زخم زاگرس / دکتر محمدعلی سلطانی

سرویس کرمانشاه _ دکتر محمدعلی سلطانی از چهره های برجسته فرهنگی، ادبی و دانشگاهی کشور و پدر تاریخ کرمانشاهان در مطلبی به ابعاد بسیار گسترده تراژدی تلخ و جگرسوز آتش سوزی ها در جنگل های زاگرس و آثار مرگبار آن برای زیست بوم ما پرداخته است که در ادامه می خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ زاگرس آغوش سرد و گرم؛ حصار و پناه هزاران ساله زاگرس نشینان از وان تا هرمزگان است اما ما ساکنان زاگرس_ دیرگاهی است که در درون سیستم شریعت درباره آینده و طبیعت به شعار بدویان متظاهر به طریقت دچار شده ایم که (دم غنیمت است) این شعار چون برای درویشان بیابانی که معنی آنرا هم اکثرا نمی دانند و از سویی دیگر به خود شخص گوینده بر می گردد و امری فردیست که زیانی برای دیگری یا آنسوی تر در ویرانی جمعیت و جامعه و آینده ندارد زیانی محدود و شخصی است اما با هزاران افسوس و دریغ که ما تصور می کنیم آخرین نسل روی کره زمین هستیم و هرچه هست از آن ماست و دیگر نسل آینده ای نخواهد آمد و ما فقط مسئولیت زیستن خود را داریم بنابراین در اقشار مختلف (همه سربسر مرگ را زاده ایم) و این بی اعتنایی به فردا و دم غنیمت شمری جمعی و باری به هر جهت؛ با سقوط شریعت و محو اخلاق و نمایشی شدن طریقت فاجعه ای بزرگ است که آثار آن آشکار نمی شود  الا به روزگاران.

آفت و آتش در جان زاگرس حاصل همین دم غنیمت دانستن ها و عقیم پنداری سال و ماه و آیندگان را از حق خداوندی که استفاده از نعمات زاگرس بی بهره نمودن است و این بزرگترین خیانت به جامعه امروز و فرداست.

بدون هیچ تعارف جز تعدادی اهل درد و معرفت و آینده نگری بسیاری در این ویران گری سهوی یا عمدی شریکیم _ شگفت اینکه این شیوه شنیع آفت و آتش تا آنجا که دیده شد پیشینه کهن در زاگرس ندارد، و هدیه ایام ماست که فقط حال را در نظر داریم این درد جانکاه که نه به گذشته می نگریم و نه برای تاریخ ارزش و اعتباری قائل هستیم که هزاران سال نیاکان ما با امکانات زیر صفر این گنج خدایی و حصار و مادر نگاهبان را نگاه داشتند و به ما سپردند و امروز ما با تمام امکانات موجود در نابودی آن می کوشیم و آینده را نمی بینیم و حقی برایش در وجدان و مروت در نظر نداریم.

چه فاجعه ای بالاتر از این که بقول اخوان ثالث؛

خشکید و کویر لوت شد دریامان

امروز بد و از آن بدتر فردامان

باید بدانیم که زاگرس زندگی آیندگان است و ما امانت داران خوبی نیستیم زاگرس شناسی و حفاظت همه جانبه آن را  بسیار مهمتر از موارد روزمره و زودگذر و هیاهوی حبابی زید و بکر  باید دانست. زاگرس حصار و مادر و منبع شیر و شیره ی جان  انسان و حیوان و گیاه یازده استان در یک سوی دامان پر برکت خود است و زیست بوم ده میلیون نفر و هفتاد درصد عشایر ایران است.

زاگرس  تامین کننده چهل درصد آب شیرین کشور است؛ نیمی از دام های ایران در دامن زاگرس پرورش می یابد و زاگرس سینه بر گسترده ترین حوزه نفتی نهاده که هر دو سوی ساکنان از آن متنعم هستند. حداقل در سال بودجه‌ای برای حفاظت آن اختصاص داده شود که پایگاه های حفظ و نگهداری را تقویت و تغذیه نماید. در هر استان برنامه‌های آموزشی برای ساکنان در باره چگونگی تردد و استفاده از  برکات زاگرس داشته باشید ؛ باور کنید که با این همه ویرانگری و مصیبت بدون جبران مواجه نخواهیم بود.

