خبرگزاری کردپرس _ یکی از مسائل مهم سازمانها و دولتها، انتخاب بهترین و شایستهترین مدیران است. اما توجه کنیم که مدیر و مدیریت برای سازمانها و پستهای سیاسی مفهومی نتیجهمحور است. بنابراین مدیران شایسته از نظر من تنها کسانی هستند که نتایج شایسته ایجاد میکنند. حال چرا این صراحت لازم است؟ یکی از روشهای انتخاب مدیران ارشد این است که تعداد زیادی شاخص را تعیین کرده و از انضباط فردی، خلاق بودن، تحصیلات بالا، تجربه، فسادستیزی، خوشاخلاقی، مردمداری، قابلیت مشورتگیری و کار گروهی و ... را ردیف میکنند. بعد برای هر یک حداقلهای وتوکننده در نظر گرفته و سپس با انبوهی از شاخصها شروع به دستهبندی و شایستهگزینی متریک شده میکنند.
توجه اساسی اینکه در این دستهبندیها با توجه به ماهیت موضوع، در بسیاری از مواقع افراد واقعا شایسته حذف میشوند. افراد انتخابشده نیز در بهترین شرایط انتخاب، نتایج خوبی را تحویل نمیدهند. پس چکار کنیم؟ چگونه مدیران شایسته سطح بالا را انتخاب کنیم؟ من تنها چند ملاک اصلی و تا حد امکان کم را پیشنهاد میدهم. افرادی که در موقعیتهای مشابه، بهترین تصمیمات را گرفته و بهترین نتایج را آفریدهاند یا ظرفیت شکلدهی به این نتایج ارزشمند را دارند؛ تنها آنان شایسته مدیریت هستند. هیچ ملاک و شاخص دیگری نباید در ممیزی وارد شود؛ چرا که منابع محدود و رقبا بسیار هستند و ما از مدیران نمیخواهیم که استاد اخلاق و نظم شخصی و خوشصحبتی باشند، بلکه تنها انتظار داریم بهترین نتایج را برای ما خلق کنند. در حوزههای سیاسی این مساله بسیار مهمتر است.
بسیاری از نظامهای شایستهگزینی آنقدر در امور ایدئولوژیک شخصی و کنشهای فردی غرق میشوند که مهمترین حوزه انتخاب مدیران ارشد که نتیجهبخشی است فراموش شده و حتی در بسیاری مواقع، مدیرانی که با انبوه شاخصهای ایدئولوژیک و حتی اخلاق فردی عالی انتخاب میشوند، بدترین نتایج و حتی بحرانها و فجایع مدیریتی را رقم میزنند. این بحث را ساختارهای بیش از حد معین نامگذاری میکنم و هشدار میدهم که همواره تعیین شاخصهای بسیار زیاد و بسیار دقیق در امور انتخاب مدیران، میتواند بدترین نتایج را رقم بزند. در ۴۵سال گذشته در جمهوری اسلامی ایران بارها این روش غلط را به کار بردهایم و نتایج فاجعهبار آن، توان کشور را تا سرحد شکلگیری انواع بحرانها و حتی فجایع زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی پیش برده است.
در انتها باید بگویم همواره این تغییر روش را در ساختار چین جدید از دهه ۸۰ به بعد شایسته میدانم که «گربه، سیاه و سفیدش مهم نیست، مهم این است که بتواند موش بگیرد». / منبع: دنیای اقتصاد
نظر شما