آقای رئیسجمهور!
با سلام، هدیه اسلام
بازدید جناب عالی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان در شرق ایران و پوشش خبری آن، سایر نقاط کشور را نیز چشم انتظار این حضور همراه با اقدام داشته است؛ زیرا گفتهاند: «آنچه دیدن میکند اثبات آن را سال ها نتوان نمودن با زبان.» عمق فاجعه را به زبان نمیتوان بیان کرد، فقر و فاقه و عدم امکانات بهداشتی، درمانی، خدماتی، آموزشی، کپرنشینی و… را که در شرق دیدهاید، هشت سال ویرانی گسترده جنگ، زلزله، سیل، بیتوجهی دولتها، مسئولان بیبرنامه و ناکارآمد، فساد مالی متوالی، تکاپوی میزربایی شیفتگان قدرت و صدها درد دامنگیر دیگر را بر آن بیفزایید، مساوی میشود با استانی به نام «کرمانشاه» در غرب ایران!
در گزارشی مفصل با نام «کرمانشاه امروز» که حاصل ماهها کار پژوهشی بود و نیز در گفتگوی تحقیقی و تحلیلی با نشریه «شهر من» با عنوان «ناگفتهها» درباره مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز کرمانشاه، در دولت یازدهم و دوازدهم تمامی نکات را با آمار و ارقام و از منابع رسمی معتبر به حکم رسالت و وظیفه حاضر و آماده اعلام و انتشار دادم و مطالب ویژهنامه در خبرگزاری کردپرس در سطح وسیع فضای رسانهای در اختیار نهاده شد. دفتر ریاستجمهوری با پیگیری متصدیان مربوطه آن دفتر مطالب را دریافت داشتند، اما گویا فقط برای بانک اطلاعاتی ویرانیها و آرشیو مصیبتنامههای کشور دریافت شد!
اگر برای شما هم مینویسم، چون مسئولم. کارم کندوکاو و پژوهش و تحقیق است. بالغ بر چهل سال است بهترین ایام زندگی را صرف خدمت فرهنگی به زادگاه خود کردهام. جامعترین شناسنامه تاریخی، فرهنگی، هنری، ادبی، اجتماعی، اعتقادی را برای این جغرافیا عرضه کردهام و از هیچ اداره و مرکز و بنیادی یاری نگرفتهام. سربلندم که خدمتکار سرزمین و ساکنان زادبوم خود بودهام و هیچگاه «بر در ارباب بیمروت دنیا» نایستادهام. جز تدریس و تحقیق و روشنگری تاریخی و اجتماعی و اعتقادی کاری برنگزیدهام، به هوای آن دیار زندهام، اگرچه هنوز آواره جنگی هستم و در تهران زندگی میکنم. این توضیح را نوشتم که روشن شود فریاد مردم مظلوم، شریف، رنجدیده و محرومیتکشیدۀ استان کرمانشاهم که از راه انصاف و اخلاق و فرهنگپروری، به پیروی از صاحبنظران ایرانشناس به لطفْ مرا «پدر تاریخ کرمانشاهان» میخوانند؛ بنابراین تا زندهام، درد این مردم را فریاد میزنم، زیرا اعتقاد دارم که نانوشتهای درباره کرمانشاه نمانده است و قلم و نوشتهای که به درمان دردهای امروز مردم این مرز و بوم نیاید، باید در تابوت نسیان قرار داد و به گورستان عدم فرستاد. پس تا زندهام میگویم و مینویسم و شما نیز اگر شنیدید و ساکت ماندید و چون دولتهای پیشین به سخن بیعمل اکتفا کردید، پس وای به روزگار ما و اگر پای در میدان نهادید که نهادهاید، تاریخ خدمتتان را از یاد نخواهد برد.