سوختن هر درخت یعنی مرگ عضوی از زاگرس که برای پرورش آن ده ها سال زمین و زمان و آسمان و زمین رنج برده اند و جایگزینی آن امر محال است زاگرس سبز و سرفراز  در مسیر ۱۸۰۰ کیلومتر ی خود  پس از هزاران سال سلامت و سبزی و انجماد برف قله ها و آغوش ستبر گونها و سفره رنگین گله ها طی دهه های اخیر یک ششم از جنگل و گونه های گیاهی و جانوری خود را از دست داده است که خشکسالی و آفت و بیش از این دو عامل آتش سوزی این پیر پای در بند را بیمار ساخته است و منابع از تداوم کوهزایی در زاگرس بعد از زلزله ۱۳۹۶ سرپل زهاب و تغییر توپوگرافی منطقه خبر می دهند.

صاحب نظران محیط زیست نابودی تدریجی زاگرس را یک فاجعه عظیم زیست محیطی در آینده منطقه غرب ایران می دانند. که این فاجعه تا شرق ایران مرکزی را در بر خواهد گرفت. اگر زاگرس نبود گرد و غبار صحرای عراق و سوریه و سعودی تهران گرفتار آلاینده ها را به ویژ ه در سال‌های ۹۰ و ۱۳۹۵ به شهری خالی السکنه تبدیل می کرد. از پانزده خرداد تا امروز بیست و هشتم این ماه که هنوز به پایان بهار بهشتی ۱۴۰۳ نرسیده ایم و برای رفع آلام این حوادث دست به نوشتن این تذکر زدم در نقطه به نقطه زاگرس آتش ها سر می کشد و تلاش
مدیریت بحران، قرارگاههای نظامی، محیط زیست و منابع طبیعی، هلال احمر، نیروهای مردمی و محلی، انجمن ها و سمن ها در مناطق آتش گرفته فقط برای مهار و خاموش کردن است آیا نمی توان شیوه ای اندیشید که به جای درمان موقت و سخت و نفس گیر، به پیشگیری پرداخت و با اطلاع رسانی و آموزش از فاجعه ممانعت کرد؟!

  باور کنیم که اقدام این انسان های شرافتمند از مواجه با جهنم کمتر نیست. و چه درد آور است که انسان برای همنوع خود و زادگاه خود به جای آسایش و راحتی دوزخ بیافریند!! در حالی که آتشی از مریوان تا ایلام و کرمانشاه و لرستان و فارس ... ایستگاه به ایستگاه  افروخته می شود.

در استان ایلام؛ شهرستان آبدانان حدود یکصد هکتار از مراتع و جنگل‌های (آب انار) در اطراف شهرستان آبدانان دچار حریق شد و مراتع (دره شهر) نیز بی نصیب نماند. و مانند همیشه کرمانشاه بیشتر ین میزان صدمات را داشته است. در استان کرمانشاه بنا به گزارش منابع معتبر و مربوط از ابتدای سال ۴۰۳، شش مورد آتش سوزی در (بوزین) و (مره خیل) و (قلاجه) و (بیستون) به وقوع پیوسته است که جمعا ۹۵۰ نهصد و پنجاه هکتار و به روایتی ۹۵۶ نهصد و پنجاه و شش هکتار از جنگل های استان کرمانشاه را طعمه حریق کرده و به نابودی کشانیده است.

در مره خیل که آتش سوزی ده روز بطول انجامید حدود ۵۰۰ هکتار و در فقره دوم ۴۲۰ هکتار  از جنگل ها و پوشش گیاهی طعمه حریق شد که جمعا ۹۲۰ هکتار دستخوش حریق شد و مابه التفاوت گزارش نشده است.

منطقه بوزین و مره خیل در لیست شبکه جهانی مناطق تحت حفاظت جهان قرار دارد و بکرترین منطقه حفاظت شده زاگرس در ایران و اورامان است و یکی از مهمترین کانون‌های گونه زایی گیاهی در غرب کشور می باشد که محل زیست گونه های جانوری شاخصی چون کل و بز، شوکا، پلنگ ایرانی، خرس قهوه ای، انواع پرندگان شکاری و ... است که بیش از ۲۹ سال سابقه حفاظت و پایداری اکولوژیکی کامل داشته و ارتقا و ثبت به عنوان یکی از ذخیره گاههای زیست کرده جهان را دارا می باشد. و یک لحظه بیندیشیم که کجا را به آتش کشانده ایم (مره خیل) یک مزرعه کاه یا ِانبار ضایعات خشک نبود. مره خیل جان و هسته اصلی زاگرس بود. زاگرس با داشته های مره خیل خودسازی و بازسازی طبیعی انجام می داد و این گونه نقاط را به آتش کشیدن بی علتی نیست!! نادانان  یا دانایان قلب زاگرس را هدف گرفته اند.

وضع نابسامان درختان پارک بیستون شیونی جانانه می طلبد که مگر باربد و نکیسا از عهده آن برآیند. تا چشم گردانیدیم  دویست اصله از درختان خرما در قصر شیرین نابود شد. شاید نخلی بود که از دست صدام جان به در برده بود و ... .

صاعقه نیز بر سر میدان آمد و هفتاد هکتار از کشاورزی و مراتع سرپل زهاب را دچار حریق کرد و روستاهای گلین و گنجوره در حوزه استحفاظی قلعه شاهین را به آتش کشید، گویی قهر طبیعت برافروخته بود که بپاخاست تا اعتراضی به نادانی های بشر داشته باشد در ثلاث و باباجانی ثمره یک فصل زراعت برباد رفت و وزش باد شدید یار آتش شد در بخش ( ازگله) خسارات بر مزارع و محصولات وارد آمد و ... .

در شهر ستان پاوه جنگل های بلوط وشکه ناو روز یکشنبه ۲۰ / ۳ میزبان آتش شد و پس از واقعه آتش سوزی پشت هتل آرم پاوه _ بازارچه پیله وری (شوشمی) را آتش در میان گرفت که فقط چند نفر نیروی محلی بدون تجهیزات، آتش نشان مرزی بودند _ صحنه های دردناک (بله بزان) خالی از سکنه مدت چهارشبانه روز مراتع و جنگل‌های بلوط را بلعید.

در شهرستان روانسر؛ مزارع و مراتع  روستاهای آهنگران، که لاوه، تپه کوییک، آتش گرفت که به اهتمام فرمانداری و نیروهای مردمی و انجمن‌های مردم نهاد؛ آتش مهار گردید.

در جوانرود مراتع و جنگل‌های روستاهای نه وه ل، لوراویی، میر اودالی، نوخان و مه ره بزان و ( وزی ) به روایتی یک هفته در آتش بود چون به محض مهار مجدد از گوشه دیگر شعله می کشید در همسایگی این حوزه روستاهای گراب و فیروزه ولدبیگی هم از آتش بی نصیب نماند.

در شهرستان دالاهو؛ وسعت زیادی از مراتع و منابع طبیعی مناطق بریه خانی، ریژاو، نواکوه کرند، طعمه آتش شد و خساراتی به مراتع و گونه های گیاهی محیط زیست و منابع طبیعی وارد نمود، بخشی از جنگل‌های سالمند را بی رحمانه بلعید؛ حیوانات و پرندگان و آشیانه هایشان سوخت و همانطور که در گزارش مربوط به آن شهرستان آمده است با فداکاری مردم و نیروهای داوطلب مردمی در کنار نیروهای منابع طبیعی و اکثر دستگاه‌های اجرایی آتش مهار شد.

در منطقه (گهواره گوران) چندین هکتار بلوط اطراف شهر گهواره در ۲۰ / ۳ / ۴۰۳ و کوههای مجاور آن (قله بهلول _ قته بالیله) آتش سرگرم کار خویش شد و چندین هکتار از جنگل‌های بلوط منطقه طعمه حریق گردید. در روز های ۱۹ و ۲۰ خرداد آتش به محور  زاگرس در گیلان غرب رسید؟! به گزارشی ۲۴ هکتار و به گزارشی دیگر ۱۰۰ یکصد هکتار از مزارع گندم و جو در دهستان های (چله و حیدریه) و ( ویژه نان ) و همچنین در ( تازه آباد چله)، (محمدی علیا)، (قیطول بهرام وند)، ( بابا رستم) و (وهار بر) که به سوی ارتفاعات بیمار و سرکش پیش می رفت پس از ۱۶ شانزده ساعت مقابله در یک سو و پس از سه ساعت تلاش در سوی دیگر  آتش مهار شد که با تلاش فرمانداری و کشاورزان و نیروهای مردمی و تراکتورداران و نیروهای آتش نشانی، محیط زیست و منابع طبیعی و جهادکشاورزی به سامان رسید و مهار شد.

