یادی از «علی نظر منوچهری» استاد آواز مقامی «هوره»

سرویس کرمانشاه _ جامعه هنرمندان اسلام آبادغرب در مطلبی پژوهشی به جایگاه هنری «علی نظر» هوره خوان نامدار منطقه غرب کشور پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ «نظر دردمند» معروف به «علی نظر»  _ که فرزندانش سال ها پس از او برای خود فامیلی «منوچهری» اختیار کرده اندـــ فرزند علیجان در سال 1299 در روستای توه سرخک اسلام آباد به دنیا آمد. او به ضرورت زندگی عشایری، همراه خانواده در ییلاق (ایل کُلَپا) و قشلاق (مرتع گَچَیل در حد فاصل گیلان و نفت شهر) در رفت و آمد بوده است. تا سیزده سالگی وضع او بدین منوال بوده، اما بخت با او یار نبوده و اعضای خانوادهاش را از دست می دهد و تنها می شود. به ناچار به خانواده دائی اش در روستای تجر اکبر می پیوندد و بقیه عمر را در آنجا می گذراند. دیگر تجری می شود، در آنجا صاحب زمین می شود و ازدواج می کند. اما زندگی اش تقریباً مانند همه مردمان این دیار بسیار سخت و طاقت فرسا بوده و در پی لقمه نانی حلال، گاه به کار در ادارات و دوایر دولتی مانند نامه رسانی و رانندگی در فرمانداری، کارخانه قند، پادگان، و اداره راه و ترابری روی می آورده و گاه هم به کارهای آزاد پرداخته و به رسم تجارت چمدانی آن زمان، چای و پارچه از مندلی می آورده و در منطقه می فروخته است.

در این زندگی دشوار و پرخطر و پرحادثه، سرانجام روز جمعه 4 بهمن 1353 در حالی که برای اداره راه و ترابری کرمانشاه کار می کرد، گرفتار تصادف با غلطک در جاده حسین آباد در نزدیکی سنندج می شود. در حالی که 54 بهار بیشتر ندیده بود، جان به جان آفرین تسلیم می کند و او را در قبرستان وادی السلام قم به خاک می سپارند. و به این ترتیب، دیار ما یکی از بهترین هنرمندانش را به آسانی از دست می دهد و برای همیشه از ذوق و استعداد شایانش محروم می شود.

درباره ذوق هنریاش همین بس که با وجود صدها هنرمند هوره چر در منطقه[1] و پیشرفت در هنر هوره، هنوز زبانزد است و صدایش خاطره انگیز. بزرگان هوره او را استاد خود می دانند و هر کسی برای افتخار، خود را به او نزدیک می کند، خاطره ایی از او می گوید و یا از او تقلید می کند تا از بزرگی علی نظر چیزی عایدش شود و اعتباری بیابد. استاد سیدقلی کشاورز، برجسته ترین چهره کنونی هوره، درباره او چنین می گوید: «در بین هوره خوانان این سرزمین، چهره های خوب بسیاری داریم و جوانان جویای نام فراوانی در این عرصه هستند. اما بیشک تاریخ کُرد، نام کسانی چون علی نظر را فراموش نخواهد کرد».[2]

قدیمی ها او را به یاد دارند که از سال 1337 که رادیو کرمانشاه افتتاح شد، هوره می خوانده است. آنان می گویند که در آن زمان امکانات مانند امروز نبود و رادیو کرمانشاه پس از مدتها و به سختی یک موج کوتاه راه انداخته بود. بعدازظهرهای هر چهارشنبه، مردم زود کار و بارشان را جمع و جور می کردند تا به منزل برسند و صدای زیبای او را از رادیو بشنوند. در روستاها به ندرت کسی پیدا می شد که رادیو داشته باشد. اما گاهی هم یکی پیدا می شد و صدای علی نظر یا حسن زیرک را برای مردم پخش می کرد. یکی از قدیمی های روستاها نقل می کند که در آن روزگار، مردم عصرهای چهارشنبه زود دست از کار می کشیدند تا پشت پنجره منزل یکی از اهالی که رادیو داشت بنشینند و منتظر باشند تا نوبت پخش هوره دلنشین علی نظر برسد و لحظاتی را به دور از آلام دنیا، حظّ کنند و خوش بگذرانند.[3]

گفته اند صدای خوش در خانواده علی نظر موروثی بوده و علاوه بر گذشتگان، بازماندگان هم خوش صدا هستند. به همین خاطر، تا پیش از اینکه در رادیو بخواند، اهالی دیار ما از اسلام آباد تا گیلان و ایوان و ایلام و چرداول و آسمان آباد و سرآبله و قصرشیرین و سرپل ذهاب و کرمانشاه و دیگر جاهای استان کرمانشاهان به هنر او آگاه بودند و او به راستی به همه مردم این منطقه تعلق داشت و فصل مشترک همه آنان بود. و هوره در رقابت با سیاهچمانه هورامان و موسیقی های دیگر منطقه، موسیقی اصیل و مردمی و محبوب این دیار بوده است.

علی نظر هنگامی که در رادیو می خواند، از آنجا که همه مردم منطقه زاگرس به هوره ـــ به عنوان موسیقی سنتی و یادگار فرهنگ و آئین نیاکانشان ـــ بیش از هر موسیقی دیگر اهمیت می دادند، هنرمندی عالیقدر در تراز دیگر بزرگان موسیقی کُردستان مانند سیدعلی اصغر کُردستانی، ماموستا علیمردان، طاهر توفیق، حسن زیرک و بقیه به چشم می آمد. بعداً رادیو کرمانشاه به لحاظ پوشش جغرافیایی گسترش مییابد و مردمان زاگرس از هورامان گرفته تا سنندج، و از خانقین گرفته تا مندلی و هر شهر کُردنشین عراق، و حتی مردمان لُر تا کرانه های خلیج فارس صدای او را که اوج هنر هوره بوده، می شنوند. جالب اینجاست که زاگرس نشینانی که در بنادر خلیج فارس کار می کردند، با صدای او همراه می شدند و زمزمه می کردند. اینان حتی در کشورهای عربی منطقه هم همواره از بخش فارسی رادیوهای عربی، صدای علی نظر را درخواست می کردند و به این ترتیب، صدای علی نظر در هر جای دیگری حتی در کرانه های آن سوی خلیج فارس شنیده می شد.

شرکت های صفحه پُرکنی آن روزگار از او صفحاتی پُر می کنند و او در ردیف بسیاری از خوانندگانی بود که صدایشان روی صفحه گرامافون فروش زیادی داشت. لحظاتی از صدای او در فیلم میراث به کارگردانی عبدالله غیابی هم به یادگار مانده است. امروزه، قضاوت درباره صدای او برای ما دشوار است، زیرا از آن همه صفحات صدای او، جز چند قطعه مختصر به جای نمانده است. ظاهراً صفحات زیادی از او در رادیو کرمانشاه نیز بوده که متأسفانه در اوایل انقلاب در اقدام ناروایی که به «نوارسوزان» در حوزه موسیقی شهرت یافته، سوزانده می شود و تنها حدود 20 دقیقه از صدای او در مقام یکدنگی و دودنگی به یادگار مانده است. در سال های اخیر، صفحه ای پیدا شده بود که نزدیک به ده دقیقه از صدای او را داشت که در آلمان متخصصان توانستند چهار دقیقه از هوره علی نظر را بازیابی کنند که در مقام سرسواری چر بود.[4] اما همین قطعات مختصر، کیفیت بالای هنر او را نشان می دهد. اساتید و بزرگان هوره در این روزگار، با اینکه خود در اوج این هنر هستند، صدای او را نوایی متفاوت می دانند که گویی از عالم بالا به گوش می رسیده است.

علینظر در هوره صاحب سبک بوده و مهارت بسیار داشته است. مسعود منوچهری، یادگار او، در این باره می گوید: «بنا به گفته پژوهشگران، سبک پدرم به سبک علی نظرچر معروف شده که مختص وی بود و قابل تقلید نیست».[5] استاد شهرام ناظری معتقد است که «این مرحوم در این سبک از لحاظ مصوت های کوتاه و بلند، دو حنجره داشته، چون توانسته همزمان این دو مصوت را اجرا کند که کار سخت و دشواری است و هدیه ای خدادادی بوده است».[6] همین طور، گفته اند دو مصراع یک بیت شعر را یک نفس میخوانده است که در هوره کاری بس دشوار است. یکی از دلایل بزرگی علی نظر در هنر هوره، تسلط او به مقام های هوره است که او را در جایگاه استادی بزرگ قرار می دهد. استادان هوره گفته اند در این مقامات به زیبایی خوانده است: یکدنگی، دودنگی، باریه چر و سرسواری چر.

نکته دیگر در اهمیت کار علی نظر، اشعار بسیار زیبا و خاطره انگیز هوره او بوده است. ظاهراً اشعار هوره او دو بخش بوده است. نخست، اشعاری که از بزرگان کُرد و نامداران کلهُر مانند شاکه و خان منصور انتخاب می کرده است. و دیگر، اشعاری بوده که خودش می سروده است؛ گرچه معروف است که سواد نداشته است. گویا احساسات و دلتنگی های خویش و اهالی محل را در قالب مثنوی های ده هجایی کُردی می سروده و به هوره می خوانده است. مسعود منوچهری، فرزند ارشدش، در اهمیت این کار می گوید: «بنده در دوران کودکی به یاد دارم که پدرم هنگامی که در خانه تنها بود و حوصله اش سرمی رفت، چند دنگ هوره می خواند که شعرش را در چند بیت فی البداهه می گفت».[7] چند بیتی از اشعار وی، در زیر می آید:

بنیـور وَ قاغـذ دوس دیـورهَ وَه

بزان چیو نیوساس وَه دلگیرهَ‌وَه

(بنگر به کاغذ دوست دوردستم. ببین چقدر گله مندانه نوشته است.)

بلبـل تِ مگیر وهَ زار زارهَ وَه

بش تِ ماگه گول وَه دارهَ وَه

(بلبل اینقدر زار زار گریه نکن. سهم تو باقی و گُل به بار است.)

زِرَی شَمال تیَی له لا قصرهَ وَه

دَمچَـو لابریاگه هاوه عَصرهَ وَه[8]

(ناله باد شمال از سمت قصرشیرین میآید. لابد صورت نگار ما اشکآگین شده است.)

یکی از دلایل مهم شهرت علی نظر، مهربانی و مردمداری و مهمان نوازی او بوده است. فرزندش می گوید: «هنگامی که مرحوم پدرم به تجر اکبر برمی گشت، مهمانان زیادی در خانه ما جمع می شدند و پدرم برای آنان هوره می خواند».[9] همچنین، او نقل می کند که «هنگامی که در زواره کوه کار می کرد، به گاراژ علی مددی میرفته و در قهوه خانه آنجا که به قهوه خانه جافی موسوم بوده، مردم گرداگردش جمع شده و او با اشتیاق برایشان هوره می خوانده است. صاحب قهوه خانه، جعفر نام داشت که به او جافی می گفتند».[10]

امروزه، این برای همه روشن است که او نماد هوره این منطقه و استاد بی بدیل آواز هوره است. سال هاست در اسلام آباد مسئولان قول می دهند که شخصیت علی نظر را به طرز شایسته و باشکوهی تکریم کنند. در دی 1397 که خانه هوره در اسلام آباد افتتاح شد و همه مسئولان فرهنگی استان گرد آمدند، این وعده دوباره مطرح شد و قرار شد مجسمه او را بسازند و در جایی مناسب قرار دهند تا گرامیداشتی برای این هنر آسمانی و اساطیری باشد. در آبان 1400، جشن هوره و تکریم سیدقلی کشاورز برگزار شد و برای چندمین بار، این موضوع به ویژه در حضور خانواده او مطرح شد و مورد تأکید قرار گرفت.