کرمانشاه با اینکه تا پیش از انقلاب یکی از اضلاع پیشرفت صنعت، هنر، فرهنگ، ثروت، مهاجرپذیری، آموزش، اندیشه، اخلاق و… تمامی جوانب یک جامعه در حال رشد بود، اما با آغاز جنگ و دریافت قریب هزار و دویست (۱۲۰۰) مرتبه حمله موشکی از دشمن و ویرانی گسترده، امروز که سی و دو سال از اتمام جنگ گذشته است، هنوز ویرانه جنگزدهای بیش نیست! بیکاری، بیماری، فقر، تعطیلی واحدهای تولیدی، آلودگی محیط زیست، بدسرپرستی آثار باستانی و تاریخی و طبیعی، عدم امکانات لازم آموزشی و بهداشتی، شیوع افسردگی روحی و روانی، خودکشی، طلاق، فرار از خانه، اعتیاد، کارتنخوابی، یأس و سرخوردگی و معضلات اخلاقی، کمبود و محدودیت مراکز نگهداری معلولان و سالمندان و… این بهشتِ جهنم شده را فرا گرفته است. اینکه میگویم «بهشت»، مختصر و فهرستوار مشخصات بهشت کرمانشاه را به اطلاع میرسانم که بزرگنمایی نکرده باشم و سپس به شرح جهنم کرمانشاه میپردازم.
کرمانشاه با ۶۴۰ ر ۲۴ کیلومتر مربع وسعت، دومیلیون نفر جمعیت دارد که ۷۵درصد شهرنشین و ۲۵درصد ساکن روستا هستند. یک گردشگر در هر فصل از سال میتواند چهار گونه آب و هوایی فصول را در بهشت کرمانشاه ببیند و درک کند. از وسعت خدادادی استان، ۲۴۰هزار هکتار زمین آبی و ۹۳۰هزار هکتار زمین دیمی است که در بعضی مناطق، زمینها قابلیت دوکشت در سال را دارند. بهشت کرمانشاه قطب محصولات کشاورزی کشور، رتبه اول تولید ذرت و نخود و رتبه سوم تولید گندم را داراست. ۱۱ اقلیم آب و هوایی و بارش دوبرابر نسبت میانگین کشوری، ۹۸درصد محصولات زراعی و باغی و دامی را در استان فراهم میآورد. ۸۶۴ هکتار نخلستان قصرشیرین را در کنار محصولات باغی مناطق معتدل دارد. زعفران، پسته و زیتون از کاشتهای آزمایشی و موفق در بهشت کرمانشاه هستند. سالیانه بیش از چهارمیلیون و ۵۰۰هزار تن انواع محصولات زراعی، باغی و دامی در این استان تهیه میشود. شش سد مخزنی، ۲۳ رودخانه، ۸۹۳ چشمه دارد.
بهشت کرمانشاه از مهمترین استانهای نفتخیز کشور است که چاه نفتشهرش به تنهایی ۶۹۲میلیون بشکه ذخیره دارد و مهمترین معدن قیر جهان در گیلانغرب است.
بهشت کرمانشاه با این فضا و هوا و آب و محصولات و وسعت و ویژگی، از قطبهای گردشگری کشور است با بیش از چهارهزار اثر تاریخی که بیش از دوهزار اثر ملی ثبت شده دارد و با دو اثر ثبت جهانی در استانهای ردیف اول در این بعد قرار دارد. بهشت کرمانشاه دارای مهمترین منطقه آزاد رسمی است که به هر دو بخش عربی و کُردی عراق متصل است و بسیار مزایا و منابع اقتصادی دیگر که هر کدام زمینهساز آبادانی و توسعه یک کشور هستند.
ننگ است که سرزمینهای واقع در برهوت خلیج فارس که حتی خاک لازم برای گسترش ساختوسازها و آب شیرین و نمونههای اینهمه نعمات الهی را نداشتند، در همین سی سال از صفر به صد رسیدند و در نهایت امنیت اقتصادی، تجاری، طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و روانی و آموزشی و بهداشتی و… به سر میبرند و ما با اینهمه نعمت خدادادی، بهشت کرمانشاه را به جهنم تبدیل کردهایم!
و اما شرح غمانگیز جهنم کرمانشاه که قریب سی واند سال پس از جنگ برای مردم شریف، نجیب، مرزدار و مظلوم آن تدارک دیده شده است و این بهشت خدادادی جز رنج و فلاکت و شومبختی برای ساکنان آن عایدی نداشته است. ابتدا اینکه در خود شهر کرمانشاه که مرکز استان است، یک ساختار و سیمای درهم ریخته شهری ایجاد شده است: سالهاست که این منطقه به تصریح مسئولان مربوط، با قریب پنجهزار پروژه نیمهتمام روبروست که جز نان برای سندسازان و طرحاندازان و ننگ برای تاریخ آینده استان، درباره آن اقدام محسوسی صورت نگرفته است؛ سنگهای بزرگی که حلقههای ویژهای را در سایه خود به هم پیوسته و جز راهبندان فکری و اقتصادی برای اهالی رهاوردی نداشته است، از جمله مترو و منوریل که قرار شد حداکثر در سال ۱۴۰۰ تحویل داده شود! دهکده المپیک که استخر قهرمانی با ۵۵درصد پیشرفت کار و سالن ششهزار نفری با ۱۲درصد پیشرفت کار رها و ناتمام مانده است؛ تلهکابین که با تناقضات اداری و کارشناسی بخش عظیم نیروی عمرانی شهر را به همراه طرحهای همزاد دیگر اشغال و با بیقانونی و لوییجرگهبازی و… شهر را به تصویر شهرهای بازمانده از وحشیگری داعش تبدیل کرده است!
لازم به ذکر است که هیچ یک از این موارد به تأیید صاحبنظران تا امروز اولویت حرکت توسعه در شهر کرمانشاه نبودهاند؛ این طرحها در حالی در جهنم کرمانشاه با انجامشان موافقت شده است که لولهکشی آب شهری به سبب ضربات موشکی جنگ و فرسودگی بیش از ۵۰ سال در بافت قدیمی، خسارات سالیانه هدررفت و اتلاف آب حیاتی مردم جبرانناپذیر بوده است و میدان میوه و ترهبار کرمانشاه نفسهای آخر را میکشد و همان ساختار سنتی و بدون در و دیوار و آسفالت بیسامان پنجاه سال پیش را داشته و شاید هنوز هم دارد، و با این موقعیت کشاورزی از یک نمونه صنایع تبدیلی، بستهبندی، انبار نگهداری پیشرفته محصولات کشاورزی، حتی در مناطق آزاد کرمانشاه خبری نیست.
هیاهوها و آرزوی اتصال راهآهن به عراق و سوریه و بندر لاذقیه، نتیجهاش همچنان مسکوت و متوقف است و فرودگاه استان جز در تابلو، نشانی از بینالمللی ندارد. جنجال بازسازی مناطق زلزلهزده چنانکه افتاد و دانستید و دانستیم، آواری دیگر بر سر ساکنان رنجدیده بود که زیر بار منت و محبت ملت ایران و همدلی آنها تا ابد ماندند و حضور برخی شخصیتها هم متأسفانه به سبب تشتت، نمایشی شد و به جایی نرسید؛ زیرا رنجها، شکنجهها و حوادث در انفجار اطلاعات زود کهنه میشود و رنگ میبازد و دیگر تأمل جوجه شمردن در آخر پاییز در نسل امروز باقی نمانده است!
طرح تعریض خیابان اصلی شهر (به نام مدرس) و ساماندهی آبشوران (رودخانه جاری در وسط شهر)، حکایت مقنّی و حاجمیرزا آغاسی شد که برای مردم شهر آب و هوایی به همراه نداشت.
آقای رئیسجمهور!
