه درسها آموختهام و به انسان امیدوار شدهام.
از همان اوایل که مسئول دفتر ایشان بودم، از تواضع و فروتنیاش درسها آموختم.
بیاغراق شخصی که دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی دارد، استاد دانشگاه و اهل دانش و فرهنگ باشد انسانی والا و دوست داشتنیست. از همه مهمتر شاگردانی ممتاز در مقطع دکتری از کلاس ایشان برآمدهاند که در رشتهٔ خود متخصص هستند.
زمانی که ایشان مدیرکل تحصیلات تکمیلی بودند، بهزودی پی بردم این انسان دلسوز و پرانرژی در کار خود چقدر باهوش است، امّا با این وصف هیچ وقت ندیدم یک بار بر من خرده بگیرد. این مرام را به فال نیک گرفتم و دریافتم که این خصوصیات ناب از فرهیختگی او نشأت میگیرد.
اکنون نیز که در معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه حضور دارند مایهٔ دلگرمی همهٔ همکاران هستند.
احتمالاً بگویید که من چه انسان خوشبینی هستم. بله همینطور است. شاید بر اساس فرهنگ اداری و عقیدهٔ خودم من نباید کارمند میشدم؛ زیرا با این دیدگاه و مرام و طرز تفکری که من دارم شاید برای همکارانم خوشآیند نباشد. اگر چنین تصوری، خداینکرده، به ذهنتان خطور کرده، مهم نیست؛ زیرا هر کسی حق دارد نسبت به محیط کارش تصورات متفاوتی داشته باشد.
من همیشه بر این باور بوده و هستم که جناب آقای دکتر غلامرضا سالمیان مثل همیشه برای همکاران آموزش و دانشگاهیان مایهٔ افتخار و خیر و برکت بوده و هست و چه بسا قلم من در وصف ایشان برای بیان واژهها کم میآورد و بهراستی ویژگیهای شخصیتی ایشان را با چند واژه نمیتوان بیان کرد.
در واقع و بیاغراق ارادت من به ایشان بیشتر از جنبهٔ ادبی است، تا مواردی دیگر، چون من عاشق ادبیّاتم و همچنان که میدانید زبان و ادبیّات فارسی رشتهایست سرشار از احساس، عواطف و عرفان.
در جملهای زیبا گفته شدهاست:
اگر انسانی را یافتی
که تو را میفهمد، رهایش نکن
چقدر آنها که ما را میفهمند بیشمارند.
آری، همینطور است و دقیقاً من به این نوع نگرش و نگاه پایبندم. بهفرض،اگر در وجود من احساس و عواطفی انسانی نسبت به همهٔ همکاران آموزش هست، شاید به گذشته و نوع کار و سابقهٔ من برمیگردد؛ یعنی پنج سال کتابفروشی در پیادهروها و کار فرهنگی، یازده سال مسئولیت در کتابفروشی دانشگاه، یازده سال کتابداری در کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه رازی. لذا با این روحیه و طرز تفکر مفتخر شدهام از مردی سخن بگویم که در زمانهٔ خودش در دانشگاه رازی بینظیر است. هرچند قلم من در این زمینه توانا نیست، چون خصوصیات و شخصیت دکتر غلامرضا سالمیان را با چند واژه و عبارت و اوصاف نمیتوان خلاصه کرد. با وجود این، افتخار میکنم که کارمندش بوده و هستم. همه میدانید که بیش از پنج سال مسئولیت دفتر ایشان با من بود و در آن روزها میدیدم که دکتر گرهگشای خیلی از مشکلات دانشگاهیان و دانشجویان در مقاطع مختلف بودند و همچنان هستند. حضورشان در محل کار مایهٔ دلگرمی و انرژیست و سرمایهایست ارزشمند و انسانی صبور و شرافتمند، خیر خواه، بااخلاق و همچون دریا آرام و عمیق.
صادقانه بگویم کمتر انسانی با این خصوصیات خوب دیدهام و بیتعارف چنین انسانهایی در جامعهٔ دانشگاهی انگشتشمارند.
* پیشکسوت کوهنوردی
1_دکتر غلامرضا سالمیان عضو هیئت علمی دانشگاه رازی
نظر شما