بی تردید، بزرگداشت او، برزگداشت یک هنر آئینی و سنتی به قدمت هزاران سال و به وسعت زاگرس و اهمیت دادن به هویت مردم منطقه و تلاش برای تعالی فرهنگ و هنرشان است. هوره، از آغاز موسیقی آئینی ممتازی بوده و هنوز بُعد عرفانی و تربیتی آن غلیظ تر و پررنگ است. با ضعف فرهنگی که در منطقه ما برای بزرگداشت هوره دیده می شود، لُرها تلاشهای زیادی نموده و توانسته هوره را به نام لرستان ثبت کنند؛ این در حالی است که هوره مربوط به همه زاگرس نشینان است. جاهای دیگر هم اقداماتی کرده اند. مثلاً در گیلان و ایوان و حتی سرآبله و ایلام پیشرفت های زیادی در زمینه هوره روی داده است. موسیقی های رقیب هوره هم رشد فراوانی کرده اند. امروزه، حتی به موسیقی های کم مایه وارداتی غربی هم بهای فراوانی داده می شود و همه مجوز پخش و اجرای کنسرت دارند. یقیناً بسیار حیف است که در جامعه ما که باید سنت ها و آئین ها ارزشمند باشد و پاس داشته شود، از هوره و علی نظر چنان که شایسته باشد، استقبال نمی شود.

اکنون، مجسمه نیم تنه زنده یاد علی نظر به همت شهرداری و جمعی از هنرمندان تهیه شده و تنها نیاز به جواز نصب دارد. یقیناً صدور مجوز نصب مجسمه او می تواند گام فرهنگی و هنری بسیار مهمی برای احیای فرهنگ و هنر اساطیری ایران در این دیار باشد.

[1] در آن زمان هوره رونق زیادی داشت و سر هر کوی و برزن، هوره چرانی بودند.

[2] حسین حیدری، «گپی با چهره مشهور آواز باستانی هوره، سیدقلی کشاورز»، اسلام آباد تایمز، 28 مرداد 1392؛ قابل بازیابی در نشانی اینترنتی http://09181283033.blogfa.com/post/11

[3] گفتگو با مردم منطقه درباره صدای علی نظر به مناسبت گشایش خانه هوره در اسلام آباد، دی 1397.

[4] به نقل از: مسعود منوچهری در گفتگو با میثم رجبی، فعال فرهنگی و هنری اسلام آبادی، آذر 1401.

[5] زهره کریم زاده، «طنین آوازهای اساطیری در خانه های موسیقی کرمانشاه»، ایرنا، 25 دی 1397؛ قابل بازیابی در نشانی اینترنتی https://irna.ir/xjrXsC

[6] همان.

[7] به نقل از: مسعود منوچهری در گفتگو با میثم رجبی، فعال فرهنگی و هنری اسلام آبادی، آذر 1401.

[8] کلهر، «علی نظر منوچهری؛ راوی اسطوره ای آواز هوره»، اسلام آبادغرب نیوز، 27 آبان 1392؛ قابل بازیابی در نشانی اینترنتی http://islamabadgharbnews.blogfa.com/post/584

[9] به نقل از: مسعود منوچهری در گفتگو با میثم رجبی، فعال فرهنگی و هنری در اسلام آباد، آذر 1401.

[10] همان.

تهیه و تنظیم: جامعه هنرمندان اسلام آبادغرب

کد خبر 2761984

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha