سوگی برای لحظه ترور یارمحمدخان کرمانشاهی / دکتر سهراب دل‏‌انگیزان

سرویس کرمانشاه _ دکتر سهراب دل‏‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی و عضو انجمن اقتصاددانان ایران در مطلب تازه خویش سوگ نامه ای برای لحظه ترور یارمحمدی خان کرمانشاهی سردار ملی مشروطه در ۱۳ مهر ۱۲۹۱ هجری شمسی به نگارش درآورده است که در ادامه می‌خوانید؛

خبرگزاری کردپرس _ شهر در تصرف مجاهدین آمده بود. ساعت شهر دوازده بار نواخت، خروسی به رسوایی فرمانفرما به آواز بود،

باد از بام بازار در حال گذر، سردار از مسیر بازار به دارالحکومه نزدیک شد،اقتدار و صلابت پهلوانی را در زیر دندانش مزه کرد،

سید یار دیرینه اش در پس او،

یارانش در جای جای شهر نغمه پیروزی را در درون جان به زمزمه بودند.

درب ناگاه باز شد و نامه ای با محتوای خیانت بدو دادند،

زوزه روباهی از روزن سقف بوی خیانت و جهل را از دالان بازار  عبور داد،

مامور اما ذات خویش فروخته بود و تفنگی با گلوله ای به قیمت طیول بیستون تا صحنه.

و گلوله ای سید را ناکار کرد.

سردار به خمیر مایه پوچ دارلحکومه خیره،

نامه خیانت در دستش، چشمش به مزدور خائن از دریچه سقف،

و سرپتی از هر گونه حیله و نیرنگ،

پیشگام در سخاوت پهلوانی و شجاعت گره کرده در مشتش را با خود داشت.

آنگاه که ستارخان را نجات میداد، باد در کوچه های تبریز و تهران وزیده بود.

و دستانی که عادت داشت یاوران آزادی و اصالت را در پس پشت تاریخ پنهان نماید،

آنگاه که شاه قجری را به اسارت کرده بودند،

لحظه ای حتی عرق از زیر کلاه ماهوتی خویش نچیده بود،

و آنگاه که القاب ملی را تقسیم کرده بودند،

پهلوان کرمانشاهی با اسبی سفید راه بیستون را برگزیده و به شهر خویش به تبعید بود.

با صدای گلوله دوم دهان سردار از خون پر گشت و طعم خیانت و نادانی خلق را با هم به یکباره چشید.

روح از جسم خاکی او بیرون پرید و آزادی را به تمامی در بر گرفت.

فردا در دامنه سرخ فرخشاد گرگان به بزرگای دشت زوزه کشیدند،

و گوسفندان ده همچنان در پناه سگان، که به دستور خان، سپهر خویش را دریوزگی، و سپهر آبادی را،

نوعروسانی با لچگهای سیاه و سرخ.

فرمانفرما اما جایزه ای بزرگ را به برده ای مژدگانی داد، که اسب سردار را برایش بیاورد.

سالهاست در راه‌هایی که کوه نوردان در بیستون و پراو باز کرده اند، صدای شیهه اسب سردار بلند است، و بوی عرق و ماهوت کلاه نمدینش،
عطر پهلوانی را در سرزمین پهلوانان به هدیه.
******
فرخشاد: کوهی در شمال شهر کرمانشاه و در غرب طاقهای تابستان

پراو: قله کوه پرآوازه در شرق تاقبستان

مامور: شخصی که از روزن سقف تاریکه بازار کرمانشاه یارمحمدخان را ترور کرد و فرمانفرما به عنوان دستخوش از طیول بیستون تا صحنه به او هدیه داد.

صحنه: شهری در پنجاه کیلومتری شهر کرمانشاه

سرپتی: رمز همپیمانی پهلوانان و سرداران یارمحمدخان برای حمله شب حادثه سیزدهم مهر  ۱۲۹۱ شمسی در محاصره کرمانشاه و به منظور کشتن فرمانفرما

لچگ: روسری زنان
 

کد خبر 2776046

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha