خبرگزاری کردپرس _
پیا ھاشەن ژەنی ماشەنە
پیا = مرد
ھاش - ھاشەن = شدیداً آرزومند - همیشه در تلاش و تکاپو
ژەنی = زن
ماش - ماشەنە = آبکشی که جهت جمع آوری مواد اضافهٔ موجود در آب در محل ورود آب به آسیاب قرار می گیرد - جمع آوری کننده است.
{مرد همیشه در حال فعالیت است، [اما] زن جمع آوری کننده است.}
صورت ظاهر ضرب المثل و مثلث نام آشنای هورامان
در سرزمین سپند هورامان، آب ،درخت و باغ سه گانه های هستند که از دیرباز منشاء و منبع زیست و سَرزندگی بوده اند. از اواخر بهار تا شروع پاییز، حفظ سبزینگی و طراوتِ باغ و بُستان و برداشت محصولات متنوع آن، از دغدغه های مهم هورامان نشینان بوده است. در این میان آبیاری، که بیشتر به روش سنتی (آبیاری سطحی یا غرقابی و شیاری) انجام می شد، نقش ویژه ای داشت. در روش های سنتی، آب در جویبارهای کوچک درون باغ می پیچید و هربار با درخت یا درختچه ای ملاقات می کرد تا سیرآبش کند و سایه اش را برای آرامش رهگذری، پایدار نگهدارد. ماموستاگوران (۱۹۰۴-۱۹۶۲م) شاعر شهیر کُرد در بیتی زیبا تصویری دلنشین از باغات هورامان که معمولاً آراسته با درختان گردو و توت بوده و هستند ارائه می دهد؛
شنەی سێبەری داری گوێزوو توو
ئەسڕی ئارەقی رێبواری مانوو
(نسیم روح بخش سایه سارِ درختان گردو و توت،عَرَقِ تنِ رهگذر خسته را پاک می کند.)
آب جویبارهای کوچک جاری در باغ، هر از چند گاهی، در مسیر عبور خود تکه های چوب یا برگ درختان را با صدایی مخصوص «هاشه» همراه خود می برد و در نقطه ای جمع می کرد که در این حالت گفته میشد که جوی آب «ماش» کرده است و اینجاست که مصالح و ملاطِ صورت ظاهر ضرب المثل شکل می گیرد.
نگاه ها به زن
سکه دو روی دارد و یک روی سکهٔ انسان، زن است. نگاه به زن و جایگاهش در طول زمان بر اساس تفکر غالب روز، فراز و فرودهایی را تجربه کرده که چند و چونش توسط صاحب نظران قابل جستجو و تبیین است. اگرچه کمترین اشخاص یا گروهها، منکر اهمیّت نقشش شده اند اما گویی به استثنای مواردی، بیشتر در حیطهٔ نظری و عبارت پردازی بوده تا ظهور در عمل و حوزهٔ رعایت، به عبارت دیگر؛ حجم گفتار زیاد و میزان رفتار اندک بوده است.
بدیع الزمان فروزانفر (۱۲۷۶-۱۳۴۹خ) در شرح احوال مولانا به دو نامهٔ جداگانهٔ او به فرزند و عروسش (فاطمه خاتون، دخترصلاح الدین زرکوب)، پس از اختلافی که بین آنها پیش آمده اشاره می کند ؛
مولانا خطاب به عروس می گوید؛ «اگر فرزند عزیز بهاء الدین در آزار شما کوشد، حقّاً و ثمّ حقّاً که دل از او برکَنم و سلام او را جواب نگویم؛ و به جنازة من نیاید، نخواهم؛ و همچنین غیر او هر که باشد.»
خطاب به فرزند؛ «نباید بپنداری که او صید تو شده است، محتاج صید نیست این مذهب ظاهر بینان است.»
اگرچه مولوی گاهی هم در مذمت زن، بازتاب دهندهٔ نگاه جاری معاصران خود است، اما در مواردی پارا فراتر از قرن هفتم نهاده است. در دفتر اول مثنوی، زن را جلوه ای از خالق در لباس مخلوق می داند؛
پرتو حق است، آن معشوق نیست
خالق است آن گوییا ، مخلوق نیست
سعدی که ۱۸ سال پس از مرگ مولانا جهان را وداع گفت در باب هفتم بوستان زنِ پارسا را باعث توفیق و احساس سربلندی همسرمی داند اما آن را مشروط به فرمانبرداری می کند.
زنِ خوبِ فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشاه
اما گریز از زنجیرِ زمان چنان سخت است که در ادامه و در همان باب، ناچار به همراهی با دید و نگاه معاصران خود می شود و می گوید؛
چو زن راهِ بازار گیرد بزَن
و گر نه تو در خانه بنشین چو زن
زبیگانگان چشم زن دورباد
چو بیرون شد ازخانه، درگور باد
محمد تقی بهار(۱۲۶۵-۱۳۳۰خ) شاعر هم عصر ما نیز با وجود تحسین زن (تحت تأثیر تغییر زمان) به نظر می رسد هنوز دچار نوعی ابهام است؛
نبودی زندگی گر زن نبودی
وجود خَلق را مبدایی ای زن
معمای جهان حل کردی و باز
تو خود اصل معماهایی ای زن
زن در آینهٔ این ضرب المثل
سمت و سوی این ضرب المثلِ بر آمده از آب و باغِ هورامان، بدون کمترین ابهام ،تأکید بر نقش محوری زن در مدیریت اقتصادی خانواده است. Economic به معنی اقتصاد را بر آمده از دو واژهٔ یونانی okios یعنی خانه و Nomos به معنی قانون دانسته اند، براستی سنگ بنای اقتصاد در خانه شکل می گیرد و نقش زن در مدیریت هزینه کرد خانواده، تغییر و اصلاح مصرف و آموزش رفتار درست اقتصادی به فرزندان غیر قابل انکار است. اگرچه مرد در تکاپوی همیشگی برای افزایش سطح سرمایهٔ ورودی به خانه است و تا مرز نوعی افراط هم پیش می رود (هاش) اما بدون تصمیمات هوشمندانهٔ زن و حذف نیازهای غیر ضروری برای ایجاد تعادلِ درآمد و هزینه و پس انداز برای تنگناهای معیشتی (ماش) راه به جایی نخواهد برد.
این ضرب المثل به دنبال آشکار سازی فعالیت اقتصادی زن در خانواده به ویژه زنان خانه دار است که اغلب نادیده گرفته می شود. چه کسی و چگونه می تواند معادل ریالی شب بیداری های مادر بر بالین فرزند و مدیریت عاطفی زن و نقشش را در بهداشت روانی خانواده تعیین کند؟
به قول پروین اعتصامی(۱۲۸۵-۱۳۲۰خ)
در آن سرای که زن نیست، اُنس و شفقت نیست
در آن وجود که دل مُرد ، مرده است روان
به هیچ مبحث و دیباچه ای، قضا ننوشت
برای مرد کمال و برای زن نقصان
و به قول هورامانیان؛
پیا ھاشەن ژەنی ماشەنە
نظر شما