هنوز فریاد اهالی مظلوم برای پالایشگاه و سیلو که در طرح کفتارمنشانۀ خصوصیسازی(!) به ثمن بخس واگذار گردیده، به جایی نرسیده است. در جهنم کرمانشاه با وجود منابع آبی یادشده، به تصریح مسئولان ذیربط نزدیک به ۴۰۰هزار نفر از جمعیت استان در معرض تنش آبی هستند و تنها در شهر کرمانشاه مردم بیست و دو محله روزانه ۵ تا ۶ ساعت را در گرمای تابستان ۱۴۰۰، بدون آب سپری کردهاند و حداقل صد و سی روستا با تانکر آبرسانی میشود.
کرمانشاه را با صنایع آلاینده و دشمن محیط زیست که زیانش آشکارا و جبرانناپذیر است، دلخوش کردهاند که آنهم نیمهکاره و ناتمام مانده است؛ یعنی از بخت بد این سرزمین، مردم مظلوم این استان باید از اجل هم ناز بکشند! صنایع پتروشیمی آن نیز زمینگیر است.
آقای رئیسجمهور!
در جهنم کرمانشاه که پانزده سال است نخستین ثبت جهانی «بیستون» صورت گرفته، از ۱۳۸۵ تاکنون راکد و چشم بر آسمان و زمین مانده! نه نتیجه اقدام یونسکو و صندوق بینالمللی پول و نه طرح کریدور گردشگری بیستون ـ طاق بستان، هیچ کدام مشخص نیست و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است! و امسال که در مرداد ۱۴۰۰ ثبت جهانی منظر فرهنگی هورامان به انجام رسید، هیچگونه زمینه و زیرساخت گردشگری و توریسم (اعم از هتلهای مقبول متعدد، پایانه حمل و نقل مجهز و مرتب، جاده ارتباطات استاندارد، آموزش فراگیر میزبانان و اهالی منطقه، تالار اجتماعات، ایستگاه رادیو محلی در هورامان، نشریات چندزبانه، فروشگاههای هایپر مناسب، مراکز بهداشت و درمان با شعب گسترده در دسترس، مخابرات و اینترنت فراگیر و…) که موارد اولیه و درخواست و انتظار گردشگر حرفهای است، در شهر کرمانشاه و شهرستانهای مناطق ثبتشده وجود ندارد!
در جهنم کرمانشاه، مردم شرافتمند اسرای محصور و ناتوانی هستند که نیروی جسمانی و هزینه مالی مهاجرت را ندارند و با تمام کمبودها، نارساییها، ستمهای اجتماعی و… به بهشت زادگاهشان که به جهنم تبدیل شده است، عشق میورزند، وگرنه تا حال از آن استان کوچ میکردند.
جناب آقای رئیسجمهور!
در جهنم کرمانشاه، شورای شهری که پارلمان محلی است و برای حل مشکلات مردم مظلوم و شریف انتخاب شدهاند، سالهاست خود معضلی اجتماعی، عمرانی، فرهنگی و دستوپاگیر و مزاحم برای ساماندهی شهر شده است و همانند کودکان کوی و برزن حتی با میانجیگری و وساطت مسئولان ذیربط، به اتفاق نظر و اتحاد آرا و آغاز خدمت محوله نمیرسند، و این شهر مدتهاست از این سرطان مدنی رنج میبرد؛ نه شورایی منسجم دارد و نه شهرداری منتخب و «پیداست کز این میان چه برخواهد خاست»! در شهری که از خون پرچمداران آزادی و استقلال و حکومت منتخب مردم رنگین شده و یکی از اضلاع سهگانه نهضت مشروطیت بوده است، هنوز مفهوم رأی و ارزش و اعتبار آن و جایگاه انتخابات درست، پس از یک قرن آموزش داده نشده است.
وقتی رسانههای یکسویه فقط به حوادث، فجایع و خلافکاریهای اجتماعی و اداری اختصاص داده شوند، وضع از این بهتر نمیشود که یک کلانشهر سالهاست نه شورایی کارگشا داشته باشد و نه شهرداری توانا و خدمتگزار و اکنون نیز این بیسر و سامانی ادامه دارد.
آقای رئیسجمهور!
چند روزی دیگر اول مهر است. یکی دو سال است کرونا به داد دانشآموزان و آیندهسازان مظلوم در جهنم کرمانشاه رسیده است. در این جغرافیا طبق گزارش مسئولان ذیربط در اول مهر ۱۳۹۸، بالغ بر سیصد و هفتاد مدرسه کانکسی وجود داشته است و امسال ۱۴۰۰، بیست و هفت هزار دانشآموز از داشتن تبلت محروم هستند، و مدارس حومه هیچ وضعیت مناسبی ندارند، در حالی که طبق اصل سیام قانون اساسی، دولت موظف است وسایل آموزشی را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالیه را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
در جهنم کرمانشاه، دانشکده فرهنگ و هنر علمی کاربردی که از زمان تأسیس قریب پنجهزار دانشجو در بیست و چهار کدرشته فرهنگ و هنر فارغالتحصیل داشته، تعطیل میشود و… در همین حال به گزارش مسئولان بهزیستی، پنجاه پاتوق دایر معتادان متجاهر وجود دارد که برخی از واردین به آن پاتوق جهنمی در هفده ۱۷سالگی به آخر خط رسیدهاند!
این از وضعیت مرکز استان است و «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل» که هر چه از مرکز استان دور میشوید، طبیعی است کمبودها، نارساییها، نا کارآمدی، بیتوجهی و… از جمیع جهات بیشتر و بیشتر میشود تا به نواحی مرزی و مناطق آزاد میرسد، و حکایت خاص خود را دارد که اجازه میخواهم از دو بُعد اقتصادی و اعتقادی در فرصتی دیگر فریادگر باشم و به همین مورد بسنده کنم که برخلاف سایر نقاط جهان، به جای جذب سرمایهگذاری خارجی و داخلی و ساختار و سیستم تولیدات صادراتمحور، منطقه آزاد کرمانشاه دروازه ورود اجناس مصرفی خارجی شده است و هیچ نشانی از تعامل و تبادل واقعی و رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال در آنجا وجود ندارد. سرپرستان قریب پنجهزار خانوار کارگر در این مناطق به عنوان بردگان اقتصادی، اسیر سرمایهداری درونگروهی هستند.
جناب آقای رئیسجمهور!
بر اساس گزارشهای مراکز تحقیقاتی کشور، وضعیت جهنم کرمانشاه در امور اجتماعی به شرح زیر است:
۱ـ کرمانشاه جزء گرانترین شهرهای کشور است و شهرستانهای آن نیز به همین ترتیب از فرط تورم به جان آمدهاند.
۲ـ کرمانشاه بالاترین نرخ بیکاری را در کنار کردستان و لرستان داشته و دارد.
۳ـ در کرمانشاه ۱۴درصد فارغالتحصیلان دانشگاه رازی کرمانشاه به کولبری اشتغال دارند و بالغ بر پنجاههزار و هفتصد و پنجاه (۵۰۷۵۰) نفر از بیکاران، فارغالتحصیل دانشگاه هستند.
۴ـ کرمانشاه رتبه دوم خودکشی را در ایران دارد و این بر اساس گزارش سازمان پزشک قانونی طی سالهای ۸۷ تا ۹۶ است.
۵ ـ کرمانشاه دومین شهر غمگین کشور است، به ترتیب یزد، کرمانشاه، خراسان رضوی. به سبب معضلات بیکاری و مشکلات اقتصادی و اجتماعی، یأس و استرس به سوی افسردگی فراگیر میرود.
۶ ـ در کرمانشاه از هر سه ازدواج، یک ازدواج به طلاق منجر میشود و…
از الف تا ی هر مشکلی را با سند و منابع معتبر میتوان برای این استان مظلوم برشمرد. شما و سوگندی که برای خدمت به ملت در مجلس شورا یاد کردهاید، به فریاد این مردم شریف، مظلوم و مرزدار برسید و بهشت کرمانشاه را به مردم این سامان برگردانید.
خادم فرهنگی کرمانشاه ـ محمدعلی سلطانی
منبع: روزنامه اطلاعات یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۰
نظر شما