در استان لرستان؛ به گزارش منابع طبیعی و آبخیزداری استان مجموع یک میلیون و دویست و هفده هزار و سیصد و چهارده (۱۲۱۷۳۱۴) هکتار از جنگل های زاگرس در استان لرستان واقع است و با تأسف بسیار ۴۶ درصد معادل پانصد و شصت و سه هزار و هفتصد و نود و هشت ( ۵۶۳۷۹۸ ) هکتار آن دچار خشکیدگی و یا زوال شده است. بدین ترتیب که بیست و هشت هزار و هشتصد و پنجاه و چهار هزار  ۲۸۸۵۴ هکتار معادل ۵۰ تا ۷۵ درصد  جنگل‌های این استان دچار خشکیدگی شدید، ۸۵۹ ۱۹۵ یکصد و نود و پنجهزار  و هشتصد و پنجاه و نه هکتار معادل ۲۵ تا ۵۰ درصد دچار خشکیدگی متوسط و ۳۱۵۶۶۴ سیصد و پانزده هزار و ششصد و شصت و چهار هکتار بین یک تا بیست و پنج درصد دچار خشکیدگی خفیف هستند.

در استان فارس جنگل‌های زاگرس در شهرستان (رستم) استان فارس از ظهر روز پنجشنبه ۲۴ خرداد آغاز شد و از عاقبت آن گزارشی مشاهده نشد؟!

در همین حال سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور اعلام کرد: در حال حاضر ۵ پنج بالگرد و یک هواپیمای آب پاش ایلوشین از هلال احمر و نیروهای هوا فضا ی سپاه در حال مهار آتش سوزی و انتقال نیروها به مناطق صعب‌العبور هستند و فرایند اطفای حریق بصورت زمینی و هوایی با مشارکت ستاد مدیریت بحران استان های خوزستان، ایلام، کرمانشاه، لرستان در حال انجام است و در در این استان ها تقریبا مهار شده است.

کوتاه سخن اینکه در آغاز تابستان قرار داریم و هرروز ما به آتش و آتش به ما نزدیک تر می شود تشکیل  ساختارها از جمله ایجاد پایگاه های اطفا حریق در مناطق حفاظت شده و تقویت و تشویق پایگاه های مردمی و گروه ها و انجمن‌ها .‌.. فرهنگ سازی به وسیله آموزش و پرورش، استفاده و تقویت رسانه ها و ممانعت از بر پا کردن آتش، ممانعت از استعمال دخانیات در مزارع و مراتع و جنگل‌ها جز بطور آگاهانه و عدم پرتاب اشیا مشتعل یا قابل اشتعال، ایجاد رسانه آموزشی مربوط و رسانه اطلاع رسانی مرکزی، ایجاد محافظ محلی و افتخار ی داوطلب، با تقویت انجمن‌های طبیعت گردان متعهد و توانا.

به درستی باید از انجمن‌های مردم نهاد مناطق تشکر و سپاس داشت که پیشروان فداکار و ایثار گر و جان فدا برای ندانم کاری و سرمایه سوزی بودند و در میدان مرگ و زندگی برای مهار دیو عنان گسیخته آتش از جان مایه گذاشتند، بیاییم به پاس این همه خوبی و مهربانی و ایثار و گذشت خود نگهبان داشته‌ های امروز و فردای خود باشیم در پایان این نوشتار بودم که خبر آتش سوزی روستای درزیان مریوان نیز رسید از مریوان تا وان و از وان تا هرمزگان زاگرس عزیز را نگهبان باشیم که هزاران سال است حصار امن نیاکان ما بوده‌ است؛ لاله ی واژگون زاگرس را نابود نکنیم، سمندر لرستان را نگهبان و نگاهدار باشیم، بلوط و گون سایه بان و تکیه گاه و خورد و خوراک دام و انسان را حفاظت نماییم، این شیوه نیاکان را که امروز همسایگان ما به کار گرفته‌اند یعنی نگهبانی و نگهداری زاگرس از آنان دوباره بیاموزیم.

زاگرس را از یاد نبریم.

کد خبر 2771907

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha